condensate

/ˈkɑːndənˌset//ˈkɑːndənˌset/

معنی: رسوب، هم چگال، چگالیده، تغلیظ شده
معانی دیگر: تلخیص شده، تقطیر شده، منقب­ شده، خلاصه شده

جمله های نمونه

1. On the liquids front condensate is being produced at the Kapuni on-shore gas field.
[ترجمه گوگل]در قسمت جلوی مایعات، میعانات گازی در میدان گازی کاپونی در ساحل تولید می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در میدان گازی \"Kapuni\" در میدان گازی \"Kapuni\" در حال تولید می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was demonstrated that condensate depression and nucleation rate increase with increasing cooling velocity and intracrystalline nucleation is main nucleation form of the new phase.
[ترجمه گوگل]نشان داده شد که فرورفتگی میعانات و سرعت هسته‌زایی با افزایش سرعت خنک‌کننده افزایش می‌یابد و هسته‌زایی درون کریستالی شکل اصلی هسته‌زایی فاز جدید است
[ترجمه ترگمان]نشان داده شد که افسردگی فشرده و افزایش نرخ جوانه زنی با افزایش سرعت خنک کنندگی و جوانه زنی هسته، تشکیل هسته اصلی جوانه زنی فاز جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The micro-meteorological conditions are advantageous for forming soil condensate in arid and semiarid regions in north China.
[ترجمه گوگل]شرایط ریز هواشناسی برای تشکیل میعانات خاک در مناطق خشک و نیمه خشک در شمال چین مفید است
[ترجمه ترگمان]شرایط آب - هواشناسی برای ایجاد تراکم خاک در مناطق خشک و نیمه خشک در شمال چین مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the water level of condensate in the drain sump drops, the cup to shut the admission pipe falls down, the passage for steam to enter into the valve body is opened.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سطح آب میعانات در مخزن تخلیه کاهش می یابد، فنجان بسته شدن لوله ورودی به پایین می افتد، راه ورود بخار به بدنه شیر باز می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سطح آب تراکم در فاضلاب drain پایین می افتد، فنجان برای بسته شدن لوله پذیرش افت می کند، عبور بخار برای وارد شدن به بدنه سوپاپ باز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A new calculation method of formation retrograde condensate oil saturation has been established.
[ترجمه گوگل]یک روش محاسبه جدید برای تشکیل اشباع روغن میعانات رتروگراد ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]روش محاسباتی جدیدی برای تشکیل اشباع نفت میعانات ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper, based on condensate gas reservoir characteristics, presents a method for determining the law of condensate distribution and predicting condensate gas well's optimum output.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، بر اساس مشخصات مخزن گاز میعانات، روشی برای تعیین قانون توزیع میعانات گازی و پیش‌بینی خروجی بهینه چاه گاز میعانات ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس ویژگی های ذخایر گاز متراکم، روشی برای تعیین قانون توزیع میعانات و پیش بینی خروجی بهینه گاز متراکم ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mechanism of the formation of initial condensate droplets for dropwise condensation is still not clear.
[ترجمه گوگل]مکانیسم تشکیل قطرات میعانات اولیه برای تراکم قطره ای هنوز مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]مکانیسم تشکیل قطرات فشرده condensate برای چگالش dropwise هنوز روشن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Abounding in gas and condensate, the Banqiao region of Dagang oil field is a typic condensate reservoirs.
[ترجمه گوگل]منطقه Banqiao میدان نفتی Dagang که سرشار از گاز و میعانات است، یک مخازن معمولی میعانات است
[ترجمه ترگمان]Abounding در مورد نفت و گاز، منطقه Banqiao میدان نفتی Dagang یکی از مخازن typic condensate است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Yingmai 7-1is a condensate gas reservoir with edge water and oil ring which was developed by a set of failure well pattern.
[ترجمه گوگل]Yingmai 7-1 یک مخزن گاز میعانات با حلقه آب و روغن است که توسط مجموعه ای از الگوی چاه خرابی توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]The ۷ - ۷ یک منبع گاز متراکم با آب لبه و حلقه روغنی است که توسط مجموعه ای از الگوهای خوب شکست توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The passage does some research about condensate pump in Datong power generation. Through looking up references and study on the spot, it analyses the running status and the problems.
[ترجمه گوگل]این بخش تحقیقاتی در مورد پمپ میعانات گازی در تولید برق Datong انجام می دهد از طریق جستجوی مراجع و مطالعه در محل، وضعیت در حال اجرا و مشکلات را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]این راهرو تحقیقاتی در مورد پمپ میعانات در تولید برق Datong انجام می دهد با نگاه کردن به منابع و مطالعه در محل، وضعیت جاری و مشکلات را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To probe the effects of siritch vapor condensate(SVC) on lipid peroxidation and of SOD-Se-enriched fruits of Lycium Barbarum L on anti-peroxidation in mice.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات میعانات بخار سیرچ (SVC) بر پراکسیداسیون لیپیدی و میوه های غنی شده با SOD-Se لیسیوم بارباروم L بر ضد پراکسیداسیون در موش ها
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات تراکم بخار siritch (SVC)در peroxidation چربی و میوه های غنی از Se - L روی anti Barbarum L روی anti در موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Condensate gas reservoir is a kind of particular gas reservoir.
[ترجمه گوگل]مخزن گاز میعانات یک نوع مخزن گاز خاص است
[ترجمه ترگمان]مخزن گاز condensate نوعی از ذخایر گاز خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To observe mutagenicity of siritch vapor condensate(SVC)in mice.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده جهش زایی میعانات بخار سیریچ (SVC) در موش
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده mutagenicity of بخار siritch (SVC)در موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally well geochemical prospecting anomaly model gas condensate reservoir with its genesis being discussed.
[ترجمه گوگل]در نهایت مدل ناهنجاری کاوش ژئوشیمیایی مخزن میعانات گازی با پیدایش آن مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، پیش بینی حفر چاه اکتشاف گاز، مخزن میعانات گازی را با پیدایش آن مورد بحث و بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this paper, the influences of these factors on the optimum vacuum are analyzed firstly, and the calculation method of condensate subcooling degree and the dissolved oxygen in condensate are given.
[ترجمه گوگل]در این مقاله ابتدا تأثیر این عوامل بر خلاء بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و روش محاسبه درجه سرد شدن فرعی میعانات و اکسیژن محلول در میعانات آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تاثیرات این عوامل بر روی خلا بهینه در ابتدا آنالیز شدند و روش محاسبه غلظت condensate درجه و اکسیژن حل شده در میعانات ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رسوب (اسم)
alluvium, sediment, fouling, sinter, tartar, condensate, residuum, dreg

هم چگال (اسم)
condensate

چگالیده (صفت)
condensed, condensate

تغلیظ شده (صفت)
condensed, condensate

تخصصی

[شیمی] 1- چگالیده، تلخیص شده، تقطیر شده 2- محصول میعان
[عمران و معماری] محصول تقطیر
[مهندسی گاز] تبدیل بخار به مایع اتقطیرشده اتغلیظ شده
[نفت] نفت میعانی
[پلیمر] محصول تراکم، محصول میعان

انگلیسی به انگلیسی

• product of condensation
condensed, thickened

پیشنهاد کاربران

میعانات
چگالیده/کندانسیت
condensate ( شیمی )
واژه مصوب: چگاله
تعریف: محصول مایعی که از چگالنده خارج می شود
میعانات گازی
محصولی مایع شبیه نفت خام که به عنوان محصول همراه با گاز طبیعی از میادین گازی تولید میشود.

بپرس