chattering

جمله های نمونه

1. the chattering of sparrows in the tree
جیک جیک گنجشک ها در درخت

2. those two women were chattering together for hours
آن دو پیرزن ساعت ها با هم وراجی می کردند.

3. The teacher told the children to stop chattering in class.
[ترجمه محمد] معلم به بچه ها گفت توی کلاس پچ پچ نکنید
|
[ترجمه گوگل]معلم به بچه ها گفت که سر کلاس حرف زدن را کنار بگذارند
[ترجمه ترگمان]معلم به بچه ها گفت که حرف زدن در کلاس را متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Everyone's chattering away in different languages.
[ترجمه گوگل]همه به زبان های مختلف در حال صحبت کردن هستند
[ترجمه ترگمان]همه با زبان های مختلف صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She spent the morning chattering away to her friends.
[ترجمه گوگل]او صبح را با دوستانش صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]صبح را صرف صحبت با دوستانش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do stop chattering on about the weather when I'm trying to read.
[ترجمه گوگل]وقتی می‌خواهم بخوانم، درباره آب و هوا صحبت نکن
[ترجمه ترگمان]وقتی دارم سعی می کنم کتاب بخوانم، در مورد آب و هوا حرف نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They are chattering over their needlework.
[ترجمه گوگل]سر سوزن دوزی هایشان پچ پچ می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از گلدوزی و گلدوزی خود حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He listened to chattering maids as they passed by.
[ترجمه احمد عزیزی] او به گفتگوی دختران که در حال عبور بودند گوش داد
|
[ترجمه گوگل]او به سخنان کنیزان که از آنجا می گذشتند گوش می داد
[ترجمه ترگمان]همچنان که از کنارشان می گذشتند، به صدای chattering گوش می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You could hear machine guns chattering in the distance.
[ترجمه گوگل]صدای مسلسل ها را از دور می شنید
[ترجمه ترگمان]صدای مسلسل شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children ran out of the water, teeth chattering .
[ترجمه گوگل]بچه ها از آب بیرون دویدند و دندان ها به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]بچه ها از آب بیرون دویدند، دندان هایش به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Constitutional reform is popular among the chattering classes.
[ترجمه گوگل]اصلاحات قانون اساسی در میان طبقات پچ پچ رواج دارد
[ترجمه ترگمان]اصلاحات قانون اساسی در میان طبقات chattering رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We were chattering about the events of last night.
[ترجمه گوگل]داشتیم درباره اتفاقات دیشب گپ می زدیم
[ترجمه ترگمان]داشتیم در مورد اتفاقات دیشب صحبت می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their teeth were chattering with cold.
[ترجمه گوگل]دندان هایشان از سرما به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]دندان هایش از سرما به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was so cold that my teeth were chattering.
[ترجمه گوگل]آنقدر سرد بودم که دندان هایم به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]آنقدر سرد بودم که دندان هایم به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Off we set, with Pam chattering gaily all the way.
[ترجمه گوگل]راه افتادیم، در حالی که پم در تمام طول راه با خوشحالی صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان] بعد از شام، پم و \"پم\" با نشاط و شادی حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• making a fast repetitive sound that resembles speech
act or habit of talking in an unproductive manner or quickly; act of making uttering sounds; high constant noise made by birds or monkeys; noise made by the collision of teeth; chatter

پیشنهاد کاربران

تندتند و ناشمرده حرف زدن
وراجی کردن . با زبان عامیانه درباره مسائل غیر مهم حرف زدن
همهمه
Their teacher told them off for chattering in the lesson
معلمشون با عصبانیت توپید بهشون بخاطر مدام حرف زدن/پرحرفی شون حین کلاس درس
صدای ناشی از به هم خوردن سریع دو شی به یکدیگر
A continuous low pitched sound of some machines, animals, and birds
Chattering class
: ( a pejorative and derogatory term for )
academics and educated people
...
[مشاهده متن کامل]


•The chattering of and old typewriter machine
•She was seated on the open ground, her eyes wide with fright, teeth chattering madly, her whole body trembling like a leaf.

لرزش یا بهم خوردن سریع، فک زدن my teeth were chattering with the cold دندان هایم بخاطر سرما می لرزید ( بهم می خورد ) teeth chattering لرزیدن یا بهم خوردن دندان

بپرس