cut it fine


(عامیانه) 1- محاسبه ی دقیق کردن 2- درست تشخیص دادن

جمله های نمونه

1. Even in normal traffic, 20 minutes to get to the airport is cutting it fine.
[ترجمه میکائیل] حتی در ترافیک عادی ٫ ۲۰ دقیقه برای رسیدن به فرودگاه کافی است ( کار را راه می اندازد )
|
[ترجمه گوگل]حتی در ترافیک معمولی، 20 دقیقه برای رسیدن به فرودگاه آن را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]حتی در ترافیک عادی، ۲۰ دقیقه برای رسیدن به فرودگاه خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This calculation is correct, you've cut it fine.
[ترجمه گوگل]این محاسبه درست است، شما آن را خوب برش داده اید
[ترجمه ترگمان]این محاسبه صحیح است، شما آن را جریمه کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I cut it fine getting down the hill to catch my ferry, " Melissa said. "
[ترجمه گوگل]ملیسا گفت، وقتی از تپه پایین آمدم آن را قطع کردم تا کشتی خود را بگیرم
[ترجمه ترگمان]\"ملیسا\" گفت: \" من برای گرفتن کرجی از تپه پایین رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some of my classmates always cut it fine before the deadline of handing in term papers.
[ترجمه گوگل]برخی از همکلاسی های من همیشه قبل از پایان مهلت تحویل مقالات ترم، آن را به خوبی قطع می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از classmates من همیشه قبل از مهلت تحویل روزنامه، آن را جریمه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It wasn't impossible, but I was clearly aiming to cut it fine.
[ترجمه گوگل]غیرممکن نبود، اما من به وضوح قصد داشتم آن را به خوبی قطع کنم
[ترجمه ترگمان]غیر ممکن نبود، اما به وضوح قصد داشتم که آن را درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These two words have almost the same meaning. Can you cut it fine?
[ترجمه گوگل]این دو کلمه تقریباً معنی یکسانی دارند میشه خوب قطعش کنی؟
[ترجمه ترگمان]این دو کلمه تقریبا به همان مفهوم است میشه تمومش کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

در لحظه آخر کاری را به انجام رساندن
( کار در لحظه اخر انجام میشه )
دیقه ۹۰ یه کاری رو انجام دادن
نمیرسی هاااااا
سر بزنگاه انجام دادن
دقیقا عین عبارت cut it close در انگلیسی آمریکایی است ، یعنی درست لحظه آخر رسیدن، درست لحظه آخر کاری را تمام کردن ( خطر از بیخ گوش رد شدن ) بدین معنا که اگر یه کم بیشتر طول میکشید برامون دردسرساز میشد مثال
...
[مشاهده متن کامل]
) He left the hotel at 9 am, which was cutting it fine for his 9. 15 meeting او هتل را در ساعت 9 صبح ترک کرد که این ( کارش ) برای جلسه اش که در ساعت 9:15 بود یعنی درست لحظه آخر رسیدن ( یعنی دقیقه نود رسیدن ) یعنی اینکه اگر دیرتر هتل را ترک میکرد جلسه اش را از دست میداد.

بپرس