capital goods


(اقتصاد) سود حاصل از فروش سهام و املاک و سایر سرمایه گذاری ها، سود سرمایه گذاری، (اقتصاد) کالاهای سرمایه ای، مایه ابزار (وسایل تولید و مواد خام و ساختمان ها و غیره در مقایسه با کالاهای مصرفی)

جمله های نمونه

1. Imports of capital goods rose 50. 7 percent and consumer goods almost doubled in 199 it said.
[ترجمه گوگل]واردات کالاهای سرمایه ای 50 7 درصد افزایش یافت و کالاهای مصرفی در سال 199 تقریباً دو برابر شد
[ترجمه ترگمان]واردات کالاهای سرمایه ای افزایش یافت در این گزارش آمده است ۷ درصد و کالاهای مصرفی تقریبا دو برابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Can the market system provide the capital goods upon which technological advance relies?
[ترجمه گوگل]آیا سیستم بازار می‌تواند کالاهای سرمایه‌ای را که پیشرفت تکنولوژی بر آن تکیه می‌کند، فراهم کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا سیستم بازار کالاهای سرمایه ای را که پیشرفت فن آوری به آن وابسته است فراهم می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But who, specifically, will register votes for capital goods?
[ترجمه گوگل]اما به طور خاص چه کسی آرای کالاهای سرمایه ای را ثبت می کند؟
[ترجمه ترگمان]اما چه کسی، به طور خاص، آرای کالاهای سرمایه ای را ثبت خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So will the investment in capital goods and engineering skills needed to modernise outmoded factories.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌گذاری در کالاهای سرمایه‌ای و مهارت‌های مهندسی مورد نیاز برای مدرن‌سازی کارخانه‌های قدیمی نیز همینطور خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین سرمایه گذاری در کالاهای سرمایه ای و مهارت های مهندسی مورد نیاز برای پیشرفته سازی کارخانه های قدیمی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, continued investment of raw materials and capital goods was required if the necessary growth and investment was to be sustained.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای تداوم رشد و سرمایه گذاری لازم، ادامه سرمایه گذاری مواد اولیه و کالاهای سرمایه ای ضروری بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در صورتی که رشد و سرمایه گذاری لازم متحمل شود، سرمایه گذاری از مواد خام و کالاهای سرمایه ای مورد نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This could follow if the capital goods producing industries faced capacity constraints in their attempt to raise output in the short run.
[ترجمه گوگل]اگر صنایع تولیدکننده کالاهای سرمایه‌ای در تلاش برای افزایش تولید در کوتاه‌مدت با محدودیت‌های ظرفیت مواجه شوند، ممکن است این اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که کالاهای سرمایه ای تولید کننده صنایع با محدودیت های ظرفیتی در تلاش خود برای افزایش تولید در کوتاه مدت مواجه شوند، این امر می تواند به دنبال آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instalment Credits are sometimes used where capital goods are involved.
[ترجمه گوگل]اعتبارات اقساطی گاهی اوقات در مواردی که کالاهای سرمایه ای درگیر هستند استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اعتبارات اسنادی گاهی اوقات مورد استفاده قرار می گیرند که کالاهای سرمایه ای در آن دخیل هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By capital we mean stock of capital goods that a country possesses.
[ترجمه گوگل]منظور از سرمایه، موجودی کالاهای سرمایه ای است که یک کشور در اختیار دارد
[ترجمه ترگمان]در پایتخت هدف ما سرمایه کالاهای سرمایه ای است که کشور صاحب آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Exporters specialising in capital goods and durables, such as Germany, have been hit harder than others.
[ترجمه گوگل]صادرکنندگان متخصص در کالاهای سرمایه ای و کالاهای بادوام، مانند آلمان، بیش از سایرین ضربه خورده اند
[ترجمه ترگمان]صادرات صادر کنندگان کالاهای سرمایه ای و durables مانند آلمان بیشتر از بقیه هدف قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It takes no account of the depreciation of capital goods, and so overstates the value of production.
[ترجمه گوگل]استهلاک کالاهای سرمایه ای را در نظر نمی گیرد و بنابراین ارزش تولید را بیش از حد نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این مساله کاهش ارزش کالاهای سرمایه ای را به حساب نمی آورد، و به همین ترتیب ارزش تولید را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main theme of the exhibition is of capital goods.
[ترجمه گوگل]موضوع اصلی نمایشگاه کالاهای سرمایه ای است
[ترجمه ترگمان]موضوع اصلی نمایشگاه کالاهای سرمایه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such sectors include autos, telecoms and technology, capital goods and the paper industry.
[ترجمه گوگل]چنین بخش هایی شامل خودرو، مخابرات و فناوری، کالاهای سرمایه ای و صنعت کاغذ است
[ترجمه ترگمان]این بخش ها عبارتند از اتومبیل، مخابرات و فن آوری، کالاهای سرمایه ای و صنعت کاغذ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The use of capital goods is envisioned for the future.
[ترجمه گوگل]استفاده از کالاهای سرمایه ای برای آینده پیش بینی شده است
[ترجمه ترگمان]استفاده از کالاهای سرمایه ای برای آینده پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Importing capital goods produced in the developed world would close the circle in a beneficial way.
[ترجمه گوگل]واردات کالاهای سرمایه ای تولید شده در کشورهای توسعه یافته، این دایره را به نحوی سودمند می بندد
[ترجمه ترگمان]وارد کردن کالاهای سرمایه ای تولید شده در جهان توسعه یافته، چرخه را به شیوه ای مفید مسدود خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] کالای سرمایه ای

پیشنهاد کاربران

( also industrial goods ) ; ( also producer goods )
the buildings, machines, and equipment that are used to produce products or provide services
ساختمان ها، ماشین ها و تجهیزاتی که برای تولید محصولات یا ارائه خدمات استفاده می شوند
...
[مشاهده متن کامل]

capital goods industry/market/secto
If money is also spent on capital goods and labor, then it is possible to make comparisons between capital goods and consumer goods.

capital goods
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/capital-goods
Some examples :
Tools, machinery, buildings, vehicles, and
computers

بپرس