contaminated

/kənˈtæməˌnet//kənˈtæmɪneɪt/

الودن، ملو کردن، سرایت دادن

جمله های نمونه

1. contaminated water
آب آلوده

2. Have any fish been contaminated in the Arctic Ocean?
[ترجمه nrgs] آیا ماهی ای در اقیانوس اطلس آلوده شده است؟
|
[ترجمه گوگل]آیا ماهی در اقیانوس منجمد شمالی آلوده شده است؟
[ترجمه ترگمان]آیا ماهی در قطب شمال آلوده شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Much of the coast has been contaminated by nuclear waste.
[ترجمه Habib Behbahaani] بخش وسیعی از ساحل مذکور بواسطه ی ضایعات هسته ای آلوده شده است.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از سواحل توسط زباله های هسته ای آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]بیشتر این ساحل به وسیله ضایعات هسته ای آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drinking water supplies are believed to have been contaminated.
[ترجمه حبیب بهبهانی] آنچه که به گوش می رسد حاکی برآلایش منابع آب آشامیدنی ست.
|
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که منابع آب آشامیدنی آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که آب آشامیدنی آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The river was contaminated with waste.
[ترجمه حبیب بهبهانی] آب رودخانه به فاضلاب آلوده شده بود .
|
[ترجمه گوگل]رودخانه آلوده به زباله بود
[ترجمه ترگمان]رودخانه آلوده به زباله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From here, contaminated air radiates out to the open countryside.
[ترجمه حبیب بهبهانی] درست از همین قسمت، هوای ناپاک به حومه شهر سرایت می کند .
|
[ترجمه گوگل]از اینجا، هوای آلوده به حومه‌های باز تابش می‌کند
[ترجمه ترگمان]از اینجا، هوای آلوده به حومه باز می تابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The meat was believed to be contaminated with salmonella.
[ترجمه حبیب بهبهانی] اعتقاد برآن بود که گوشت مورد بحث، آلوده به باکتری سالمونلا است.
|
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این بود که گوشت آلوده به سالمونلا است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این گوشت ها با سالمونلا آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Several outbreaks of infection have been traced to contaminated food.
[ترجمه حبیب بهبهانی] در ارتباط با علت موارد متعددی از شیوع ابتلا به بیماری ، ردپای غذاهای آلوده به چشم می خورد.
|
[ترجمه گوگل]چندین شیوع عفونت در مواد غذایی آلوده ردیابی شده است
[ترجمه ترگمان]چندین بار ابتلا به این بیماری به مواد غذایی آلوده پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nuclear weapons plants across the country are heavily contaminated with toxic wastes.
[ترجمه حبیب بهبهانی] تاسیسات ساخت سلاح هسته ای در سرتاسر کشور ، بواسطه ی فاضلاب های سمی ، بشدت آلوده شده اند .
|
[ترجمه گوگل]نیروگاه های تسلیحات هسته ای در سراسر کشور به شدت با زباله های سمی آلوده شده اند
[ترجمه ترگمان]نیروگاه های هسته ای در سراسر کشور به شدت آلوده به ضایعات سمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Large areas of land have been contaminated by the leakage from the nuclear reactor.
[ترجمه گوگل]مناطق وسیعی از زمین در اثر نشت از راکتور هسته ای آلوده شده است
[ترجمه ترگمان]مناطق بزرگی از زمین آلوده به نشت رآکتور هسته ای شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are fears that groundwater might become contaminated.
[ترجمه گوگل]این نگرانی وجود دارد که آب های زیرزمینی ممکن است آلوده شوند
[ترجمه ترگمان]ترس هایی وجود دارند که آب زیرزمینی ممکن است آلوده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The infection was probably caused by swimming in contaminated water/water contaminated with sewage.
[ترجمه گوگل]عفونت احتمالاً ناشی از شنا در آب آلوده/آب آلوده به فاضلاب بوده است
[ترجمه ترگمان]این عفونت احتمالا با شنا در آب آلوده \/ آب آلوده به فاضلاب ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The poisons seeping from Hanford's contaminated land quickly dilute in the water.
[ترجمه گوگل]سمومی که از زمین های آلوده هانفورد تراوش می کند به سرعت در آب رقیق می شود
[ترجمه ترگمان]The که از زمین آلوده Hanford تراوش می شوند به سرعت در آب رقیق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The food which had been contaminated was destroyed.
[ترجمه گوگل]مواد غذایی که آلوده شده بود از بین رفت
[ترجمه ترگمان]غذایی که آلوده شده بود نابود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cholera is transmitted through contaminated water.
[ترجمه گوگل]وبا از طریق آب آلوده منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]وبا از طریق آب آلوده منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نفت] توپک ناخالص

انگلیسی به انگلیسی

• polluted, poisoned; infected, pestiferous; corrupted by contact or association

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : contaminate
✅️ اسم ( noun ) : contamination / contaminant
✅️ صفت ( adjective ) : contaminated
✅️ قید ( adverb ) : _
صفت است به معنی ( آلوده ) که بیشتر برای آب بکار برده می شود. معادل polluted که برای هوا استفاده می شود.
contaminated ( adj ) = آلوده، کثیف، فاسد کننده، شیمیایی، سمی، مسموم، ناپاک، ناخالص، پالایش نشده
معانی دیگر ���� ژولیده پولیده، شلخته ( در مورد اشخص ) ، چرکین
examples:
1 - This contaminated water supply must be closed to the public.
...
[مشاهده متن کامل]

این منبع آب آلوده باید برای عموم بسته شود.
2 - The infection was probably caused by swimming in contaminated water/water contaminated with sewage.
احتمالاً عفونت ناشی از شنا در آب آلوده/آب آلوده به فاضلاب بوده است.
3 - The virus can be transmitted by food containing contaminated meat.
ویروس می تواند از طریق غذای حاوی گوشت مسموم منتقل شود.
4 - Heavily contaminated soil can be returned to healthy soil that can support plant life.
خاک بسیار ناخالص را می توان به خاک سالم برگرداند که می تواند از حیات گیاه پشتیبانی کند.

E. g. You only get the disease through direct contact with contaminated blood
ناخالص
آلوده کردن
آلوده شده، آلوده
Contaminated water:آب الوده
contaminated area منطقه خطر
منطقه درگیر contaminated area
آلوده، کثیف، سمی، عفونی، نجس، ناپاک، ناخالص
آلوده
آلاینده
سرایت دادن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس