carry through

/ˈkæri θru//ˈkæri θruː/

1- انجام دادن، نایل شدن 2- رزق دادن، نگهداشتن، رساندن

جمله های نمونه

1. She was determined to carry through her plans.
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که برنامه هایش را اجرا کند
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود نقشه هایش را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The songs of the whales carry through the water over long distances.
[ترجمه گوگل]آواز نهنگ ها در مسافت های طولانی از آب عبور می کند
[ترجمه ترگمان]آهنگ این وال ها در طول مسافت های دور از آب عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has proved he can carry through on his promises.
[ترجمه گوگل]او ثابت کرده است که می تواند به وعده هایش عمل کند
[ترجمه ترگمان]او ثابت کرده است که می تواند به وعده های خود عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He convinced us that he would carry through with/on his promise.
[ترجمه گوگل]او ما را متقاعد کرد که به قولش عمل خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او ما را متقاعد کرد که به قول خودش وفا خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. However, structuralist Marxists fail to carry through their qualification of economic determinism.
[ترجمه گوگل]با این حال، مارکسیست‌های ساختارگرا نمی‌توانند صلاحیت خود را برای جبرگرایی اقتصادی انجام دهند
[ترجمه ترگمان]با این حال، مارکسیست های فرهنگی نتوانسته اند صلاحیت خود را از جبر اقتصادی به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These adjustments carry through to the resource market as expanding industries demand more resources and contracting industries demand fewer.
[ترجمه گوگل]این تعدیل‌ها به بازار منابع منتقل می‌شوند، زیرا صنایع در حال گسترش به منابع بیشتری نیاز دارند و صنایع پیمانکاری تقاضای کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]این تنظیمات به سمت بازار منابع حمل می شوند چون صنایع در حال توسعه تقاضای منابع بیشتری دارند و صنایع قراردادی تقاضای کمتری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That Government were able to carry through virtually all that legislation with hardly any resort to guillotine motions.
[ترجمه گوگل]آن دولت قادر بود تقریباً تمام آن قوانین را بدون توسل به گیوتین اجرا کند
[ترجمه ترگمان]آن دولت قادر بود تقریبا همه این قوانین را بدون توسل به زور به اعدام انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Regular carry through the maintenance and overhaul to the warehouse facility, guaranteed the warehouse work smoothly.
[ترجمه گوگل]حمل منظم از طریق تعمیر و نگهداری و تعمیرات اساسی به تأسیسات انبار، کار انبار را به آرامی تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]حمل و نگهداری منظم از طریق تعمیر و تعمیرات ساختمان انبار، تضمین می کند که انبار به آرامی کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We believe this revolutionary tradition will carry through from generation to generation.
[ترجمه گوگل]ما معتقدیم که این سنت انقلابی نسل به نسل ادامه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]ما معتقدیم که این سنت انقلابی از نسلی به نسل دیگر منتقل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A huge carry through the ear side loudly.
[ترجمه گوگل]حمل بزرگ از کنار گوش با صدای بلند
[ترجمه ترگمان]صدای بلندی در گوش به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The juvenility of theory and practice makes us carry through further theoretic discussion necessarily.
[ترجمه گوگل]جوان بودن نظریه و عمل ما را وادار می کند که لزوماً بحث های نظری بیشتری را پیش ببریم
[ترجمه ترگمان]نظریه و عمل نظریه و عمل باعث می شود که ما لزوما بحث نظری بیشتری را ادامه دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They selflessly gave their all to carry through technical innovations.
[ترجمه گوگل]آنها فداکارانه تمام تلاش خود را برای انجام نوآوری های فنی به کار گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها از خود گذشتگی برای انجام نوآوری های فنی به همه آن ها دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Never bluff unless you are prepared to carry through.
[ترجمه گوگل]هرگز بلوف نزنید مگر اینکه برای ادامه دادن آماده باشید
[ترجمه ترگمان]بلوف نمی زنم مگر اینکه شما آماده باشید که آن را ادامه بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We carry through our plan to save one - tenth of our salary every month.
[ترجمه گوگل]ما برنامه خود را برای پس انداز یک تا دهم حقوق خود در هر ماه انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما برنامه خود را برای صرفه جویی یک دهم حقوق در هر ماه انجام می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. You will have a breath that will carry through the forest.
[ترجمه گوگل]نفسی خواهید داشت که از جنگل عبور می کند
[ترجمه ترگمان]شما نفس خواهید داشت که از میان جنگل خواهد گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• persist in an activity, follow through with an activity until it is finished

پیشنهاد کاربران

عملی کردن
پیش بردن
در صنایع غذایی: مقاوم به حرارت
بار را به منزل رسانیدن، به سرانجام رسانیدن
کاری را به سر منزل مقصود رسانیدن
She was determined to carry through her plans.
او مصمم بود نقشه هایش را به سرمنزل مقصود برساند
طنین انداختن، پخش شدن صدا یا چیزی دیگر
صورت دادن، به انجام رساندن

بپرس