chip away

پیشنهاد کاربران

تنها گذاشتن دیگران
Don't let them chip away at the love and luster you and your fiance feel for each other
اجازه نده کم بشه دوست داشتنت و شور اشتیاق خودت ونامزدت نسبت بهم
حذف شدن، از بین رفتن، ضعیف شدن یا کردن، کمرنگ شدن، از اهمیت چیزی کاسته شدن
سوهان زدن، تراشیدن یه چیز سخت
جداسازی
to gradually make something less effective or destroy it
to remove, take away, or withdraw gradually
محدود شدن
1. به تدریج چیزی را ضعیف یا کوچک کردن یا کاستن از تاثیر آن، تضعیف، کاستن از تسلط چیزی بر چیز دیگر، از قدرت انداختن، به زیر کشیدن
2. جدا کردن خرده ریزه ها از چیزی سخت با استفاده از یک ابزار

بپرس