by the time

پیشنهاد کاربران

وقتی که ٫ قبل از اینکه
One event is completed before another event
Notice the use of the past perfect and future perfect in the main clause
Example
By the time he arrived, we had already left
By the time he comes, we will have already left
قبلش، قبل از آن
. Before the moment some event happens
Used for saying what has already happened when sth else happens.
used to say what has already happened at the time that sth else happens
تا اون وقتی که
تا وقتی که
تا وقتی . . . .
By the time you get there it will be finished
تا وقتی که اونجا برسی اون تموم خواهد شد
تا این زمان
اگر اول جمله بیاد
at or before the moment some event happens
از زمانی که
در این هنگام
When - at the time
By the time
تا
( در زمانی که نمی دانیم ولی قبل از الان بوده )
By the time I got home, my friend had prepared dinner.
تا من برسم خونه ، دوستم شام رو آماده کرده بود.
When
وقتی که ( زمان مشخص است )
...
[مشاهده متن کامل]

. When I left the apartment , my friend still was there
until
تا وقتی که ( تاکید بر طول زمان است )
until I moved to alaska, I had never been away from home.

By the time I entered high school I had read a good deal
وقتی که
زمانی که
موقعی که
The Joy of the Reading. p. 5

زمانی که
دقیقا هم معنی when است و بیشتر در جملاتی که مربوط به گذشته هستند استفاده می شود.
معنی معادلش از نظر بار معنایی نه معادل دقیق تو مایه های �تا� میمونه
هروقت خواستید بگید :تا :بدون زمان مشخص از این عبارت استفاده کنید
By the time I got to the station the train had already gone
تا من برسم به ایستگاه ٫قطار پیش از اون رفته بود
😉
با گذشت زمان
تا ان زمان
تا وقتی که
وقتی که
پیش از اینکه
تا اون موقع
قبل از اینکه
این قید در جمله مجهول زمان گذشته کامل یا ماضی بعید استفاده میشه
مثلا قبل از اینکه پلیس برسه ، مرد کشته شده بود
در طی. در طول
در آن زمان، تا آن زمان
Example: I had lived 12 different cities by the time i turned 18.
من در آن زمان که 18ساله شدم؛ در دوازده شهر مختلف زندگی کرده بودم.
وقتی که - در آن زمان
it means already; after and already; before
تا زمانی که. . . . دیگر
قبل از اینکه
بیشتر برای گذشته کامل استفاده میشه مثلا قبل از اینکه من برسم خونه خانواده شام خورده بودن
تا اونموقع که. . .
توجه: یعنی یه فعلی قبل از این این زمان انجام شده
before a time or event
قبل از آنکه، پیش از آنکه
تا آن زمان
پیش از آنکه
تا وقتی که - تا زمانی که - تا قبل از اینکه
تا ، تا هنگامِ ، تا هنگامیکه ، تا آنگاه ( که ) ، تا آن هنگام ( که )
پیش از ( اینکه ) ، تا پیش از ( اینکه )
تا زمانی که . . . .
تا زمانی که حساب بانکی نزدم نمیتونم پول هامو جایی ذخیره کنم .
. By the time I opening own bank account , l can't saved my many

موفق باشید .
قبل از اینکه
مثلا قبل از اینکه به آنجا برسم مهمانها آمده بودند
وقتی که . . . .
تا زمانی که . . .
زمانیکه
تا زمانی که / تا وقتی که
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس