1. A knight rode on his richly caparisoned steed.
[ترجمه گوگل]شوالیه ای سوار بر اسب غنای خود سوار شد
[ترجمه ترگمان]شوالیه سوار بر اسب richly خود سوار بر اسب می تاخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Each elephant is caparisoned in glittering gold, red, silver or blue cloth, studded with brilliants and lit with lamps.
[ترجمه گوگل]هر فیل با پارچههای طلایی، قرمز، نقرهای یا آبی پر زرق و برق پوشیده شده است، با برلیانتها پوشیده شده و با لامپ روشن میشود
[ترجمه ترگمان]هر فیل در طلای درخشان، قرمز، نقره یا آبی فرورفته است که با چراغ های روشن آراسته شده و چراغ ها را روشن کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The caparison of disinfectant with aseptic chlorine dioxide is made, and some advice about the supervision is put forward in this article.
[ترجمه گوگل]کاپاریسون ضد عفونی کننده با دی اکسید کلر آسپتیک ساخته شده است و توصیه هایی در مورد نظارت در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]این ماده حاوی مواد ضد عفونی کننده با aseptic کلرین تولیدی است و توصیه هایی در مورد نظارت بر این ماده در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At other times the Dragon Princes ride to war on mighty Elven steeds fully armoured and caparisoned as dragons.
[ترجمه گوگل]در زمانهای دیگر، شاهزادههای اژدها به جنگ اسبهای الف قدرتمند میروند که کاملاً زره پوش شده و به عنوان اژدها در گیر هستند
[ترجمه ترگمان]در مواقع دیگر، شاهزادگان اژدها سوار بر اسب های بزرگ الفی که در برابر اژدها سوار هستند، به جنگ می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An ornamental covering or harness for a horse; a caparison.
[ترجمه گوگل]پوشش یا مهار زینتی برای اسب؛ یک کاپاریسون
[ترجمه ترگمان]زین و یراق برای اسب؛ زین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are perhaps better destinations than a fortress in caparison for a sieging .
[ترجمه گوگل]شاید مقاصدی بهتر از یک قلعه در محاصره وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این زین شاید بهتر از یک قلعه برای یک sieging باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید