clerk

/ˈklɜːrk//klɑːk/

معنی: منشی، دفتردار، کارمند دفتری، فروشنده مغازه
معانی دیگر: دبیر، (فروشگاه ها) فروشنده (salesclerk هم می گویند)، (اداره ی پست) متصدی فروش تمبر و تحویل گیری نامه ها و غیره، (هتل) متصدی تعیین اتاق و دادن کلید به مشتریان و غیره، شخص غیر روحانی که در کلیسا کار می کند، منشی کلیسا، (قدیمی) کشیش، روحانی، (قدیمی) با سواد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who performs general office work such as filing, copying or preparing documents, and finding information.
مشابه: aide, amanuensis, assistant, file clerk, girl Friday, man Friday, pencil pusher, scribe, scrivener, secretary, staffer, typist, worker

- She works as a clerk in a lawyer's office.
[ترجمه امیررضا فرهید] او به عنوان کارمند, در دفتر وکیلش کار میکند.
|
[ترجمه مریم منتظری] او به عنوان کارمند در دفتر وکالت کار می کند.
|
[ترجمه پناه حیدری] او به عنوان منشی در دفتر وکالت کار می کند.
|
[ترجمه گوگل] او به عنوان منشی در دفتر وکالت کار می کند
[ترجمه ترگمان] او به عنوان منشی دفتر وکیل کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: an official responsible for keeping records and doing the day-to-day work of a legislature or law court.

- You'll need to get the records from the county clerk.
[ترجمه گوگل] شما باید سوابق را از منشی شهرستان دریافت کنید
[ترجمه ترگمان] شما باید سوابق کارمند بخش را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a person who works at a sales counter.
مترادف: salesperson
مشابه: cashier, checker, salesman, saleswoman, seller, shopkeeper, worker

- I asked the clerk to show me some of the jewelry inside the case.
[ترجمه گوگل] از منشی خواستم مقداری از جواهرات داخل کیف را به من نشان دهد
[ترجمه ترگمان] از فروشنده خواهش کردم که مقداری از جواهرات را به من نشان بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: clerks, clerking, clerked
مشتقات: clerkship (n.)
• : تعریف: to serve or work as a clerk.
مشابه: work

- She clerks in the supermarket.
[ترجمه گوگل] او در سوپرمارکت کارمند است
[ترجمه ترگمان] اون توی سوپر مارکت کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. clerk of court
منشی دادگاه

2. a school clerk
دفتردار مدرسه

3. a stock clerk
منشی انبار (داری)

4. He is a clerk for a judge.
[ترجمه akbar] او مسئول دفتر یک قاضی است.
|
[ترجمه .] او یک کارمند برای یک قاضی است
|
[ترجمه گوگل]او منشی یک قاضی است
[ترجمه ترگمان]برای یک قاضی، کارمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clerk checked us in and gave us our key.
[ترجمه گوگل]کارمند ما را چک کرد و کلیدمان را به ما داد
[ترجمه ترگمان]کارمند هتل ما را بازرسی کرد و کلید را به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was offered a job as an accounts clerk with a travel firm.
[ترجمه akbar] به او شغلی با عنوان کارمند حسابداری یک شرکت مسافرتی پیشنهاد شده بود.
|
[ترجمه گوگل]به او شغلی به عنوان منشی حساب در یک شرکت مسافرتی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]او شغلی را به عنوان کارمند حسابداری با شرکت حمل و نقل پیشنهاد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chief clerk supervises the work of the department.
[ترجمه گوگل]منشی ارشد بر کار بخش نظارت دارد
[ترجمه ترگمان]رئیس دفتر کار اداره را نظارت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A stupid medical clerk had slipped the wrong tab on his X-ray.
[ترجمه آبی] یک منشی پزشکی احمق اطلاعات اشتباهی روی اشعه ایکس ری او داده بود
|
[ترجمه گوگل]یک کارمند احمق پزشکی زبانه اشتباهی را روی اشعه ایکس خود زده بود
[ترجمه ترگمان]یه منشی پزشکی احمق روی اشعه ایکس حساب اشتباهی داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He started as a clerk but gradually rose in the pecking order.
[ترجمه گوگل]او کار خود را به عنوان یک کارمند شروع کرد، اما به تدریج به ترتیب بالا رفت
[ترجمه ترگمان]به عنوان منشی شروع به کار کرد، اما به تدریج از نوک نوک نوک پا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Their attempt to bribe the clerk had failed.
[ترجمه گوگل]تلاش آنها برای رشوه دادن به کارمند شکست خورده بود
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها برای رشوه دادن به کارمند شکست خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Betty started as a shipping clerk at the clothes factory.
[ترجمه گوگل]بتی کار خود را به عنوان کارمند حمل و نقل در کارخانه لباس آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]بتی به عنوان منشی کش تیرانی در کارخانه لباس ها شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bank clerk peered at the customer through the grill.
[ترجمه گوگل]کارمند بانک از طریق کباب پز به مشتری نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]کارمند بانک نگاهی به مشتری ها انداخت و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He let off steam by yelling at a clerk.
[ترجمه گوگل]او با فریاد زدن بر سر یک کارمند بخار را بیرون داد
[ترجمه ترگمان]با داد و فریاد سر منشی از آن بخار بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A clerk booked down details of every article handed in.
[ترجمه گوگل]یک منشی جزئیات هر مقاله تحویل داده شده را رزرو می کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از کارمندان جزئیات هر مقاله را که به دست آورده بود از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

منشی (اسم)
secretary, amanuensis, clerk, scribe, penman, pen-pusher, quill-driver

دفتردار (اسم)
bookkeeper, clerk

کارمند دفتری (اسم)
clerk, white collar

فروشنده مغازه (اسم)
clerk, salesclerk

تخصصی

[ریاضیات] منشی، کارمند، متصدی، کارمند دفتری

انگلیسی به انگلیسی

• bureaucrat, minor office worker; recorder, book-keeper; salesperson; member of the clergy
work as a clerk
a clerk works in an office, bank, or law court and looks after the records or accounts.
in american english, a clerk is also a person whose job is to sell things in a shop or large store.

پیشنهاد کاربران

خب، "clerk" و "secretary" دو مفهوم مختلف در زمینه ی شغلی منشی گری هستند.
اولاً بگذارید درباره ی "clerk" صحبت کنیم. اصطلاح "clerk" به فردی اطلاق می شود که در اداره یا دفتر کار مشغول به کار است و وظایفش ممکن است شامل انجام کارهای اداری، پشتیبانی از فعالیت های مدیریتی، مدیریت اسناد و یا انجام کارهای روتینی باشد. این موقعیت ممکن است در حوزه های مختلفی نظیر حقوقی، مالی، دولتی و غیره باشد. به عنوان مثال: "She works as a clerk at the law firm, handling administrative tasks and document organization. "
...
[مشاهده متن کامل]

در مقابل، "secretary" به فردی گفته می شود که معمولاً در یک دفتر یا سازمان، به عنوان یک کمک به مدیریت و اعضای تیم مدیریتی، مسئولیت های اداری و اجرایی را بر عهده دارد. این افراد ممکن است وظایفی نظیر پاسخگویی تلفن ها، برگزاری جلسات، تنظیم برنامه ها، مدیریت اسناد و اطلاع رسانی های مدیریتی داشته باشند. به عنوان مثال: "The secretary is responsible for scheduling appointments and managing the office's communication. "
از این رو، "clerk" بیشتر به فردی اطلاق می شود که وظایفش بر اساس انجام کارهای اداری و روتینی محدود می شود، در حالی که "secretary" معمولاً وظایف اجرایی و پشتیبانی از مدیریت یا گروهی از افراد را بر عهده دارد.

منبع CHAT GPT 4. 00

clerk: کارمند
منشی
a person who works at offis
دفتردار
Clerk:فروشنده ، فروشنده مغازه
در سیستم آموزش پزشکی به کارآموز clerk و به کارآموزی clerkship می گویند
فروشنده
منشی
مغازه دار
و کارمند توی هرجایی
معنی clerk = منشی، منشی دفتر، کارمند پشت میز، کارمند دفتری، فروشنده مغازه
بیشتر معنی clerk میشه منشی
کاملترین جوابو آقا محمد دادن:
۱. فروشنده مغازه
۲. منشی
۳. دفتردار ( توی office )
کارمند یا فروشنده یا کسی که در فروشگاه کار می کند
گرفتن تاریخچه پزشکی از بیمار
a person whose job is to serve customers in a shop. Ox
کارمند بانک یاکارمند . . . . .

فروشنده یا کارمند
employee
کسی که پشت پیشخوان ( باجه ) هست و مسئول پاسخگویی به مراجعه کننده هاست، فروشنده هم میشه گفت ولی کسایی که تو دفاتر هواپیمایی بانک یا هتل کار میکنن رو ک دیگه نمیشه گف فروشنده کارمند هم میشه گفت
دفتر دار وصندوق دار
کارمند ، منشی ، دفتر دار
متصدی!

کسی که در مغازه ها برای خرید کمک میکند وما سوال هایمان را از آن می پرسیم
مغازه دار _ کارگر ویا کارمند یه جایی_فروشنده یا همون seller
کارگر ویا کارمند یه جایی _ یه جورایی هم میشه گفت که فروشنده و یا همون مغازه دار _ کارمند بانک
کارمند
فروشنده - منشی
صندوقدار
کارمند 'منشی یک دفتر
کارمند مغازه . . منشی . . دفتر دار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس