candela


(یکان سنجش شدت نور) شمع (new candle هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the basic unit of intensity of light, equal to one sixtieth of the intensity of one square centimeter of a radiating body at the temperature of solidification of platinum; new candle.
مشابه: candle

جمله های نمونه

1. Candela develops medical laser systems and is establishing a chain of cosmetic clinics based on the lasers.
[ترجمه گوگل]Candela سیستم های لیزر پزشکی را توسعه می دهد و زنجیره ای از کلینیک های زیبایی را بر اساس لیزر ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]Candela سیستم های لیزر درمانی را توسعه می دهد و یک زنجیره از کلینیک های آرایشی بر پایه لیزر ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new method, which reappears candela with cryogenic radiometer and makes comparison with the method of electric calibrated absolute radiometer, is introduced.
[ترجمه گوگل]روش جدیدی که با رادیومتر کرایوژنیک دوباره کاندلا ظاهر می شود و با روش رادیومتر مطلق کالیبره شده الکتریکی مقایسه می شود، معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید، که کاندلا را با radiometer برودتی مقایسه می کند و مقایسه با روش of مطلق کالیبره می شود، معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Former Roma and France international fullback Vincent Candela is continuing his career in the Italian capital.
[ترجمه گوگل]وینسنت کاندلا، مدافع سابق تیم ملی رم و فرانسه در پایتخت ایتالیا به کار خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]Roma سابق رم و fullback اینترنشنال (وینسنت Candela)، حرفه خود را در پایتخت ایتالیا ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Former Roma and France international Candela is continuing his career in the Italian capital.
[ترجمه گوگل]کاندلا بازیکن سابق رم و فرانسه در پایتخت ایتالیا به کار خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]رم سابق و Candela بین المللی فرانسه به حرفه خود در پایتخت ایتالیا ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Candela : Unit of luminous intensity of a light source.
[ترجمه گوگل]Candela: واحد شدت نور یک منبع نور
[ترجمه ترگمان]Candela: واحد شدت نور یک منبع نور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. French defender Vincent Candela, signed in the transfer window from Roma(sentence dictionary), made his debut in the reserves this week and could figure.
[ترجمه گوگل]وینسنت کاندلا، مدافع فرانسوی، که در پنجره نقل و انتقالات از رم (فرهنگ جملات) امضا کرد، این هفته اولین بازی خود را در تیم ذخیره انجام داد و می تواند رقم بخورد
[ترجمه ترگمان]وینسنت Candela، مدافع فرانسوی که در پنجره انتقال از Roma (فرهنگ لغت)به امضا رسید، اولین کار خود را در این هفته در ذخایر انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This, by Candela Cort for Pedro Miralles, redefines the heel.
[ترجمه گوگل]این توسط Candela Cort برای پدرو میرالس، پاشنه پا را دوباره تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]این، توسط Candela Cort برای پدرو Miralles، پاشنه را دوباره تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Review of the true candela curve and check to see how it is being delivered to the actual task to light.
[ترجمه گوگل]منحنی کاندلا واقعی را بررسی کنید و بررسی کنید که چگونه به وظیفه واقعی تحویل داده می شود تا روشن شود
[ترجمه ترگمان]شکل شمع حقیقی را بررسی کرده و بررسی کنید تا ببینید چگونه آن به کار واقعی نور تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Luminous intensity is indicated with the symbol I and its unit of measurement is the candela.
[ترجمه گوگل]شدت نور با نماد I نشان داده می شود و واحد اندازه گیری آن کاندلا است
[ترجمه ترگمان]شدت نوری با نماد من و واحد اندازه گیری آن کاندلا تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. However, in order to improve the quality and efficiency of an illumination device, good and uniform candela distribution is essential.
[ترجمه گوگل]با این حال، برای بهبود کیفیت و کارایی یک دستگاه روشنایی، توزیع خوب و یکنواخت کندلا ضروری است
[ترجمه ترگمان]با این حال، به منظور بهبود کیفیت و کارایی یک دستگاه روشنایی، توزیع شمع خوب و یکنواخت ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new method is that the absolute spectral response of filter radiometer is measured with cryogenic radiometer, so that makes it possible to reappear candela.
[ترجمه گوگل]روش جدید این است که پاسخ طیفی مطلق رادیومتر فیلتر با رادیومتر برودتی اندازه گیری می شود، به طوری که امکان ظهور مجدد کاندلا را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]روش جدید این است که پاسخ طیفی مطلق of فیلتر با radiometer برودتی اندازه گیری می شود، بنابراین به شدت امکان پذیر است تا شمع دوباره ظاهر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Therefore, the quality of lighting can be improved tremendously if the efforts can be done early in the candela distribution during the LED illumination design.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر بتوان در مراحل اولیه توزیع کندلا در طول طراحی روشنایی LED تلاش کرد، کیفیت روشنایی را می توان به شدت بهبود بخشید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اگر این تلاش ها می تواند در ابتدا در توزیع شمع در طول طراحی روشنایی LED انجام شود، کیفیت نورپردازی را می توان به میزان زیادی بهبود بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These four measures, along with the Ampere and the candela, provide the basis for all other units of measurement.
[ترجمه گوگل]این چهار معیار، همراه با آمپر و کاندلا، پایه و اساس تمام واحدهای اندازه گیری دیگر را فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]این چهار معیار، همراه با آمپر و کاندلا پایه تمام واحدهای اندازه گیری دیگر را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] (یکان سنجش شدت نور) شمع (candle new هم می گویند)
[سینما] واحد شدت روشنایی
[برق و الکترونیک] کاندلا ( واحد شدت نور ) - کاندلا واحد شدت درخشندگی در دستگاه (اس آی ) . یک کاندلا به صورت شدت روشنایی یک و شصت سانتی متر مربع از تابشگر جسم سیاه در دمای انجماد پلاتین تعریف می شود . قبلاً شمع candie نامیده می شد .
[معدن] شمع جدید (خدمات فنی)

انگلیسی به انگلیسی

• unit for measuring the intensity of light (optics)

پیشنهاد کاربران

candela ( فیزیک )
واژه مصوب: شمع 1
تعریف: واحد شدت نور در دستگاه بین‏المللی یکاها ( SI ) ، برابر با 1/60 شدت نور گسیل‏شده از یک سانتی متر مربع تابشگر جسم سیاه، که در دمای ذوب پلاتین کار می‏کند
unit of luminous intensity

بپرس