cry off

/ˈkraɪˈɒf//kraɪɒf/

معنی: تقاضا کردن، درخواست کردن
معانی دیگر: جا زدن، زیر قول خود زدن، حرف خود را پس گرفتن، انگلیس تقاضا کردن

جمله های نمونه

1. He tried to cry off after swearing he would do it!
[ترجمه علی اکبر منصوری] او سعی کرد حرفشو پس بگیره بعد از اینکه قسم خورده بود که آن کار را انجام میدهد!
|
[ترجمه گوگل]او سعی کرد بعد از قسم خوردن که این کار را می کند گریه کند!
[ترجمه ترگمان]سعی کرد بعد از سوگند خوردن، فریاد بزند که این کار را خواهد کرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why did you cry off training last night?
[ترجمه علی اکبر منصوری] چرا دیشب تمرین رو رها کردی?
|
[ترجمه گوگل]چرا دیشب از تمرین گریه کردی؟
[ترجمه ترگمان]چرا دیشب به خاطر تمرین گریه کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leah and I were going to go to Morocco together, but at the last moment she cried off.
[ترجمه علی اکبر منصوری] لیا و من میخواستیم که با هم به مراکش بریم اما او در آخرین لحظه زیر حرفش زد/ در لحظه آخر جا زد!
|
[ترجمه گوگل]من و لیا قرار بود با هم به مراکش برویم، اما در آخرین لحظه گریه کرد
[ترجمه ترگمان]من و لیا قصد داشتیم با هم به مراکش بریم، اما در آخرین لحظه اون گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She usually says she'll be there and then cries off at the last minute.
[ترجمه گوگل]او معمولاً می گوید که آنجا خواهد بود و سپس در آخرین لحظه گریه می کند
[ترجمه ترگمان]او معمولا می گوید که او در آنجا خواهد بود و در آخرین لحظه گریه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She said she was coming to the party, but cried off at the last moment.
[ترجمه گوگل]او گفت که به مهمانی می آید، اما در آخرین لحظه گریه کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت که به مهمانی می آید، اما در آخرین لحظه فریاد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We'd arranged to go together but Luis cried off at the last moment.
[ترجمه گوگل]قرار گذاشته بودیم با هم برویم اما لوئیس در آخرین لحظه گریه کرد
[ترجمه ترگمان]ما ترتیبی دادیم که با هم برویم اما لویی آخر گریه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr White had promised to cooperate with us, but he cried off at the last minute.
[ترجمه گوگل]آقای وایت قول داده بود که با ما همکاری کند، اما در آخرین لحظه گریه کرد
[ترجمه ترگمان]آقای وایت قول داده بود با ما هم کاری کند، اما در آخرین لحظه فریاد زد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She cried off and on all day.
[ترجمه گوگل]او تمام روز گریه می کرد
[ترجمه ترگمان]تمام روز گریه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She cried off going to dinner.
[ترجمه گوگل]برای شام گریه کرد
[ترجمه ترگمان]او برای صرف شام به گریه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They cried off the engagement.
[ترجمه گوگل]از نامزدی گریه کردند
[ترجمه ترگمان]از نامزدی فریاد کشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I don't think they'll cry off the meeting.
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم آنها از جلسه گریه کنند
[ترجمه ترگمان]فکر نکنم از جلسه گریه کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I had promised to go, but had to cry off at the last moment.
[ترجمه گوگل]قول داده بودم برم، اما در آخرین لحظه باید گریه می کردم
[ترجمه ترگمان]قول داده بودم که بروم، اما در آخرین لحظه باید گریه می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Why did she cry off joining your birthday party?
[ترجمه گوگل]چرا او برای پیوستن به جشن تولد شما گریه کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا برای پیوستن به جشن تولدت گریه کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I've got to work tonight, can I cry off going out for dinner?
[ترجمه گوگل]من باید امشب کار کنم، آیا می توانم برای شام بیرون بروم گریه کنم؟
[ترجمه ترگمان]من امشب باید کار کنم، آیا می توانم برای شام بیرون بروم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقاضا کردن (فعل)
adjure, request, demand, beseech, bone, put in, solicit, sue, cry off

درخواست کردن (فعل)
plead, request, bone, apply, solicit, beg, pray, supplicate, petition, cry off

انگلیسی به انگلیسی

• cancel, withdraw from an agreement

پیشنهاد کاربران

بپرس