cat

/kæt//kæt/

معنی: گربه، قی کردن، شلاق لنگر برداشتن، شلاق زدن
معانی دیگر: (جانورشناسی) گربه (felis cattus)، گربه ی خانگی، (امریکا- خودمانی) آدم، یارو، گربه سان (جانوران تیره ی felidae - گوشتخوار - زبانشان زبر است مانند شیر و پلنگ)، (به ویژه زنان) گربه مانند، گربه خوی، تند زبان، تلخ زبان، دارای نیش زبان، شلاق، (با c بزرگ) تراکتور (مارک کاترپیلار)، (امریکا - خودمانی - موسیقی) جاز نواز، جاز دوست، (کشتیرانی) طنابی که با آن لنگر را به تیر جلو کشتی می بندند، لنگر را از تیر جلو کشتی آویختن، مخفف:، کاتالوگ، مخفف: (هواشناسی و هوانوردی) آشفتگی هوا (هنگامی که آسمان صاف است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: catlike (adj.)
عبارات: let the cat out of the bag, cat about
(1) تعریف: a small carnivorous furry mammal, usu. kept as a pet or to catch mice and rats.
مترادف: feline, kitten, kitty, pussy
مشابه: grimalkin, mouser, tabby, tom, tomcat

(2) تعریف: any of the larger wild animals related to the domestic cat, such as the tiger, lion, or bobcat.
مترادف: feline
مشابه: bobcat, cougar, leopard, lion, lynx, ocelot, panther, tiger, wildcat

(3) تعریف: a woman considered to be a spreader of malicious gossip.
مترادف: gossip, scandalmonger
مشابه: bitch, busybody, quidnunc, shrew

(4) تعریف: (slang) a person, esp. a jazz devotee.
مترادف: fellow, guy, player
مشابه: musician
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a vehicle with moving treads, esp. a Caterpillar tractor.

جمله های نمونه

1. cat around
(امریکا ـ خودمانی) دنبال جفت گشتن،دنبال خانم گشتن

2. a cat is a carnivorous animal
گربه جانوری گوشتخوار است.

3. a cat preens its fur
گربه موی خود را با لیسیدن تمیز می کند.

4. a cat that scratches
گربه ای که چنگ می زند

5. a cat was sleeping on the lowest stair
گربه ای روی پایین ترین پله خوابیده بود.

6. a cat with a shining, black coat of hair
گربه ای با موی سیاه و براق

7. a cat with the dogs in hot pursuit
گربه ای که سگ ها سخت در تعقیب او بودند

8. iraj's cat sheds a lot
گربه ی ایرج خیلی پشم می ریزد.

9. our cat is a she
گربه ی ما ماده است.

10. our cat is always sharpening its claws on the carpet
گربه ی ما همیشه سر پنجه های خود را روی فرش تیز می کند.

11. our cat was pregnant and she gave birth yesterday
گربه ی ما آبستن بود و دیروز زایید.

12. the cat bristled and arched its back
گربه براق شد و پشت خود را کوژ کرد.

13. the cat fouled the carpet
گربه روی فرش کثافت کرد.

14. the cat humped its back
گربه پشت خود را کوژ کرد.

15. the cat is feeding her babies
گربه دارد به بچه هایش شیر می دهد.

16. the cat lashed its tail
گربه دم خود را شلاقی تکان داد.

17. the cat pursued the mouse
گربه موش را تعقیب کرد.

18. the cat retracted its claws
گربه چنگال های خود را تو کشید.

19. the cat rolled itself into a ball
گربه خود را مثل گوی قلمبه کرد.

20. the cat spat at the dog
گربه به سگ هیس هیس کرد.

21. the cat sprang toward the mouse
گربه جست به طرف موش

22. the cat was clawing at my trousers
گربه به شلوارم چنگ می زد.

23. the cat was in a crouching position, ready to attack
گربه خف کرده بود و می خواست حمله کند.

24. the cat was lapping its milk
گربه داشت شلپ شلپ شیر می خورد.

25. the cat was purring on naheed's lap
گربه روی دامن ناهید خرخر می کرد.

26. the cat went up the tree but could not climb down
گربه از درخت بالا رفت ولی نتوانست پایین بیاید.

27. this cat has been neutered
این گربه اخته شده است.

28. this cat is a bad mouser
این گربه موش گیر بدی است.

29. like cat and dog
مثل سگ و گربه،دایما در حال نزاع

30. a calico cat
گربه ی نقشدار

31. a cuddlesome cat
گربه ی ملوس

32. a spotted cat
گربه ی خال مخالی

33. a squatting cat
گربه ی خف کرده

34. suddenly, the cat fell dead
ناگهان گربه افتاد و مرد.

35. the white cat moused in the storeroom
گربه ی سفید در انبار موش می گرفت.

36. the wounded cat was creeping on its belly
گربه ی زخمی بر روی شکم می خزید.

37. breed of cat
نوع،قسم،گونه

38. game of cat and mouse
بازی موش و گربه،بازی قویتر با ضعیف تر

39. let the cat out of the bag
رازی را آشکار کردن،قضیه ای را رو کردن

40. let the cat out of the bag
بروز دادن،(ناخودآگاهانه) فاش کردن

41. a dear little cat
گربه ی کوچک و نازنین

42. behold, when a cat is cornered / he will claw out the eyes of a tiger
نبینی که چون گربه عاجز شود / برآرد به چنگال چشم از پلنگ

43. curiosity killed the cat
فضولی موجب مرگ گربه شد،فضول را بردند جهنم گفت هیزمش تر است.

44. does a black cat portend trouble?
آیا گربه ی سیاه نحس است ؟

45. he saw the cat curled up asleep on the bed
او دید که گربه روی تخت چنبر زده و به خواب رفته است.

46. indeed, when a cat is at bay, she will claw a tiger's eyes away
نبینی که چون گربه عاجز شود - بر آرد به چنگال چشم از پلنگ

47. reza grabbed the cat and thrust it into my arms
رضا گربه را گرفت و انداخت توی بغل من.

48. this beautiful, meowing cat (can be) yours
این گربه ی قشنگ معو کن از آن تو.

49. to baby a cat
از گربه ای مواظبت کردن

50. to bell a cat
به گربه زنگوله بستن

51. to put the cat out of the house
گربه را از خانه بیرون کردن

52. who let the cat in?
کی گذاشت گربه تو بیاید؟

53. who was that cat in your car yesterday?
یارو که دیروز تو ماشینت بود کی بود؟

54. a garden variety of cat
یک گربه از نوع معمولی

55. as soon as the cat saw the snake, it became ruffled
گربه تا مار را دید براق شد.

56. with one spring, the cat got on the shelf
گربه با یک جهش روی تاقچه قرار گرفت.

57. looks like something the cat brought in (or dragged in)
خیلی کثیف است،مثل چیزی که گربه به خانه آورده است

58. the putrid cadaver of a cat
لاشه ی گندیده ی یک گربه

59. the silken fur of my cat
موی ابریشم مانند گربه ی من

60. we heard the meow of a cat
صدای میومیوی گربه ای را شنیدیم.

61. anyone who finds and brings back my cat will receive a good reward
هرکسی گربه ی مراپیدا کند و بیاورد مژدگانی خوبی دریافت خواهد کرد.

62. bad luck was presaged by a black cat crossing the road
عبور گربه ی سیاه از جاده شگون بدی داشت.

63. controlled inflation is a different breed of cat from runaway inflation
تورم اقتصادی مهار شده با تورم لجام گسیخته خیلی فرق دارد.

64. i entreated him not to kill the cat
به او التماس کردم که گربه را نکشد.

65. its body is the size of a cat
جثه اش به اندازه یک گربه است.

66. there is not enough room to swing a cat
جا کم است،اینجا کوچک است

67. the feathers under the cage tend to incriminate the cat
پرهای زیر قفس گناه را متوجه گربه می کند.

68. there are more ways than one to skin a cat
(این کار را) از چندین راه می توان انجام داد،می توان بامبول زد

69. he attacked the bigger boy with the desperation of a cornered cat
با بی پروایی گربه ای که در بن بست گیر کرده باشد به پسر بزرگتر از خودش حمله ور شد.

