buzzard

/ˈbəzərd//ˈbʌzəd/

معنی: سنقر، لاشخور، پرندهای شبیه باز، ادم لاشخور و پست
معانی دیگر: (جانورشناسی) سنقر (انواع بازهای سنگین جثه و آهسته پرواز به ویژه جنس buteo)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several American vultures.

(2) تعریف: any of several broad-winged European hawks.

جمله های نمونه

1. A buzzard was circling overhead.
[ترجمه گوگل]یک وزوز بالای سرش می چرخید
[ترجمه ترگمان]یک لاشخور دور بالای سرم می چرخید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Watching a buzzard in flight is very similar to watching a glider - it just seems to float effortlessly.
[ترجمه گوگل]تماشای یک بوزن در حال پرواز بسیار شبیه به تماشای یک گلایدر است - به نظر می رسد که بدون زحمت شناور است
[ترجمه ترگمان]تماشای یک پرنده باز در پرواز بسیار شبیه به نگاه کردن یک گلایدر است - به نظر می رسد که بدون زحمت شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wings longer and narrower than Buzzard; tail longer, with similar dark band at tip.
[ترجمه گوگل]بالها بلندتر و باریکتر از Buzzard دم بلندتر، با نوار تیره مشابه در نوک
[ترجمه ترگمان]بال های بلندتر و باریک تر از Buzzard؛ دم بیشتر با نوار تاریک شبیه به نوک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The buzzard was heading for the updraft above the Edge, and nothing was going to deter it.
[ترجمه گوگل]Buzzard به سمت جریان صعودی بالای لبه حرکت می کرد و هیچ چیز نمی توانست جلوی آن را بگیرد
[ترجمه ترگمان]لاشخور در حال رفتن به سمت the بالای لبه بود و هیچ چیز نمی توانست مانع آن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For tonight's event he'd selected William the buzzard, who could be depended upon.
[ترجمه گوگل]برای رویداد امشب، او ویلیام بوزن را انتخاب کرده بود که می‌توانست به او وابسته باشد
[ترجمه ترگمان]برای اتفاقی که امشب افتاده بود، ویلیام the را که می توانست به آن وابسته باشد انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've seen this buzzard mobbed by other members of the local crow tribe, the rooks, plenty of times before.
[ترجمه گوگل]من قبلاً بارها دیده بودم که این بوق توسط سایر اعضای قبیله کلاغ های محلی، راک ها مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این لاشخور صفت را با اعضای دیگر قبیله کلاغ محلی، کلاغ ها و چندین بار دیده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The buzzard periodically breaks its thread, soars into the wind, spins round and takes up its west-facing kite position again.
[ترجمه گوگل]گاومیش به صورت دوره ای نخ خود را می شکند، به سمت باد اوج می گیرد، دور خود می چرخد ​​و دوباره موقعیت بادبادک رو به غرب خود را می گیرد
[ترجمه ترگمان]لاشخور به طور متناوب رشته خود را می شکند، به باد اوج می گیرد، دور می چرخد و دوباره به سمت غرب - رو به رو می کند - رو به رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A buzzard soared high overhead.
[ترجمه گوگل]یک وزوز در بالای سرش اوج گرفت
[ترجمه ترگمان]A بالای سرشان پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. American vulture smaller than the turkey buzzard.
[ترجمه گوگل]کرکس آمریکایی کوچکتر از بوقلمون
[ترجمه ترگمان]کرکس آمریکایی کوچک تر از the بوقلمون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The buzzard had picked the carcass clean.
[ترجمه گوگل]گاومیش لاشه را تمیز برداشته بود
[ترجمه ترگمان]buzzard لاشه را تمیز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you put a buzzard in a pen six or eight feet square and entirely open at the top, the bird, in spite of his ability to fly, will be an absolute prisoner.
[ترجمه گوگل]اگر یک وزوز را در یک قلم شش یا هشت فوت مربعی قرار دهید و در بالا کاملاً باز کنید، پرنده، با وجود توانایی خود در پرواز، یک زندانی مطلق خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر پرنده باز را در فاصله شش یا هشت متر مربع قرار دهید و در بالای آن کاملا باز باشد، پرنده علی رغم توانایی اش برای پرواز، یک زندانی مطلق خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The discovery in 2001 of the Buzzard field, with over 500m barrels of recoverable oil, was a rare exception in a basin where the average new field holds just 20m barrels.
[ترجمه گوگل]کشف میدان Buzzard در سال 2001 با بیش از 500 میلیون بشکه نفت قابل استحصال، یک استثنای نادر در حوضه ای بود که میانگین میدان جدید تنها 20 میلیون بشکه دارد
[ترجمه ترگمان]اکتشاف در سال ۲۰۰۱، با بیش از ۵۰۰ میلیون بشکه نفت قابل بازیافت، یک استثنا نادر در یک حوزه است که در آن میانگین میدان جدید فقط ۲۰ میلیون بشکه در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Who is the buzzard in the wing tip shoes?
[ترجمه گوگل]کاوشگر در کفش های نوک بال کیست؟
[ترجمه ترگمان]این لاشخور خانگی کیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reason is that a buzzard always begins a flight from the ground with a run of ten to twelve feet.
[ترجمه گوگل]دلیل آن این است که یک وزوز همیشه پرواز را از روی زمین با دویدن ده تا دوازده فوت آغاز می کند
[ترجمه ترگمان]دلیلش این است که باز همیشه پرواز را با دویدن ۱۰ تا دوازده پا از زمین شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنقر (اسم)
falcon, buzzard, gyrfalcon

لاشخور (اسم)
buzzard

پرنده ای شبیه باز (اسم)
buzzard

ادم لاشخور و پست (اسم)
buzzard

انگلیسی به انگلیسی

• any of a number of large birds of prey (hawk, vulture, kite, etc.)
a buzzard is a large bird of prey.

پیشنهاد کاربران

🗣️ بٰازِرْد
▪️▪️▪️
NORTH AMERICAN
a type of North American vulture that feeds on the flesh of dead animals
نوعی کرکس و لاشخور
. . . You must be surprised to find an old British buzzard like me here!?
🎥 And soon the darkness 1970
طبق نامگذاری کتاب پرندگان ایران از انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست واژه فوق معادل فارسی سارگپه دارد که به جنس Buteo اطلاق می شود. واژه سنقر معادل انگلیسی Harrier همان جنس Circus می باشد.

بپرس