caustic

/ˈkɑːstɪk//ˈkɔːstɪk/

معنی: سوزش اور، تند، تیز، نیشدار، هجوامیز
معانی دیگر: سوز آور، خورنده، خورگر، گزا، ( در مورد سخن و نوشته) تند، سوزان، تلخ، پرکنایه، سود سوز آور (caustic soda هم می گویند)، ماده ی سوز آور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: capable of burning away, corroding, or destroying tissue by chemical action.
مترادف: corrosive, mordant
مشابه: abrasive, acid, acidic, destructive

(2) تعریف: bitingly critical.
مترادف: biting, excoriating, mordant, pungent, sharp
متضاد: flattering, pleasing
مشابه: abrasive, acid, acrid, astringent, corrosive, cutting, incisive, venomous, vitriolic

- Her mother-in-law's caustic comments about her housekeeping always incensed her.
[ترجمه گوگل] اظهارنظرهای تند مادرشوهرش در مورد خانه داری اش همیشه او را عصبانی می کرد
[ترجمه ترگمان] سخنان طعنه آمیز مادرش درباره خانه داری او همیشه او را عصبانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: caustically (adv.), causticity (n.)
• : تعریف: a caustic substance.

جمله های نمونه

1. her caustic remarks offended many
اظهارات نیشدار او خیلی ها را رنجانید.

2. you should not use caustic cleaners on your skin
شما نباید مواد تمیز کننده ی سوز آور را به پوست خود بزنید.

3. Remember that this is caustic; use gloves or a spoon.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که این سوزاننده است از دستکش یا قاشق استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که این سود سوزآور است؛ از دستکش و یا یک قاشق استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He opened his mouth to make a caustic retort.
[ترجمه گوگل]دهانش را باز کرد تا پاسخی سوزاننده بدهد
[ترجمه ترگمان]دهانش را باز کرد تا تلافی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's famous in the office for her caustic wit.
[ترجمه جلیل ] او در دفتر بخاطر شوخی های زننده اش ( نیشدارش ) ، معروف است.
|
[ترجمه گوگل]او در دفتر به خاطر شوخ طبعی اش معروف است
[ترجمه ترگمان]او در دفتر به خاطر her caustic معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eliot appreciated Pound's caustic wit.
[ترجمه گوگل]الیوت از شوخ طبعی پاوند قدردانی کرد
[ترجمه ترگمان]الیوت از wit سود کیلوگرم قدردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her speech was a caustic attack on government officials.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او یک حمله تند به مقامات دولتی بود
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وی یک حمله گزنده به مقامات دولتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His abrasive wit and caustic comments were an interviewer's nightmare.
[ترجمه گوگل]شوخ طبعی و اظهارنظرهای تند او کابوس یک مصاحبه کننده بود
[ترجمه ترگمان]بذله گویی و نظرات طعنه آمیز او یک کابوس interviewer بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the caustic critics were not the majority.
[ترجمه علی] منتقدان بازی فورتنایت رو بسیار سوزاننده مسخره کردند
|
[ترجمه گوگل]اما منتقدان تندخو اکثریت نبودند
[ترجمه ترگمان]اما منتقدان caustic اکثریت نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was a redoubtable debater with a caustic tongue in polemics and a nice touch in irony in writing.
[ترجمه گوگل]او مناظره‌گر قابل تردیدی بود که زبانی تند در مباحثه داشت و در نوشتار با کنایه‌ای زیبا
[ترجمه ترگمان]در آن صورت خشن و خشن بود، با زبانی زمخت و خشن که با طنز و ریشخند در نویسندگی دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many of these are based on caustic soda and require care in use and protective clothing, gloves and goggles.
[ترجمه گوگل]بسیاری از این ها بر پایه سود سوزآور هستند و نیاز به مراقبت در استفاده و لباس های محافظ، دستکش و عینک دارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این ها براساس سود سوزآور هستند و به استفاده و استفاده از لباس های محافظ، دستکش و عینک محافظ نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The product is, of course, caustic and any spills or splashes must be rinsed with plenty of water.
[ترجمه گوگل]البته این محصول سوز آور است و هرگونه ریختن یا پاشیده شدن آن باید با آب فراوان شسته شود
[ترجمه ترگمان]محصول، البته، سود سوزآور و هر گونه نشت یا پاشیدن آب باید با مقدار زیادی آب شسته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Likewise, efficient marketing of both chlorine and caustic soda is essential as demand for the two chemicals is rarely in balance.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، بازاریابی کارآمد کلر و سود سوزآور ضروری است زیرا تقاضا برای این دو ماده شیمیایی به ندرت در تعادل است
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، بازاریابی کارآمد هر دو کلرین و سود سوزآور، به عنوان تقاضا برای دو ماده شیمیایی، به ندرت در تعادل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eliot wrote a caustic letter back.
[ترجمه گوگل]الیوت در پاسخ نامه ای تند نوشت
[ترجمه ترگمان]الیوت نامه caustic نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Some of his students were alienated by his caustic wit.
[ترجمه گوگل]برخی از شاگردانش به دلیل شوخ طبعی او بیگانه شده بودند
[ترجمه ترگمان]برخی از شاگردانش از بذله گویی his بیزار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سوزش اور (صفت)
burning, abrasive, caustic, irritant