مترادف ها

گربه (اسم)
pussy, puss, cat, grimalkin

قی کردن (فعل)
regurgitate, eructate, spew, cat, vomit, retch, throw up

شلاق لنگر برداشتن (فعل)
cat

شلاق زدن (فعل)
flog, beat, belt, thong, baste, whip, thrash, whiplash, wallop, flail, belabor, belabour, leather, horse, cat, flagellate, horsewhip, scutch, welt

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Computed Axial Tomography
موضوع: پزشکی
اولین اسکنر CAT توسط هونس فیلد (سال 1972) ساخته شد. اولین نوع تجاری توسط EMI Ltd انگلستان تولید شد. با پیشرفت این سیستم ، بهبود زمان بازسازی تصویر ، درجه تفکیک و ([1]SNR) حاصل شده است.

اسکنر نسل اول یک لوله اشعه ایکس سوار بر یک مکانیزم اسکن الکترومکانیکی دارد که خروجی آن به شکل یک پرتو باریک موازی میشود. بیمار روی یک میز لغزان قرار داده میشود طوری که دور سرش یک کاپ پلاستیکی قرار گیرد (برای تثبیت مکان). حاشیه این کاپ پلاستیکی روی یک جعبه مکعبی پلاستیکی پر از آب است.(آب اشعه های ایکس را خوب عبور می دهد)

تخصصی

[خودرو] کراکینگ کاتالیزوری

انگلیسی به انگلیسی

• field of computer technology applications that automates or assists in translating text from one spoken language to another
feline, small furry mammal which is often kept as a pet; any of a number of large wild animals belonging the family felidae (lion, tiger, leopard, etc.); vicious or spiteful woman
raise anchor (nautical); vomit (slang)
a cat is a small furry animal with a tail, whiskers, and sharp claws. cats are often kept as pets.
a cat is also any larger animal that is a type of cat, such as a lion or tiger.
if someone who has the advantage in a situation plays cat and mouse with someone else, they provoke them by pretending to fail to catch them before they actually catch them. if someone who is in a weak position plays cat and mouse with someone else, they provoke them by repeatedly avoiding being caught.

پیشنهاد کاربران

گربه، قی کردن، گوشتخوار، شلاق زدن، شلاق لنگر برداشتن
آدم، یارو
Cat : گربه
واژه cat به معنای گربه
واژه cat به معنای گربه به حیوان کوچکی گفته می شود که موهای نرمی دارد و مردم اغلب به عنوان حیوان خانگی از آن نگهداری می کنند. گربه ها موش ها و پرنده ها را شکار می کنند.
cat food ( غذای گربه )
...
[مشاهده متن کامل]

واژه cat در معنای کلی تر به خانواده گربه سانان نیز اطلاق می گردد. مثلا:
the big cats ( گربه سانان بزرگ [مانند شیر، پلنگ و . . . ] )
منبع: سایت بیاموز

دیود ( یکسوکننده ) الکتریکی به نام �موی گربه� ( cat's whisker ) سیم نازکی از جنس فلز تنگستن بود که نوک آن مانند موی گربه تیز و به سطح نیمه هادی سولفید سرب پرس شده بود
نوازنده جاز

پیشی🐈🐈
گربه🐈
cat = گربه / از cattus, catta اقتباس شده است .
CAT = reasonable Cost, easy Access, decent Terms
CAT = قیمت منطقی ٬ دسترسی آسان ٬ شرایط مناسب
cat
این واژه ء آریایی باختری به مینه ء کوتاه ( کوت - آه ) است و با کودک ( کود - اَک ) و با واژه های آلمانی زیر همریشه است :
پارسی : کوت ( کوت - آه ) ، کود ( کود - اَک )
ا نگلیسی : cat , kid
آلمانی : Katze , Katter , Kind
...
[مشاهده متن کامل]

Katze = گُربهء ماده
Katter = گُربهء نَر
kid , Kind = کودَک

گربه
🐈🐈 گربه 🐈🐈
یکی از نژاد های شیران است ک به گربه سان معروف است ( گربه )
گربه ، پیشی ، شلاق زدن
نکو - گربه یه حیوان پشمالو
🐈 گربه. . . . . حیوانی ملوس. . . . . یک حیوان چهارپا
شلاق زدن، گربه، حیوانی ملوس با پشم های نرم
آشفتگی هوا ( زمانی که آسمان صاف است )

گربه

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس