cardiac arrest

/ˈkɑːrdiˌækəˈrest//ˈkɑːdɪækəˈrest/

قلبی، دلی، وابسته به قلب، وابسته به بخشی از معده که به لوله ی مری ختم می شود، داروی قلب، (پزشکی) ایست قلبی، از کارافتادن کامل قلب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the failure of the heart to pump blood; heart attack.

جمله های نمونه

1. He died of cardiac arrest after snorting cocaine.
[ترجمه گوگل]او پس از خروپف کردن کوکائین بر اثر ایست قلبی درگذشت
[ترجمه ترگمان]او پس از استنشاق کوکائین در اثر ایست قلبی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The patient suffered a cardiac arrest and died, despite an attempt at resuscitation.
[ترجمه گوگل]بیمار دچار ایست قلبی شد و علیرغم تلاش برای احیا فوت کرد
[ترجمه ترگمان]بیمار با وجود تلاش برای احیای قلبی، دچار ایست قلبی شد و مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He died after suffering a cardiac arrest .
[ترجمه گوگل]وی پس از ایست قلبی درگذشت
[ترجمه ترگمان]او پس از ایست قلبی درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He went into cardiac arrest again in the ambulance and once more at the hospital.
[ترجمه گوگل]او دوباره در آمبولانس و یک بار دیگر در بیمارستان دچار ایست قلبی شد
[ترجمه ترگمان]او دوباره به ایست قلبی رفت و یک بار دیگر در بیمارستان بستری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She then suffered a cardiac arrest 32 hours after admission.
[ترجمه گوگل]او سپس 32 ساعت پس از بستری دچار ایست قلبی شد
[ترجمه ترگمان]او سپس ۳۲ ساعت پس از اعتراف دچار ایست قلبی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He went into cardiac arrest and was brought back to life immediately after the initial shock.
[ترجمه گوگل]او دچار ایست قلبی شد و بلافاصله پس از شوک اولیه به زندگی بازگردانده شد
[ترجمه ترگمان]او به ایست قلبی رفت و بلافاصله پس از شوک اولیه به زندگی بازگردانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was in full cardiac arrest and could not be resuscitated.
[ترجمه گوگل]او در ایست قلبی کامل بود و نمی‌توانست او را احیا کند
[ترجمه ترگمان]او دچار حمله قلبی شده بود و نمی توانست او را احیا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Patients who suffer a cardiac arrest are treated by skilled practitioners.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که دچار ایست قلبی می شوند توسط پزشکان ماهر درمان می شوند
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که از ایست قلبی رنج می برند توسط افراد حرفه ای ماهر درمان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Surgical resection proved impossible after he had a cardiac arrest on the operating table.
[ترجمه گوگل]رزکسیون جراحی بعد از ایست قلبی روی میز عمل غیرممکن شد
[ترجمه ترگمان]قطع کردن جراحی، بعد از اینکه یه حمله قلبی روی میز عمل انجام داد، غیر ممکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sad truth about a true cardiac arrest is that drugs cannot help because there is no cardiac rhythm for them to stimulate.
[ترجمه گوگل]حقیقت غم انگیز در مورد ایست قلبی واقعی این است که داروها نمی توانند کمک کنند زیرا هیچ ریتم قلبی برای تحریک آنها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]حقیقت غم انگیز در مورد یک ایست قلبی واقعی این است که داروها نمی توانند کمک کنند چون هیچ ریتم قلبی برای تحریک آن ها وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Epinephrine is used in medical situations including cardiac arrest, asthma, and acute allergic reaction.
[ترجمه گوگل]اپی نفرین در موقعیت های پزشکی از جمله ایست قلبی، آسم و واکنش های آلرژیک حاد استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اپی نفرین در شرایط پزشکی از جمله ایست قلبی، آسم و واکنش آلرژیک شدید استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Conclusion Intervention in periphrase of cardiac arrest would reduce incidence of cardiac arrest at most.
[ترجمه گوگل]ConclusionIntervention در حاشیه ایست قلبی، بروز ایست قلبی را حداکثر کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مداخله در periphrase ایست قلبی، شیوع ایست قلبی را در اکثر موارد کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions - Not recognizing a cardiac arrest during emergency calls decreases survival.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری - عدم تشخیص ایست قلبی در طی تماس های اورژانسی باعث کاهش بقا می شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری - عدم تشخیص یک ایست قلبی در حین تماس های اورژانسی، زنده ماندن را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The patient died after suffering a cardiac arrest, ie when his heart stopped functioning properly.
[ترجمه گوگل]بیمار پس از ایست قلبی جان خود را از دست داد، یعنی زمانی که قلبش به درستی از کار افتاد
[ترجمه ترگمان]بیمار پس از یک ایست قلبی درگذشت، یعنی زمانی که قلب او به درستی کار خود را متوقف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lightning strikes can cause cardiac arrest but he suffered only minor burns and was taken to James Paget Hospital, where he is expected to make a full recovery.
[ترجمه گوگل]صاعقه می تواند باعث ایست قلبی شود اما او فقط دچار سوختگی جزئی شد و به بیمارستان جیمز پاج منتقل شد و انتظار می رود در آنجا بهبودی کامل پیدا کند
[ترجمه ترگمان]صاعقه باعث ایست قلبی می شود اما او تنها سوختگی های سطحی داشت و به بیمارستان جیمز Paget برده شد و انتظار می رود که در آنجا بهبودی کامل حاصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sudden cessation of all heart activity, cardiopulmonary arrest
a cardiac arrest is a heart attack; a medical term.

پیشنهاد کاربران

Cardiac arrest occurs when the heart suddenly and unexpectedly stops pumping
ایست قلبی یا ارست قلب ( به انگلیسی: Cardiac arrest ) یا ایست قلبی تنفسی در پزشکی، به عنوان توقف گردش خون شناخته می شود. در این حالت عضلهٔ قلب هیچ گونه انقباضی نداشته و قلب هیچ خروجی و جریان خونی ندارد.
cardiac arrest ( پزشکی )
واژه مصوب: ایست قلبی
تعریف: قطع عمل تلمبه‏زنی قلب
ایست قلبی/از کار افتادن قلب

بپرس