chanting

جمله های نمونه

1. The students gave him a rapturous welcome, chanting in unison: "We want the king!".
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان از او استقبال کردند و یکصدا شعار می‌دادند: "ما شاه را می‌خواهیم!"
[ترجمه ترگمان]دانشجویان به او خوش آمد گفتند و با هم گفتند: شاه را می خواهیم! \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We could hear the chanting of the pickets.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانستیم صدای شعارهای پیکت‌ها را بشنویم
[ترجمه ترگمان]ما می توانستیم صدای سرود of را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The crowd were chanting the name of their football team.
[ترجمه گوگل]جمعیت در حال شعار دادن نام تیم فوتبال خود بودند
[ترجمه ترگمان]مردم نام تیم فوتبال خود را می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A group of protesters, chanting and carrying placards, waited outside.
[ترجمه گوگل]گروهی از معترضان در حالی که شعار می دادند و پلاکاردهایی در دست داشتند، بیرون منتظر بودند
[ترجمه ترگمان]گروهی از معترضین که پلاکاردهایی در دست داشتند و پلاکاردهایی حمل می کردند، بیرون منتظر ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The chanting inside the temple stopped.
[ترجمه جواد تاجدینی] ذکر در معبد متوقف شد
|
[ترجمه گوگل]شعار در داخل معبد متوقف شد
[ترجمه ترگمان]سرود داخل معبد متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The people in the church are chanting a Christmas carol.
[ترجمه گوگل]مردم در کلیسا سرود کریسمس می خوانند
[ترجمه ترگمان]مردم کلیسا دارن یه سرود کریسمس می chanting
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The crowd began chanting anti-government slogans.
[ترجمه گوگل]جمعیت شروع به سر دادن شعارهای ضد دولتی کردند
[ترجمه ترگمان]مردم شروع به خواندن شعارهای ضد دولتی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A group of protesters gathered outside, chanting and lobbing firebombs.
[ترجمه گوگل]گروهی از معترضان در بیرون تجمع کردند و شعار می دادند و بمب های آتشین را پخش می کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از معترضین در بیرون جمع شدند و شعار می دادند و بمب های firebombs پرتاب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We could hear the monks chanting.
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم صدای راهبان را بشنویم
[ترجمه ترگمان]ما می توانستیم صدای سرود را بشنویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A lot of the chanting was in support of the deputy Prime Minister.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شعارها در حمایت از معاون نخست وزیر بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سرود در حمایت از معاون نخست وزیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then they started sort of chanting.
[ترجمه گوگل]بعد شروع کردند به شعار دادن
[ترجمه ترگمان]سپس شروع به خواندن سرود کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The marchers stopped outside the American embassy, chanting slogans and waving banners.
[ترجمه گوگل]راهپیمایان با سردادن شعارها و تکان دادن بنرها در مقابل سفارت آمریکا توقف کردند
[ترجمه ترگمان]راهپیمایان در خارج از سفارت آمریکا توقف کردند، شعار می دادند و پرچم ها را تکان می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The demonstrators then marched through the capital chanting slogans and demanding free elections.
[ترجمه گوگل]تظاهرکنندگان سپس با سردادن شعارهایی در پایتخت راهپیمایی کردند و خواستار برگزاری انتخابات آزاد شدند
[ترجمه ترگمان]معترضان سپس در پایتخت راهپیمایی کردند و شعارهایی سر دادند و خواستار انتخابات آزاد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I imagined solemn covens chanting, straggling torchlight processions winding up to mountain tops, stone circles, sacred trees and springs.
[ترجمه گوگل]من عهدهای رسمی را در حال سردادن، موکب‌های نورانی مشعل که به قله‌های کوه، دایره‌های سنگی، درختان مقدس و چشمه‌ها می‌پیچند، تصور می‌کردم
[ترجمه ترگمان]گروه زیر نور مشعل به سرعت در زیر نور مشعل به سرعت به سوی کوه های سنگی، حلقه های سنگی، درختان مقدس و چشمه های معدنی می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Its chanting quality sounds a note of buoyancy and music in the evocation of the enormity of the Crucifixion.
[ترجمه گوگل]کیفیت آواز خواندن آن نتی از شناور و موسیقی در تداعی عظمت مصلوب شدن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]آهنگ سرود خواندن آن به منزله یادداشتی از سبک buoyancy و موسیقی در the عظمت of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of singing in a repetitive tone; intonation

پیشنهاد کاربران

باتشکراز جناب کریمی بابت دقت نظر و اطلاعات کامل راجع به ریشه ها. ممنون. کارتان حرفه ایست
دوستان محترم اینجا محیط علمی تلقی میشود. کامنت های اینستاگرامی نگذارید لطفا. سپاسگزارم
شمایی که از اقای کریمی انتقاد نابه جا میکنید اگر مطالب مفیدشون به درد شما نمیخوره پس بهتره نظرات بیخود ندید!!!!!
زمزمه وذکر و همخوانی - مانترا
ذکر. همخوانی. تواشی. سرودChanting
سید محراب کریمی چرا انقدر ریشه و حالت های دیگه هر فعل رو میذا ی؟بیکاری؟
خب خود ابادیس اینا رو مینویسه
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : chant / enchant
✅️ اسم ( noun ) : chant / chanter / chanting / chantry / chanty / enchanter / enchantress / chantey
✅️ صفت ( adjective ) : enchanting / enchanted
✅️ قید ( adverb ) : enchantingly
تکرار مانترا یا ذکر با صدا
آواز خوانی
ترتیل ( قرآن )

بپرس