capitalisation

جمله های نمونه

1. The median total market capitalisation to turnover ratio was also higher for larger companies at 0. 9 against 0. 8for smaller ones.
[ترجمه گوگل]میانه نسبت کل سرمایه بازار به گردش مالی نیز برای شرکت های بزرگتر با 0 9 در مقابل 0 8 برای شرکت های کوچکتر بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]میانگین کلی سرمایه بازار به نسبت گردش مالی نیز برای شرکت های بزرگ تر در سطح ۰ بالاتر بود ۹ برابر ۰ ۸ برای آن هایی که کوچک تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Market capitalisation is the stock market valuation of the company.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار ارزش بازار سهام شرکت است
[ترجمه ترگمان]سرمایه بازار، ارزیابی بازار سهام شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However, capitalisation would be permitted as an allowed alternative treatment when specified criteria were satisfied.
[ترجمه گوگل]با این حال، سرمایه گذاری به عنوان یک درمان جایگزین مجاز در صورت رعایت معیارهای مشخص مجاز است
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که معیارهای مشخص ارضا شدند، سرمایه به عنوان یک روش جایگزین مجاز مجاز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The total market capitalisation to turnover ratio for larger companies was 24 against 11 for smaller ones.
[ترجمه گوگل]نسبت کل سرمایه بازار به گردش مالی برای شرکت های بزرگتر 24 در مقابل 11 برای شرکت های کوچکتر بود
[ترجمه ترگمان]سرمایه کلی بازار به نسبت گردش سرمایه برای شرکت های بزرگ تر ۲۴ برابر با ۱۱ مورد برای شرکت های کوچک تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dixons' market capitalisation had also fallen £1billion, or 72 percent, more than all bar one other non-food retailer.
[ترجمه گوگل]ارزش بازار دیکسون نیز یک میلیارد پوند یا 72 درصد کاهش یافته بود که بیش از همه خرده فروشان غیرغذایی دیگر بود
[ترجمه ترگمان]سرمایه بازار Dixons نیز به میزان ۱ میلیارد پوند یا ۷۲ درصد کاهش یافته است که بیش از هر بار یک خرده فروش مواد غذایی دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on its current market capitalisation of about $ 11 bn, the deal would be worth about $ 1 bn.
[ترجمه گوگل]بر اساس ارزش بازار فعلی آن در حدود 11 میلیارد دلار، ارزش این معامله حدود 1 میلیارد دلار خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارزش بازار فعلی آن حدود ۱۱ میلیارد دلار، این معامله حدود ۱ میلیارد دلار ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With a market capitalisation of nearly $ 50 billion, Genentech is larger than many " big pharm " groups.
[ترجمه گوگل]با ارزش بازاری نزدیک به 50 میلیارد دلار، Genentech بزرگتر از بسیاری از گروه های "بزرگ فارم" است
[ترجمه ترگمان]با سرمایه بازاری نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار، شرکت های بزرگی از گروه \"pharm بزرگ\" بزرگ تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some 50 % of our market capitalisation disappeared almost overnight.
[ترجمه گوگل]حدود 50 درصد از ارزش بازار ما تقریباً یک شبه ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]حدود ۵۰ درصد از سرمایه بازار ما تقریبا یک شبه ناپدید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Now, Chinese companies make up over half capitalisation and resources is one of the chunkiest sectors.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، شرکت های چینی بیش از نیمی از سرمایه را تشکیل می دهند و منابع یکی از پر حجم ترین بخش ها است
[ترجمه ترگمان]اکنون، شرکت های چینی بیش از نیمی از سرمایه و منابع را تشکیل می دهند که یکی از بخش های chunkiest است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. China is about 13 per cent of listed capitalisation globally.
[ترجمه گوگل]چین حدود 13 درصد از سرمایه فهرست شده در سطح جهان را به خود اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]چین در حدود ۱۳ درصد از سرمایه فهرست شده در سطح جهان را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Q is a metric of market capitalisation divided by net worth.
[ترجمه گوگل]Q معیاری از ارزش بازار است که بر ارزش خالص تقسیم می شود
[ترجمه ترگمان]Q یک معیار از سرمایه بازار است که به ارزش خالص تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The companies we examine are defined by market capitalisation.
[ترجمه گوگل]شرکت هایی که ما بررسی می کنیم با سرمایه گذاری بازار تعریف می شوند
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی که ما بررسی می کنیم توسط سرمایه بازار تعریف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The market capitalisation of TraHK amounted to $ 2 1 billion by the end of 200
[ترجمه گوگل]ارزش بازار TraHK تا پایان سال 200 به 21 میلیارد دلار رسید
[ترجمه ترگمان]سرمایه بازار of تا پایان سال ۲۰۰ به ۲ میلیارد دلار رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act or process or capitalizing (also capitalization)

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: سرمایِداریزش

⚫ نگارش به خط لاتین: Sarmāyedārizesh

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

سرمایه ای کردن - شناسائی یک هزینه بعنوان بخشی از بهای تمام شده یک دارایی ( در حسابداریIAS23 )
سرمایه ای قلمداد کردن ،
به حساب سرمایه گذاشتن
به ترازنامه منتقل کردن یک قلم

بپرس