تند (صفت)
caustic, abrupt, sudden, spicy, steep, fast, sharp, harsh, sour, tart, acrid, acrimonious, acute, hot, keen, quick, mercurial, brisk, heady, headlong, inflammable, rapid, tempestuous, snappy, peppery, arrowy, rattling, biting, nipping, bitter, virulent, rash, violent, intensive, discourteous, transient, crusty, pungent, hasty, racy, rath, rathe, mordacious, prestissimo, presto, snippy, temerarious, wing-footed

تیز (صفت)
caustic, sharp, pointed, pointy, acute, hot, keen, shrill, brisk, spiky, poignant, biting, bitter, incisive, trenchant, pungent, mordacious, sharp-pointed, snippy

نیشدار (صفت)
caustic, snide

هجوامیز (صفت)
caustic, libelous, libellous

تخصصی

[شیمی] 1- سود سوز آور (soda caustic هم می گویند)، ماده ى سوز آور 2- سوز آور، خورنده، خورگر، گزا، سوزا
[مهندسی گاز] سوزآور
[نساجی] سوزآور ( قلیایی )

انگلیسی به انگلیسی

• capable of chemically corroding organic tissue, corrosive
caustic chemical substances can dissolve other substances.
a caustic remark is extremely critical or bitter.

پیشنهاد کاربران

نیشدار، تند، تیز، هجو امیز، سوزش اور
burning, acrid, astringent, biting, corroding, corrosive, mordant, vitriolic
- sarcastic, acrimonious, cutting, pungent, scathing, stinging, trenchant, virulent, vitriolic
۱. سوز آور. سوزان ۲. تلخ. نیشدار. گزنده
مثال:
Her caustic remarks offended many.
اظهارات تلخ و نیشدار او خیلی ها را رنجاند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : causticity
✅️ صفت ( adjective ) : caustic
✅️ قید ( adverb ) : caustically
بازی ( ماده ی بازی )
( ماده ی غیراسیدی و یا غیرخنثی )
Anticausotic=anti causotic=against burning
Caustic ( adj )
1_سوز آور، سوزان ( در گفتار و نوشتار )
2_ ( مجازا ) طعنه آمیز
Caustic ( adj )
1_سوز آور _سوزان ( در گفتار و نوشتار )
2_ ( مجازا ) طعنه آمیز
یکی از شخصیت های بازی Apex Legends
adjective
[more caustic; most caustic]
1 : able to destroy or burn something by chemical action
◀️chemical was so caustic that it ate through the pipes.
...
[مشاهده متن کامل]

2 : very harsh and critical
◀️caustic film reviews
◀️She wrote a caustic report about the decisions that led to the crisis.
◀️caustic humor/wit
◀️Now the women are facing several charges including assault with caustic chemical that's the pepper spray, assault and battery�� and violation of the health and safety code : حالا این خانم ها با اتهامات متعددی روبرو هستند از جمله حمله با ماده شیمیایی سوزش آور که همون اسپری فلفل هست، ضرب و شتم و نقض پروتکل های بهداشتی
🚨 Caustic Soda ( سود سوزآور ) نام دیگر Sodium hydroxide ( سدیم هیدروکسید ) میباشد
سدیم هیدروکسید ( به انگلیسی: Sodium hydroxide ) یا سود سوزآور ( به انگلیسی: Caustic Soda ) ترکیبی معدنی با فرمول شیمیایی NaOH است. این ماده یک ترکیب یونی جامد سفیدرنگ است که از کاتیون سدیم ( Na ) و آنیون هیدروکسید ( - OH ) تشکیل شده است. این ترکیب، در تماس با پوست می تواند سوختگی شیمیایی شدید ایجاد کند. سدیم هیدروکسید به شدت در آب انحلال پذیر بوده و به راحتی رطوبت و کربن دی اکسید موجود در هوا را جذب می کند.
Chemical compound with formula NaOH
Sodium hydroxide, also known as lye and caustic soda, is an inorganic compound with the formula NaOH. It is a white solid ionic compound consisting of sodium cations Na and hydroxide anions OH -

سوز اور
انتقادی
هجومی، با طعنه و کنایه، متلک بار
زننده، تند، سوزنده
نیش دار، طعنه آمیز، گزنده، تند
مشتعل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس