candidness


راست بازی، بی ریایی، سادگی

جمله های نمونه

1. This candidness can cause problems in their relationships with their peers or loved ones.
[ترجمه گوگل]این صراحت می تواند در روابط آنها با همسالان یا عزیزان خود مشکل ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این candidness می تواند باعث ایجاد مشکلاتی در روابط آن ها با همسالان یا عزیزان خود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Along with their fearlessness it's the candidness of these three interrupters, who have made their lives open books from which they preach a new gospel of peace, that pulls you into the movie.
[ترجمه گوگل]در کنار بی باکی آنها، رک بودن این سه وقفه کننده است که زندگی خود را به کتابهایی باز کرده اند که از آن انجیل جدیدی از صلح را موعظه می کنند، که شما را به فیلم می کشاند
[ترجمه ترگمان]همراه با بی باکی آن ها، candidness این سه interrupters است که زندگی خود را باز کرده اند و کتاب مقدس جدیدی از صلح را موعظه می کنند که شما را به داخل فیلم می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Restored the literature candidness, causes the literature truly to pay attention to the self sufficient world which the text constructs.
[ترجمه گوگل]بازگرداندن صراحت ادبیات، باعث می شود که ادبیات واقعاً به دنیای خودبسنده ای که متن می سازد توجه کند
[ترجمه ترگمان]Restored متون ادبی، باعث می شود که ادبیات به درستی به دنیای خود که سازه های متن را می سازد توجه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's also well liked by his teammates as as the media, in particular for his candidness.
[ترجمه گوگل]او همچنین به عنوان رسانه مورد علاقه هم تیمی هایش است، به ویژه به دلیل رک بودنش
[ترجمه ترگمان]او همچنین توسط هم تیمی هایش همانند رسانه ها به ویژه برای candidness نیز مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm expecting an interesting afternoon session. I hope my candor and candidness will match your vigor and vitality.
[ترجمه گوگل]من منتظر یک جلسه بعد از ظهر جالب هستم امیدوارم صراحت و صراحت من با نشاط و سرزندگی شما مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]منتظر یک جلسه بعد از ظهر جالب هستم امیدوارم صداقت و candidness با نیرو و سرزندگی شما مطابقت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sticking to the editor's originality and emphasizing the ethics of justice and candidness.
[ترجمه گوگل]پایبندی به اصالت ویراستار و تأکید بر اخلاق عدالت و صراحت
[ترجمه ترگمان]پایبندی به اصالت ویراستار و تاکید بر اصول اخلاقی عدالت و عدالت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Instead of deflating his credibility, this kind of refreshing candidness makes the audience more trusting of whatever else he might say: after all, he's clearly not hiding anything.
[ترجمه گوگل]به جای کاهش اعتبار او، این نوع صراحت طراوت باعث می شود که مخاطب به هر آنچه که او می تواند بگوید اعتماد بیشتری داشته باشد: بالاخره او به وضوح چیزی را پنهان نمی کند
[ترجمه ترگمان]او به جای خالی کردن اعتبار خود، باعث می شود که مردم بیشتر به هر چیز دیگری که ممکن است بگوید اعتماد کنند: به هر حال، او به روشنی چیزی را پنهان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The concrete manifestation in two aspects, latent is the scientific rational user friendly with the non-user friendly, reveals in is "altogether in" non-candid and individual candidness.
[ترجمه گوگل]تجلی عینی در دو جنبه، نهفته، منطقی علمی کاربر پسند با غیر کاربر پسند است، آشکار می کند در "کلا" در غیر صراحت و صراحت فردی است
[ترجمه ترگمان]ظهور بتن در دو بعد پنهان، کاربر منطقی علمی با رفتار غیر کاربر است که در آن \"به طور کلی در\" غیر صادق و فردی \" دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• frankness, sincerity, honesty; openness, candor

پیشنهاد کاربران

بپرس