chicken out


جا زدن، ترسیدن و ترک عمل کردن، جرات نکردن

جمله های نمونه

1. His mother complains that he makes excuses to chicken out of family occasions such as weddings.
[ترجمه Leila] مادرش شاکی که او همیشه بهانه میارداری برای شرکت نکردن در مناسبت های خانوادگی مثل عروسی
|
[ترجمه حسین کتابدار] مادرش شاکی است که او بهانه هایی برای پیچوندن و نرفتن به مراسم خانوادگی، مثل عروسی ها، جور می کند.
|
[ترجمه گوگل]مادرش شاکی است که او در مناسبت های خانوادگی مانند عروسی برای مرغ بهانه می آورد
[ترجمه ترگمان]مادرش شکایت می کند که در چنین جشن های خانوادگی بهانه جوجه و بهانه می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You're not going to chicken out, are you?
[ترجمه SOLVER] تو که نمیخوای پا پس بکشی، مگه نه؟
|
[ترجمه اکرم شریفی] قرار نیس جا بزنی که، مگه نه؟؟
|
[ترجمه گوگل]تو قرار نیست جوجه بزنی، نه؟
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خوای بری بیرون، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whether to do the sensible thing - chicken out and run for shelter from the bitter blast of the elements?
[ترجمه گوگل]آیا باید کار معقول را انجام داد - مرغ را بیرون بیاورید و برای پناه گرفتن از انفجار تلخ عناصر فرار کنید؟
[ترجمه ترگمان]چه این کار معقول را انجام دهد - مرغ را بیرون بکشد و برای پناه گرفتن از انفجار تلخ عناصر فرار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Leave the chicken out overnight to thaw it out.
[ترجمه گوگل]مرغ را یک شب بیرون بگذارید تا آب شود
[ترجمه ترگمان]یک شبه مرغ را بیرون بگذار تا آن را آب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unfortunately, many people chicken out at the last moment.
[ترجمه اکرم شریفی] متاسفانه خیلی از مردم درست لحظه ی آخر جا میزنن.
|
[ترجمه گوگل]متأسفانه بسیاری از مردم در آخرین لحظه از این کار خارج می شوند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، خیلی از مردم در حال حاضر خیلی ترسو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That girl smiled at you. Don't chicken out, go and ask for her phone number.
[ترجمه حسین کتابدار] اون دختر به تو لبخند زد. جا نزن/ پا پس نکش، برو شماره تلفنش را بگیر.
|
[ترجمه گوگل]اون دختر بهت لبخند زد اخم نکن برو شماره تلفنشو بپرس
[ترجمه ترگمان]اون دختر به تو لبخند زد ترسو نباش، برو و شماره تلفن او را بگیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Often she will chicken out? C she will not go out alone at night.
[ترجمه گوگل]اغلب او جوجه می زند؟ او شب ها تنها بیرون نمی رود
[ترجمه ترگمان]معمولا جوجه بیرون میاد؟ ج)شب ها تنها بیرون نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Never chicken out when you make up your mind.
[ترجمه حسین کتابدار] وقتی تصمیم می گیرید، هرگز پا پس نکشید.
|
[ترجمه گوگل]زمانی که تصمیم خود را می گیرید هرگز از آن حرف نزنید
[ترجمه ترگمان]وقتی نظرت عوض شد هیچ وقت جوجه بیرون نکش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Did you take the chicken out of the oven yet?
[ترجمه گوگل]تا حالا مرغ رو از فر بیرون آوردی؟
[ترجمه ترگمان]تو اون جوجه رو از فر در آوردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was afraid if Mom answered that I chicken out and tell her instead.
[ترجمه گوگل]من می ترسیدم اگر مامان جواب بدهد که من به او بگویم
[ترجمه ترگمان]می ترسیدم اگه مامان جواب بده که من مرغ بیارم و بجاش بهش بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I had never ridden on a motor-cycle before. But it was too late to chicken out.
[ترجمه حسین کتابدار] من قبلاً هرگز موتورسیکلت سوار نشده بودم. اما برای جا زدن، خیلی دیر شده بود.
|
[ترجمه گوگل]من تا به حال سوار موتور سیکلت نشده بودم اما دیگر خیلی دیر شده بود
[ترجمه ترگمان]من قبلا هیچ وقت با یه موتور ماشین سواری نکرده بودم اما دیگه برای مرغ دیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After wrestling the door open, she charged to the railing and flung the chicken out into the street.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه در را باز کرد، او به سمت نرده حرکت کرد و مرغ را به خیابان پرت کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه در را باز کرد، به طرف نرده رفت و جوجه را به خیابان پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If she waited for too long, she would simply chicken out.
[ترجمه گوگل]اگر او برای مدت طولانی صبر می کرد، او به سادگی بیرون می آمد
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از آن منتظر می ماند، به سادگی مرغ می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was afraid if Mom answered that I would chicken out and tell her instead.
[ترجمه گوگل]می ترسیدم اگر مامان جواب بدهد من به جایش به او بگویم
[ترجمه ترگمان]می ترسیدم که مامان جواب بدهد که من مرغ خواهم خورد و در عوض به او می گویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) lose faith in oneself or courage to do something (as in "tom was going to ask diane out for a date, but he chickened out the last minute"); withdraw because of lack of courage or tiredness

پیشنهاد کاربران

slang/disapproving
to decide not to do something because you are too frightened
عامیانه، ناپسند
تصمیم به این که کاری انجام نشود به دلیل ترس.
جا زدن، طفره رفتن از انجام کاری، جا خالی کردن
...
[مشاهده متن کامل]

I was going to go bungee jumping, but I chickened out.
- Sarah planned to give a speech in front of a large audience, but she chickened out and asked someone else to do it.
- When it was his turn to jump off the diving board, he chickened out and climbed back down the ladder.
- I almost asked my boss for a raise but I chickened out because I didn't want to seem too demanding.
- The politician promised to stand up for what was right, but he chickened out when it came time to take action.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chicken-out
جا زدن
I knew you chicken out
میدونستم جا میزنی.
در فرهنگ اینگلیسی زبانان، میگویند:� عین جوجه فرار کرد. � در فرهنگ ما، میگویند:�عین موش فرار کرد. � chicken out به معنای منصرف شدن از انجام کاری به علت بزدلی فرد میباشد و با حرف اضافه ی of به کار برده میشود.
Dont do something because of fear
کاری را به خاطر ترسیدن انجام ندادن

بپرس