catalyse

جمله های نمونه

1. The catalysed conversion of methanol to ethanol by reaction with syn-gas, is also possible but not yet commercial.
[ترجمه گوگل]تبدیل کاتالیزور متانول به اتانول از طریق واکنش با گاز سنتز نیز ممکن است اما هنوز تجاری نیست
[ترجمه ترگمان]تبدیل catalysed متانول به اتانول با واکنش با گاز هیدروژن، ممکن است اما هنوز تجاری نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Proteins work as enzymes, catalysing particular chemical reactions.
[ترجمه گوگل]پروتئین ها به عنوان آنزیم عمل می کنند و واکنش های شیمیایی خاصی را کاتالیز می کنند
[ترجمه ترگمان]پروتیین ها به عنوان آنزیم ها و واکنش های شیمیایی ویژه شیمیایی عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It could catalyse further mergers that would bring gains of their own.
[ترجمه گوگل]این می تواند ادغام های بیشتری را تسریع کند که منافع خود را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این کار می تواند ادغام بیشتر را ایجاد کند که منافع خود را به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results demonstrate that this catalyse has an excellent activity and selectivity this reaction.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که این کاتالیزور دارای فعالیت و گزینش پذیری عالی در این واکنش است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهند که این تحریک کننده فعالیت بسیار خوبی دارد و این واکنش را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Proline is believed to catalyse the aldol reaction through a hydrogen-bonded intermediate.
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که پرولین واکنش آلدول را از طریق یک واسطه پیوند هیدروژنی کاتالیز می کند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که proline واکنش خود آلدولی را از طریق یک واسط پیوند یافته هیدروژن تسریع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The activity of catalyse changed in the form of Stype during wheat growth, and there was negatively correlation between activity of catalyse and topdressing rate of biogas slurry.
[ترجمه گوگل]فعالیت کاتالیزور در طول رشد گندم به شکل نوع تغییر کرد و بین فعالیت کاتالیزور و سرعت پوشش دهی دوغاب بیوگاز همبستگی منفی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]فعالیت تحریک کننده در شکل of در طول رشد گندم تغییر کرد و یک همبستگی منفی بین فعالیت تحریک کننده و میزان جریان اسلاری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ability of clay minerals to catalyse decarboxylation has long been recognised.
[ترجمه گوگل]توانایی کانی‌های رسی برای کاتالیز کردن کربوکسیلاسیون مدت‌هاست که به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]توانایی مواد معدنی خاک رس برای تسریع decarboxylation به مدت طولانی به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Application: It is used for reducing treatment after catalyse burning of automobile tail gas purifier.
[ترجمه گوگل]کاربرد: برای کاهش درمان پس از سوزاندن کاتالیزور دستگاه تصفیه گاز دم خودرو استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برنامه: از آن برای کاهش عملیات پس از سوزش catalyse گاز دم اتومبیل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The wires do not have a large enough surface to catalyse a big explosion.
[ترجمه گوگل]سیم ها سطح آنقدر بزرگ ندارند که انفجار بزرگی را تسریع کنند
[ترجمه ترگمان]سیم ها به اندازه کافی سطح کافی برای ایجاد یک انفجار بزرگ ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What is required is a balance where basic and applied research co-exist and catalyse further developments.
[ترجمه گوگل]آنچه لازم است تعادلی است که در آن تحقیقات پایه و کاربردی در کنار هم وجود داشته باشند و تحولات بعدی را تسریع کنند
[ترجمه ترگمان]چیزی که مورد نیاز است، تعادلی است که در آن تحقیقات اولیه و کاربردی برای توسعه بیشتر و تسریع توسعه بیشتر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first theoretical calculations on various characteristics of muon catalysed fusion appeared during the 1950s, by Yu.
[ترجمه گوگل]اولین محاسبات نظری در مورد ویژگی های مختلف همجوشی کاتالیز شده میون در طول دهه 1950 توسط یو
[ترجمه ترگمان]اولین محاسبات نظری در مورد ویژگی های مختلف ترکیب muon catalysed در دهه ۱۹۵۰ توسط یو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some viruses rely entirely on the enzymes of the infected cell to catalyse every step in the production of more viruses.
[ترجمه گوگل]برخی از ویروس ها به طور کامل به آنزیم های سلول آلوده برای کاتالیز کردن هر مرحله در تولید ویروس های بیشتر متکی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی ویروس ها کاملا بر آنزیم های این سلول آلوده برای ایجاد هر مرحله در تولید ویروس های بیشتر تکیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Cytochromes P450 are a multi-gene superfamily of haem containing enzymes that catalyse the oxidative metabolism of many compounds.
[ترجمه گوگل]سیتوکروم‌های P450 یک ابرخانواده چند ژنی از هم، حاوی آنزیم‌هایی هستند که متابولیسم اکسیداتیو بسیاری از ترکیبات را کاتالیز می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Cytochromes P۴۵۰ یک گروه خونی چند ژن از haem حاوی آنزیم های are است که متابولیسم اکسیداتیو بسیاری از ترکیبات را تسریع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No doubt, future historians will debate the extent to which this record catalysed international interest in global warming forecasts.
[ترجمه گوگل]بدون شک، مورخان آینده تا چه حد باعث افزایش علاقه بین‌المللی به پیش‌بینی‌های گرمایش جهانی شده است
[ترجمه ترگمان]بدون شک، مورخان آینده در مورد این موضوع بحث خواهند کرد که این رکورد بیش ترین علاقه بین المللی را به پیش بینی های گرم شدن جهانی هوای کره زمین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• accelerate the rate of a chemical reaction by catalysis; cause change while remaining unaffected (also catalyze)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : catalyze
✅️ اسم ( noun ) : catalyst / catalysis
✅️ صفت ( adjective ) : catalytic
✅️ قید ( adverb ) : catalytically
سرعت بخشیدن، تسریع کردن
به راه انداختن تغییرات اساسی
به راه انداختن ( واکنش ) ، به جنبش انداختن

بپرس