cathode

/ˈkæθoʊd//ˈkæθəʊd/

معنی: کاتد، الکترود منفی، قطب منفی، قطب منی
معانی دیگر: (برق و مکانیک)، کاتد (الکترود منفی)، (در لامپ های خلا) پخش کننده ی الکترون ها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the positive terminal of a battery. (Cf. anode.)

جمله های نمونه

1. drum cathode
کاتد گردنده

2. Cathode rays are attracted by a positive charge.
[ترجمه گوگل]پرتوهای کاتدی با بار مثبت جذب می شوند
[ترجمه ترگمان]اشعه های خورشید توسط بار مثبت جذب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. On average, the electrons travel from the cathode to the anode.
[ترجمه گوگل]به طور متوسط، الکترون ها از کاتد به آند می روند
[ترجمه ترگمان]به طور متوسط، الکترون ها از کاتد به سمت آند حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus, reduction takes place at the cathode.
[ترجمه گوگل]بنابراین، کاهش در کاتد انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کاهش در کاتد رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The palladium cathode was charged with dissolved hydrogen.
[ترجمه گوگل]کاتد پالادیوم با هیدروژن محلول شارژ شد
[ترجمه ترگمان]کاتد پالادیوم به هیدروژن حل شده متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Indeed, much development work is required before cathode ray tube performance can be attained.
[ترجمه گوگل]در واقع، قبل از دستیابی به عملکرد لوله اشعه کاتدی، کار توسعه زیادی مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]در واقع، کار توسعه زیادی قبل از رسیدن به عملکرد لامپ اشعه کاتدی مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The negative terminal is called the cathode and the positive is the anode.
[ترجمه گوگل]ترمینال منفی را کاتد و مثبت آند نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این پایانه منفی کاتد نامیده می شود و آند مثبت آند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But it was Jen's cathode fame which burst into every restaurant, flashed into every club.
[ترجمه گوگل]اما این شهرت کاتدی جن بود که به هر رستورانی سرایت کرد و به هر باشگاهی رسید
[ترجمه ترگمان]اما این غرور cathode بود که در هر رستوران منفجر می شد، به هر کلوپ خطور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Moreover, cathode emission is quite sensitive to structure parameters such as dielectric layer' thickness, anode voltage and gate aperture; therefore, it is hard to guarantee the emission uniformity.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، انتشار کاتد به پارامترهای ساختاری مانند ضخامت لایه دی الکتریک، ولتاژ آند و دیافراگم گیت کاملاً حساس است بنابراین، تضمین یکنواختی انتشار دشوار است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، انتشار کاتد به پارامترهای ساختاری مانند ضخامت لایه دی الکتریک، ولتاژ آند و دیافراگم گیت بسیار حساس است؛ بنابراین تضمین یکنواختی انتشار آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Companies are hydride battery cathode material of spherical nickel hydroxide Asia, one of the main suppliers.
[ترجمه گوگل]شرکت ها مواد کاتد باتری هیدرید از هیدروکسید نیکل کروی آسیا، یکی از تامین کنندگان اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]شرکت ها به عنوان تامین کننده اصلی باتری های نیکل، یکی از تامین کنندگان اصلی، باتری هیدرید (Asia)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cold cathode sensing tubes are more rugged than the glass, hot - filament tubes.
[ترجمه گوگل]لوله‌های حسگر کاتد سرد نسبت به لوله‌های شیشه‌ای و فیلامنتی ناهموارتر هستند
[ترجمه ترگمان]لوله های sensing سرد از جنس شیشه، لوله های دارای رشته داغ، rugged هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An electron tube having a cathode and an anode.
[ترجمه گوگل]یک لوله الکترونی دارای یک کاتد و یک آند
[ترجمه ترگمان]یک لامپ الکترونی که کاتد و آند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A new multiple hollow cathode sputtering target which has a simple structure and a high sputtering rate, was put forward.
[ترجمه گوگل]یک هدف کندوپاش کاتد توخالی چندگانه جدید که ساختار ساده و سرعت کندوپاش بالایی دارد، ارائه شد
[ترجمه ترگمان]شکل جدیدی از کاتد که شامل یک ساختار ساده است و نرخ sputtering بالایی دارد، به جلو گذاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Male speaker Joe was more interested in wires and cathode ray tubes.
[ترجمه گوگل]سخنران مرد جو بیشتر به سیم ها و لوله های اشعه کاتدی علاقه داشت
[ترجمه ترگمان]جو مرد بیشتر به سیم ها و لوله های پرتو کاتدی علاقه مند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاتد (اسم)
cathode

الکترود منفی (اسم)
cathode

قطب منفی (اسم)
cathode

قطب منی (اسم)
cathode

تخصصی

[شیمی] 1- کاتد (الکترود منفی )، قطب منفی 2- (در لامپ هاى خلا) پخش کننده ى الکترون ها 3- ترمینال (پایانه ى ) مثبت باترى
[کامپیوتر] قطب منفی ( کاتد ) .
[برق و الکترونیک] کاتد، قطب منفی - کاتد 1.منبع اصلی الکترونهادر لامپ الکترونی. فیلامان لامپهای با گرمایش مستقیم همان کاتد است. در لامپهای با گرمایش غیره مستقیم یک کاتد فلز اندود در اطراف گرمکن قرار می گیرد. در انواع دیگر کاتد، الکترونها تحت تاثیر نور یاولتاژ بالاگسیل می شود . 2. الکترود منفی باتری یا سایر وسایل الکتروشیمیای. 3. یکی از دو سر دیود نیمه رسانا که در شرایط بایاس مستیم دیود نیست به سر دیگر آن منفی است.

انگلیسی به انگلیسی

• negatively-charged electrode, negative pole of a current (electricity)
a cathode is the negative electrode in a cell such as a battery; a technical term in physics.

پیشنهاد کاربران

کاتد می تواند منفی باشد مانند زمانی که سلول الکترولیتی است ( جایی که انرژی الکتریکی ارائه شده به سلول برای تجزیه ترکیبات شیمیایی استفاده می شود ) . یا مثبت مانند زمانی که سلول گالوانیکی است ( جایی که از واکنش های شیمیایی برای تولید انرژی الکتریکی استفاده می شود ) .
cathode ( فیزیک )
واژه مصوب: قطب منفی
تعریف: قطبی در باتری که جریان از آن خارج شود؛ این قطب نسبت به باتری منفی و نسبت به مدار خارجی مثبت است

بپرس