carry the can


(انگلیس - خودمانی) تقصیر را به عهده گرفتن

جمله های نمونه

1. Why do we always have to carry the can when something goes wrong?
[ترجمه مریم] چرا همیشه هرچیزی اشتباه میشه ما تقصیر را به عهده میگیریم؟
|
[ترجمه S R] چرا وقتی اشتباهی پیش میاد، ما همیشه باید گردن بگیریم؟
|
[ترجمه گوگل]چرا وقتی مشکلی پیش می آید همیشه باید قوطی را حمل کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه باید زمانی که چیزی اشتباه می شود را حمل کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has been left to carry the can for a decision he didn't make.
[ترجمه گوگل]او به خاطر تصمیمی که نگرفته بود، مجبور شد قوطی را حمل کند
[ترجمه ترگمان]او آنجا را ترک کرده تا بتواند تصمیمی بگیرد که نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As usual, I was left to carry the can.
[ترجمه گوگل]طبق معمول من مانده بودم تا قوطی را حمل کنم
[ترجمه ترگمان]طبق معمول، من تنها ماندم تا بتوانم آن را حمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Just her to carry the can, the prerogative of natural leaders of men.
[ترجمه گوگل]فقط او برای حمل قوطی، حق رهبران طبیعی مردان است
[ترجمه ترگمان]تنها او برای حمل می تواند حق استفاده از رهبران طبیعی مردان را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Only I had to carry the can for it.
[ترجمه گوگل]فقط من باید قوطی را برای آن حمل می کردم
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که باید می کردم این بود که بتوانم آن را حمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the Army some one has to carry the can.
[ترجمه گوگل]در ارتش یکی باید قوطی را حمل کند
[ترجمه ترگمان]در ارتش کسی باید توانایی حمل و نقل را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why do I always have to carry the can when something goes wrong?
[ترجمه گوگل]چرا وقتی مشکلی پیش می آید همیشه باید قوطی را حمل کنم؟
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه باید زمانی که چیزی اشتباه می شود را حمل کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ann always had to carry the can for her younger brother when he broke anything.
[ترجمه گوگل]آن همیشه مجبور بود قوطی را برای برادر کوچکترش حمل کند که هر چیزی را می شکست
[ترجمه ترگمان]آن وقت هر وقت چیزی را می شکست، آن وقت می توانست برادر کوچک تر خود را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Captain and coach carry the can of sloppy thinking.
[ترجمه گوگل]کاپیتان و مربی قوطی تفکر شلخته را حمل می کنند
[ترجمه ترگمان] کاپیتان و مربی هم میتونن با خودشون فکر کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It wasn't their fault, usually, that the firm was doing badly, but they had to carry the can.
[ترجمه گوگل]معمولاً این تقصیر آنها نبود که شرکت بد کار می کرد، اما آنها مجبور بودند قوطی را حمل کنند
[ترجمه ترگمان]معمولا تقصیر آن ها نبود، معمولا شرکت بد عمل می کرد، اما مجبور بودند آن را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the unlikely event of trouble they would understandably not want to carry the can alone.
[ترجمه گوگل]در صورت بروز مشکل، آنها نمی خواهند قوطی را به تنهایی حمل کنند
[ترجمه ترگمان]در صورت بعید بودن مشکل، آن ها مایل نیستند تنها می توانند تنهایی را حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Someone is going to take responsibility for this disaster. Who carry the can.
[ترجمه گوگل]کسی قرار است مسئولیت این فاجعه را بپذیرد کسانی که قوطی را حمل می کنند
[ترجمه ترگمان]یک نفر مسئولیت این فاجعه را بر عهده خواهد گرفت چه کسی می تواند این کار را انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We are a luxury restaurant and if people have a bad experience, we have to carry the can.
[ترجمه گوگل]ما یک رستوران لوکس هستیم و اگر مردم تجربه بدی داشته باشند باید قوطی را حمل کنیم
[ترجمه ترگمان]ما یک رستوران مجلل هستیم و اگر مردم تجربه بدی داشته باشند، ما باید آن را انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

to take the blame or responsibility for something that is wrong or has not succeeded
گردن گرفتن اشتباه دیگران
مسئولیت اشتباهات دیگران را به عهده گرفتن
مسئلیت چیزی یا اتفاقی را بر عهده گرفتن

بپرس