by contrast

تخصصی

[زمین شناسی] بر عکس
[ریاضیات] در مقابل آن، بر عکس

پیشنهاد کاربران

در مقابل، بر خلاف مورد قبل، برعکس مورد قبل
مثال
The city center is bustling with activity. By contrast, the suburban areas are quiet
برعکس
اما
ولی
حال آنکه
از آن طرف
در مقایسه
در مقابل ( برخلاف کسی یا چیزی )
در عوض
"برخلاف انتظار"
در ترجمه ی متون حقوقی و علوم سیاسی
از طرف دیگر

بپرس