card game

/ˈkɑːrdˈɡeɪm//kɑːdɡeɪm/

بازی (یا قمار) با ورق

جمله های نمونه

1. I lost £500 in a card game last night, but that's life - easy come, easy go.
[ترجمه صدف] دیشب ۵۰۰ پوند در یک بازی ورق از دست دادم، اما این زندگی است ، باد آورده رو باد میبره
|
[ترجمه گوگل]من دیشب 500 پوند در یک بازی با ورق از دست دادم، اما زندگی همین است - آسان بیا، آسان برو
[ترجمه ترگمان]من دیشب ۵۰۰ پوند در یک بازی ورق باخته بودم، اما این زندگی آسان و آسان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Whist is my favourite card game.
[ترجمه گوگل]Whist بازی کارت مورد علاقه من است
[ترجمه ترگمان]حکم بازی مورد علاقه منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jim staked his whole fortune on one card game.
[ترجمه گوگل]جیم تمام ثروت خود را روی یک بازی ورق گذاشت
[ترجمه ترگمان]جیم کل ثروتش را با یک بازی ورق زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He suggested a card game to relieve the monotony of the journey.
[ترجمه گوگل]او برای رهایی از یکنواختی سفر، یک بازی ورق پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]او بازی کارتی را پیشنهاد کرد تا یکنواختی سفر را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He liked to kibitz a card game.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت یک بازی با ورق کیبیتز کند
[ترجمه ترگمان]اون دوست داشت یه بازی ورق داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Harvey has devised a Spanish-English language card game.
[ترجمه گوگل]هاروی یک بازی کارتی به زبان اسپانیایی-انگلیسی ابداع کرده است
[ترجمه ترگمان]هاروی بازی کارت زبان اسپانیایی - انگلیسی را ابداع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Besides, the card game reflected his present situation well.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بازی با ورق وضعیت فعلی او را به خوبی منعکس می کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بازی کارت موقعیت فعلی او را خوب منعکس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There was a card game next door whose progress he could hear through the partition wall.
[ترجمه گوگل]یک بازی ورق در کنار خانه بود که پیشرفت آن را از دیوار جدا می شنید
[ترجمه ترگمان]یک بازی ورق دیگر در کنار دیوار بود که می توانست از پشت دیوار بشنود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She also acts vividly, and the card game and last-minute rescue are effectively tense.
[ترجمه گوگل]او همچنین به وضوح عمل می کند، و بازی ورق و نجات لحظه آخری به طور موثر پرتنش هستند
[ترجمه ترگمان]او همچنین به روشنی عمل می کند، و بازی ورق و نجات دقیقه آخر به طور موثر پرتنش هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The game is similar in spirit to the card game known as I Doubt It.
[ترجمه گوگل]این بازی از نظر روحی شبیه به بازی کارتی است که با نام I Doubt It شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]بازی با بازی کارتی که من شک دارم شبیه بازی ورق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For the squeamish, there was the lobbyists' card game.
[ترجمه گوگل]برای افراد بداخلاق، بازی ورق لابی ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]برای the، بازی lobbyists در کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The card game on the street corner.
[ترجمه گوگل]بازی ورق در گوشه خیابان
[ترجمه ترگمان]بازی ورق در گوشه خیابان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In a card game, it is your cards.
[ترجمه گوگل]در بازی با ورق، این کارت های شماست
[ترجمه ترگمان]در یک بازی ورق، کارت شما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. D . They are inventing a new card game.
[ترجمه گوگل]د آنها در حال اختراع یک بازی با ورق جدید هستند
[ترجمه ترگمان] د - - د دارن یه بازی ورق جدید اختراع میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• game that is played with a deck of cards

پیشنهاد کاربران

بپرس