congress

/ˈkɑːŋɡrəs//ˈkɒŋɡres/

معنی: انجمن، مجلس، کنگره، مجلسین سنا ونمایندگان، هم ایش
معانی دیگر: گردهمایی، کرند، (c بزرگ) کنگره (درایالات متحده که از مجلس نمایندگان و مجلس سنا تشکیل شده است)، نشست کنگره، اعضای کنگره، جماع، آرمش، هم کنش اجتماعی، فعل و انفعال جمعی، همایشگاه، (به ویژه برخی کشورهای جمهوری) پارلمان، مجلس شورا، امریکا مجلسین سناونمایندگان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a formal assembly or meeting of representatives from various nations, states, or other organizations.
مشابه: assemblage, assembly, conference, convention, convocation, council, meeting

- She will attend an international congress on nutrition in Moscow next month.
[ترجمه گوگل] او ماه آینده در یک کنگره بین المللی تغذیه در مسکو شرکت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] او ماه آینده در کنگره بین المللی تغذیه در مسکو شرکت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the legislative branch of a national government, esp. a republic.
مترادف: house, legislature, parliament
مشابه: assembly, council, Knesset, senate, soviet

- The issue will be decided upon by the congress.
[ترجمه گوگل] این موضوع در کنگره تصمیم گیری خواهد شد
[ترجمه ترگمان] این مساله توسط کنگره حل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: (cap.) the legislative branch of the U.S. government, comprising the Senate and the House of Representatives.
مشابه: legislature

- The Congress will begin its session next week.
[ترجمه گوگل] کنگره هفته آینده جلسه خود را آغاز خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] کنگره جلسه خود را هفته آینده آغاز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The bill was passed by the Congress but was vetoed by the President.
[ترجمه گوگل] این لایحه در کنگره تصویب شد اما رئیس جمهور آن را وتو کرد
[ترجمه ترگمان] این لایحه توسط کنگره تصویب شد اما توسط رئیس جمهور وتو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: (cap.) a two-year session of the U.S. House of Representatives, with the same members throughout.
مشابه: session

- Hearings were held on the issue during the Eighty-eighth Congress.
[ترجمه گوگل] جلسات استماع در این مورد در کنگره هشتاد و هشتم برگزار شد
[ترجمه ترگمان] Hearings در جریان هشتاد و هشتم کنگره بر روی این موضوع برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(5) تعریف: the act of meeting and interacting.
مترادف: intercourse, meeting
مشابه: dealings, interaction, truck

(6) تعریف: sexual intercourse.
مترادف: coitus, copulation, intercourse, sex, sexual intercourse
مشابه: intimacy, lovemaking, union
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: congresses, congressing, congressed
مشتقات: congressional (adj.), congressionally (adv.)
• : تعریف: to meet together, esp. as a congress.
مترادف: assemble, convene, meet
مشابه: confer, congregate, forgather, gather

جمله های نمونه

1. the congress has put a cap on the expenditures for this project
کنگره برای هزینه ی این طرح حدی معلوم کرده است.

2. the american congress is a bicameral legislature
کنگره ی امریکا از دو مجلس مقننه تشکیل شده است.

3. he held a seat in congress for more than twenty years
او بیش از بیست سال عضو کنگره ی امریکا بود.

4. the union will delegate three people to the annual congress
اتحادیه سه نفر را برای شرکت در کنگره ی سالیانه به نمایندگی گسیل خواهد داشت.

5. The paramount duty of Congress is to stop deficiencies by the restoration of that protective legislation which has always been the firmst prop of the Treasury.
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی کنگره این است که با احیای آن قانون حمایتی که همیشه محکم ترین پشتوانه خزانه داری بوده است، کمبودها را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]مهم ترین وظیفه کنگره این است که کاستی های را با احیای آن قانون حفاظتی که همیشه پشتیبان پشتیبان خزانه داری بوده است متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Congress enacted a tax reform bill.
[ترجمه گوگل]کنگره لایحه اصلاح مالیات را تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]کنگره لایحه اصلاحات مالیاتی را تصویب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Democrats will probably lose control of Congress.
[ترجمه گوگل]دموکرات ها احتمالا کنترل کنگره را از دست خواهند داد
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها احتمالا کنترل کنگره را از دست خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Congress has not yet passed the bill.
[ترجمه گوگل]کنگره هنوز این لایحه را تصویب نکرده است
[ترجمه ترگمان]کنگره هنوز لایحه را تصویب نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We in the Congress can't shirk our responsibility.
[ترجمه گوگل]ما در کنگره نمی توانیم از مسئولیت خود شانه خالی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در کنگره نمی توانیم از مسئولیت مان شانه خالی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Congress is empowered to levy taxes.
[ترجمه گوگل]کنگره این اختیار را دارد که مالیات وضع کند
[ترجمه ترگمان]کنگره قدرت گرفتن مالیات را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Congress had agreed to reconsider its stance on the armed struggle.
[ترجمه گوگل]کنگره موافقت کرده بود که در موضع خود در مورد مبارزه مسلحانه تجدید نظر کند
[ترجمه ترگمان]کنگره موافقت کرده است که موضع خود را در مبارزه مسلحانه تجدید نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Congress of People's Deputies in effect voted itself out of existence.
[ترجمه گوگل]کنگره نمایندگان خلق در واقع خود را از وجود خارج کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس نمایندگان مردمی در واقع خود را از وجود خود خارج ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There were some days to wait before the Congress.
[ترجمه گوگل]چند روزی بود که باید منتظر کنگره بود
[ترجمه ترگمان]چند روز طول کشید تا کنگره منتظر بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The committee held its founding congress in the capital, Riga.
[ترجمه گوگل]این کمیته کنگره موسس خود را در پایتخت ریگا برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]این کمیته کنگره تاسیس خود را در پایتخت ریگا در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Congress could ban the procession altogether.
[ترجمه گوگل]کنگره می تواند راهپیمایی را به طور کلی ممنوع کند
[ترجمه ترگمان]کنگره می تواند به طور کلی این مراسم را ممنوع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انجمن (اسم)
order, union, association, assemblage, faction, meeting, community, society, assembly, convention, institute, moot, group, company, council, convocation, congress, club, guild, coterie

مجلس (اسم)
assembly, council, parliament, legislature, convocation, congress, committee, session

کنگره (اسم)
congress, indentation, jag, knurl

مجلسین سنا ونمایندگان (اسم)
congress

هم ایش (اسم)
meeting, convention, congress

انگلیسی به انگلیسی

• national lawmaking body of the united states (consisting of the senate and the house of representatives)
meeting, conference, assembly; legislature, national lawmaking body of a country
a congress is a large meeting held to discuss ideas and policies.
congress is the elected group of politicians that is responsible for making the law in the usa. it consists of two parts: the house of representatives and the senate.

پیشنهاد کاربران

کنگره
مثال: Congress passed a new law on environmental protection.
کنگره یک قانون جدید در زمینه حفاظت محیط زیست رد و تصویب کرد.
' نام مجلس در حکومت های جمهوری محور '
🇺🇲 در آمریکا Congress هست 🇺🇲
🇮🇷 و در اغلب کشورهای دیگر Parliament
وظیفه: وضع قانون و نظارت بر اجرای آن
سیاسیون وبنکداران بزرگ واقتصادان و دانشمندان امریکاوی خوب میدانند کانگرس وپارلمان بهترین وسیله برای اقناع وکنترل جمعیت 360 میلیونی هست.
چون بجای اقناع وکنترل اینهمه شهروند، فقط چند نفر در کانگرس با پول یا هر وسیله دیگر میشه به نفع سرمایه داران کل دولت تسخیر کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

وانتخابات کانگرس فقط برای نمایش دیموکرات برای جهان.

formal
the act of having sex
آمیزش جنسی، ارتباط جنسی
Congress had not taken place
They had engaged in sexual congress
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/congress#cald4-1-1
مجلس، دندانه، کنگره
Congress
congress ( عمومی )
واژه مصوب: همایش
تعریف: نشست هایی که شرکت‏کنندگان در آنها نمایندگان دولت ها و سازمان ها یا متخصصان امور فرهنگی و ادبی و اجتماعی و سیاسی هستند و برای بحث و تبادل نظر و تصمیم‏گیری دربارۀ موضوعی خاص گرد هم می‏آیند؛ چنین نشست هایی در سطح ملی یا بین‏المللی، به صورت دائمی یا موقت، برگزار می‏شود
...
[مشاهده متن کامل]

مجلس، انجمن، کنگره
مقاربت جنسی، آمیزش جنسی، مراوده، گاییدن، رابطه جنسی!
مثالی از سریال بازی تاج و تخت:
Congress does not require desire on the woman's part, only patience
رابطه جنسی، نیازی به تمایل از طرف زن نداره، فقط شکیبایی لازمه!
نشست

بپرس