convertor

/kənˈvɜːrtər//kənˈvɜːtə/

converter برگرداننده، تبدیل کننده، الت تبدیل شخص یا شیی، مبلغ مذهبی

جمله های نمونه

1. The convertor station is one of critical facilities in direct current transmission engineering construction.
[ترجمه گوگل]ایستگاه مبدل یکی از تاسیسات حیاتی در ساخت و ساز مهندسی انتقال جریان مستقیم است
[ترجمه ترگمان]ایستگاه مبدل یکی از تاسیسات مهم در زمینه مهندسی انتقال جریان مستقیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The four-quadrant convertor experiment which is under the transient direct current control has been finished. The experimental result proves the correctness of the analysis conclusion.
[ترجمه گوگل]آزمایش مبدل چهار ربعی که تحت کنترل جریان مستقیم گذرا است به پایان رسیده است نتیجه تجربی صحت نتیجه تحلیل را اثبات می کند
[ترجمه ترگمان]آزمایش مبدل چهار ربعی که تحت کنترل جریان مستقیم گذرا قرار دارد، به پایان رسیده است نتایج تجربی درستی نتایج تحلیل را اثبات می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With the convertor sludge as raw material and with mixed binding of organic and inorganic binding agent, high quality sludge pellet was prepared by crumby pressing and low temperature calcination.
[ترجمه گوگل]با استفاده از لجن مبدل به عنوان ماده اولیه و با اتصال مخلوط عامل اتصال آلی و معدنی، گلوله لجن مرغوب با پرس کرامبی و تکلیس در دمای پایین تهیه شد
[ترجمه ترگمان]با رسوب مبدل به عنوان ماده خام و با اتصال ترکیبی مواد آلی و غیر آلی، پلیت حاصل با کیفیت بالا توسط crumby فشار فشرده و کلسیناسیون پایین آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. TECH · NIC traction convertor created the innovation era of AC motor transmission.
[ترجمه گوگل]TECH · مبدل کششی NIC عصر نوآوری انتقال موتور AC را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]مبدل traction خانگی، عصر نوآوری انتقال موتور AC را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plato Video To Audio Convertor is a program to extract audio from video files.
[ترجمه گوگل]Plato Video To Audio Convertor برنامه ای برای استخراج صدا از فایل های ویدئویی است
[ترجمه ترگمان]ویدیو Plato برای convertor صوتی برنامه ای است برای استخراج صوت از فایل های ویدئویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Contains number system convertor, so you can easily convert between decimal, hexadecimal, octal and binary numbers.
[ترجمه گوگل]دارای مبدل سیستم اعداد است، بنابراین می توانید به راحتی بین اعداد اعشاری، هگزا دسیمال، اکتال و باینری تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]شامل مبدل سیستم شماره، بنابراین می توانید به راحتی بین دهدهی، hexadecimal، هشت هشتی و اعداد دودویی خود را تبدیل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The convertor consists of double-ridge wave-guide, crossbeam structure and low-loss varactor diode.
[ترجمه گوگل]مبدل از راهنمای موج دو رج، ساختار پرتو متقاطع و دیود وارکتور کم تلفات تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مبدل متشکل از guide موج دوگانه، ساختار crossbeam و diode - loss می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The direct convertor is fact, but with little accuracy.
[ترجمه گوگل]مبدل مستقیم واقعیت است، اما با دقت کمی
[ترجمه ترگمان]مبدل مستقیم حقیقت است، اما با دقت کمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The convertor has interfaces of GSM protocol and RS - 232 standard.
[ترجمه گوگل]مبدل دارای رابط های پروتکل GSM و استاندارد RS - 232 می باشد
[ترجمه ترگمان]مبدل واسط پروتکل GSM و RS - ۲۳۲ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Analog to Digital Convertor ( ADC ) simulation complete source code, has been tested.
[ترجمه گوگل]کد منبع کامل شبیه‌سازی مبدل آنالوگ به دیجیتال (ADC)، آزمایش شده است
[ترجمه ترگمان]آنالوگ به کد منبع کامل شبیه سازی شده دیجیتالی (ADC)مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on control convertor, decreasing heating time and increasing efficiency, considerable economical benefits have been obtained.
[ترجمه گوگل]بر اساس مبدل کنترلی، کاهش زمان گرمایش و افزایش راندمان، مزایای اقتصادی قابل توجهی به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]مبتنی بر مبدل کنترل، کاهش زمان گرمایش و افزایش بهره وری، مزایای اقتصادی قابل توجهی به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The article gives you the reason of convertor corrosion and anti - corrosion method.
[ترجمه گوگل]در این مقاله دلیل خوردگی مبدل و روش ضد خوردگی به شما ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله به شما دلیل بروز خوردگی و روش ضد خوردگی را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The article introduced the application of frequency convertor of - driven deep - well cargo pump on a chemical tanker.
[ترجمه گوگل]در این مقاله کاربرد مبدل فرکانس پمپ باری چاه عمیق رانده بر روی تانکر مواد شیمیایی معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]این مقاله، کاربرد مبدل فرکانس بر روی یک تانکر سوخت - چاهی عمیق را در یک تانکر شیمیایی معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Speed is increased by using high speed A/D convertor and frame memorizer.
[ترجمه گوگل]سرعت با استفاده از مبدل A/D با سرعت بالا و حافظه فریم افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]سرعت با استفاده از مبدل پیشرفته A \/ D و memorizer فریم افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مبدل
[مهندسی گاز] برگرداننده، تبدیل کننده

انگلیسی به انگلیسی

• device for changing alternating currents to direct currents (electricity); one who causes others to change their beliefs (religious, political, etc.)

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: هَنوَردگر

⚫ نگارش به خط لاتین: Hanvardgar

⚫ آمیخته از: هَنوَرد ( convert ) و �گر� ( er )

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیب سلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

کنورتور
مبدل ( برق )
وسیله/دستگاه تبدیل کننده ( انرژی /برق به . . . )
شیمی: مبدل

بپرس