choreography

/ˌkɔːriˈɑːɡrəfi//ˌkɒrɪˈɒɡrəfi/

معنی: رقص ارایی، هنررقص، رقص مخصوصا در تئاتر و غیره
معانی دیگر: هنر طرح و تنظیم رقص های فردی و دسته جمعی، رقص آرایی، رقص (به ویژه رقص باله)، پایکوبی، شرح کتبی حرکات رقص، رقص نامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: choreographic (adj.), choreographically (adv.)
(1) تعریف: the art of performing or composing and arranging dances.

(2) تعریف: the technique of representing dancers' movements with a systematic notation.

جمله های نمونه

1. the choreography of this musical film was superb
رقص آرایی این فیلم موزیکال عالی بود.

2. a confluence of artistry, superb choreography, and stage design.
[ترجمه گوگل]ترکیبی از هنر، رقص عالی و طراحی صحنه
[ترجمه ترگمان]یک تلاقی هنری، طراحی عالی، و طراحی صحنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His style of choreography is flamboyant.
[ترجمه گوگل]سبک رقص او پر زرق و برق است
[ترجمه ترگمان]سبک رقص او پر زرق و برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His choreography, on Broadway and in the film, was vivid, inventive.
[ترجمه گوگل]رقص او، در برادوی و در فیلم، واضح و مبتکرانه بود
[ترجمه ترگمان]رقص او در برادوی و در فیلم خیلی واضح و مبتکرانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She studied choreography at the Royal School of Ballet.
[ترجمه گوگل]او در مدرسه سلطنتی باله رقص خواند
[ترجمه ترگمان]او choreography را در مدرسه سلطنتی باله مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The choreography is fairly basic but lively, with bits of tap, soft shoe, swing and rock.
[ترجمه گوگل]طراحی رقص نسبتاً ابتدایی اما پر جنب و جوش است، با تکه هایی از ضربه، کفش نرم، تاب و سنگ
[ترجمه ترگمان]طراحی رقص کاملا ابتدایی اما پر جنب و جوش است و قطعات شیر، کفش نرم، نوسان و سنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. MacLow develops a choreography based in part on chance for which he uses playing cards.
[ترجمه گوگل]مک لو یک طراحی رقص تا حدی بر اساس شانس ایجاد می کند که برای آن از کارت های بازی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]MacLow یک طراحی طراحی را براساس شانس انجام می دهد که در آن از ورق زدن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They were performing the choreography right, but something was missing.
[ترجمه گوگل]آنها رقص را درست اجرا می کردند، اما چیزی کم بود
[ترجمه ترگمان]اونا داشتند the رو اجرا میکردن اما یه چیزی کم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The nuns' harmonies and children's choreography are polished and effective.
[ترجمه گوگل]هارمونی راهبه ها و رقص کودکان صیقلی و موثر است
[ترجمه ترگمان]رقص راهبه های صومعه و رقص کودکان صیقل یافته و موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The choreography remains a moment by moment response to the poems and, awkwardly, these themselves are not especially good.
[ترجمه گوگل]رقص در پاسخ لحظه به لحظه به شعرها باقی می ماند و به طرز ناخوشایندی، خود این شعرها چندان خوب نیستند
[ترجمه ترگمان]این رقص لحظه ای با پاسخ به اشعار باقی می ماند و به طور غیر عادی این کارها به خصوص خوب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Precious, has choreography by Lea Anderson who was the compere for the recent Channel 4 series Tights!
[ترجمه گوگل]Precious، دارای رقص لیا اندرسون است که در سریال اخیر کانال 4 Tights رقصنده بود!
[ترجمه ترگمان]او با \"لی اندرسون\"، که برای چهارمین سری مسابقات کانال ۴ \"Tights\" شرکت کرده بود، طراحی خود را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His carefree choreography freed something in them, as well.
[ترجمه گوگل]رقص بی دغدغه او چیزی را در آنها نیز آزاد کرد
[ترجمه ترگمان]طراحی رقص carefree چیزی را در آن ها به خوبی آزاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The audience sits mesmerised by his expressive choreography, watching each inflection of the hand or eyebrow.
[ترجمه گوگل]تماشاگران مجذوب رقص گویا او می نشینند و هر انحراف دست یا ابرو را تماشا می کنند
[ترجمه ترگمان]حضار از حرکات رقص his هیپنوتیزم شده و به هر یک از حرکات دست و یا ابرو نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not only did Alvin know nothing about choreography, Shawn wrote, but he was not even a good dancer.
[ترجمه گوگل]شاون نوشت که آلوین نه تنها چیزی در مورد رقص نمی دانست، بلکه حتی رقصنده خوبی هم نبود
[ترجمه ترگمان]نه تنها الو ین درباره رقص چیزی نمی دانست، شاون نوشته بود، اما او حتی یک رقاص خوب هم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Observation is the key to their choreography.
[ترجمه گوگل]مشاهده کلید طراحی رقص آنهاست
[ترجمه ترگمان]مشاهده کلید طراحی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رقص ارایی (اسم)
choreography

هنر رقص (اسم)
choreography

رقص مخصوصا در تئاتر و غیره (اسم)
choreography

تخصصی

[سینما] کارگردانی رقص - کورئوگرافی - کارگردانی و طراحی رقص - طراحی رقص

انگلیسی به انگلیسی

• composition and arrangement of dance movements
choreography is the inventing of movements for ballets.

پیشنهاد کاربران

حرکات موزون
choreography ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: طراحی رقص
تعریف: طراحی حرکات هماهنگ و موزون بازیگران در نمایش یا فیلم
In dance, choreography is the act of designing dance. Choreography may also refer to the design itself, which is sometimes expressed by means of dance notation. A choreographer is one who creates dances. Dance choreography is sometimes called dance composition.
...
[مشاهده متن کامل]

Choreography : هنر طرح و تنظیم رقص های فردی و دسته جمعی - طراحی رقص - رقص آرایی - یجورایی یعنی رقص سازی
Choreographer : طراح رقص، رقص آرا

طراحی حرکات موزون و هماهنگ
طراحی
رقص آرایی
رقص گردانی -
طراحی رقص

بپرس