circular saw

/ˈsɝːkjələrˈsɔː//ˈsɜːkjʊləˈsɔː/

(مکانیک و نجاری) اره ی چرخی، اره ی مجمعه (یا مجموعه)، اره ی صفحه ای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a power saw featuring a disk-shaped blade that is rotated at high speed.

(2) تعریف: the blade of this saw, which usu. has a toothed edge.

جمله های نمونه

1. If you already own a jigsaw and circular saw, the Cut Saw is probably not for you.
[ترجمه گوگل]اگر قبلاً یک اره منبت کاری اره مویی و اره دایره ای دارید، احتمالاً اره برش برای شما مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]اگر در حال حاضر یک پازل و اره را در اختیار داشته باشید، احتمالا \"اره\" برای شما مناسب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their versatility means a circular saw is not always needed.
[ترجمه گوگل]تطبیق پذیری آنها به این معنی است که همیشه به اره مدور نیاز نیست
[ترجمه ترگمان]تطبیق پذیری آن ها به این معنی است که همیشه مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The spikes can destroy a chainsaw or circular saw.
[ترجمه گوگل]میخ ها می توانند اره برقی یا اره دایره ای را از بین ببرند
[ترجمه ترگمان]این خارها می تواند یک توده شنی و یا گرد را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A circular saw screeched and the smell of fresh sawdust was everywhere.
[ترجمه گوگل]اره دایره ای جیغ می کشید و بوی خاک اره تازه همه جا را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]گرد و خاک و بوی خاک اره تمیز همه جا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Main business: Carbide Circular Saw films, film - for - tooth carbide circular saws, grinding, renovation, maintenance.
[ترجمه گوگل]کسب و کار اصلی: فیلم های اره مدور کاربید، اره های مدور کاربید دندان، سنگ زنی، نوسازی، تعمیر و نگهداری
[ترجمه ترگمان]تجارت اصلی: بسته به فیلم، اره، اره، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری، تعمیر و نگهداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A circular saw is a versatile tool for both rough and finish cutting.
[ترجمه گوگل]اره مدور ابزاری همه کاره برای برش خشن و نهایی است
[ترجمه ترگمان]مشاهده گرد یک ابزار چند منظوره برای برش و برش کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These grinding machines for a variety of carbide circular saw the film production and re - grinding.
[ترجمه گوگل]این ماشین های سنگ زنی برای انواع کاربید دایره ای را دیدم تولید فیلم و دوباره - سنگ زنی
[ترجمه ترگمان]این ماشین های سخت کننده برای انواع کاربید، تولید فیلم و آسیاب کردن مجدد را مشاهده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I - Main products are: Punch, the circular saw machines, flange, forgings.
[ترجمه گوگل]I - محصولات اصلی عبارتند از: پانچ، دستگاه اره گرد، فلنج، آهنگری
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی: پانچ، ماشین های بینه گرد، flange، forgings
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Band saw, circular saw and frame saw are mainly used in wood cutting.
[ترجمه گوگل]اره نواری، اره دایره ای و اره فریمی عمدتاً در برش چوب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]گروه شاهد، دید گرد و قاب دیده می شوند که عمدتا در برش چوب استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A bullnecked lumberman guides them through a buzzing circular saw, slicing them into rough boards.
[ترجمه گوگل]یک چوب‌کار با گردن گاو آنها را از طریق یک اره دایره‌ای وزوز راهنمایی می‌کند و آنها را به تخته‌های ناهموار برش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یکی از lumberman آن ها را از میان وز وز وز وز guides هدایت می کرد و آن ها را به تخته های زمخت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Metal - cutting circular saw blades have the top - performance coating for metal - cutting circular saw blades.
[ترجمه گوگل]تیغه های اره مدور برش فلز دارای پوشش بالایی با عملکرد برای تیغه های اره مدور برش فلز هستند
[ترجمه ترگمان]تیغه های برش دار برش دار، روکش بالای عملکرد را برای گرد کردن تیغه برش فلز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He could hear the sound of hammering, then the whine of a circular saw.
[ترجمه گوگل]او می توانست صدای چکش را بشنود، سپس صدای ناله یک اره مدور را بشنود
[ترجمه ترگمان]او صدای ضربه زدن را می شنید، بعد صدای ناله یک گرد و بدل به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Still indispensable because it is so simple and exact: The portable circular saw with guide rail, a highlight in the development history of Festo.
[ترجمه گوگل]هنوز هم ضروری است زیرا بسیار ساده و دقیق است: اره مدور قابل حمل با ریل راهنما، برجسته در تاریخ توسعه Festo
[ترجمه ترگمان]هنوز ضروری است، زیرا بسیار ساده و دقیق است: گرد و غبار قابل حمل با ریل راهنما و برجسته در تاریخ توسعه Festo دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The result showed that XHWS, hollowly boring and diamond circular saw were available to dismantle the heavy concrete of reactors.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان داد که XHWS، اره مدور حفره‌دار و الماس برای از بین بردن بتن سنگین راکتورها در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که XHWS، یک hollowly circular و الماسی دیدیم که برای از بین بردن بتن سنگین راکتورها در دسترس بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mainly Feature: Use induction motor, so that the handy Circular Saw true table Circular Saw's function.
[ترجمه گوگل]ویژگی اصلی: استفاده از موتور القایی، به طوری که اره مدور دستی میز واقعی اره مدور عملکرد
[ترجمه ترگمان]به طور عمده مشخصه: استفاده از موتور القایی، به طوری که بخشنامه دستی به کار بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• buzz saw, electrical saw with a circular cutting blade

پیشنهاد کاربران

اره گردبُر
مترادفِ buzz saw هست
circular saw
ابزار آلات مختلف به انگلیسی:
toolbox = جعبه ابزار
bolt = پیچ 🔩
screw = پیچ
❗️نکته: هم screw و هم bolt به معنای پیچ هستند اما تفاوت آنها در این است که bolt به مهره و واشر برای سفت شدن نیاز دارد اما screw بدون مهره و واشر سفت می شود
...
[مشاهده متن کامل]

nut = مهره
nail = میخ
washer = واشر
screwdriver = پیچ گوشتی 🪛
Philips screwdriver = پیچ گوشتی چهارسو
flathead screwdriver / slotted screwdriver / flat blade screwdriver = پیچ گوشتی دو سو
bradawl = درفش
wrench ( American ) / spanner ( British ) = آچار
adjustable spanner ( British ) / monkey wrench ( American ) = آچار فرانسه
pipe wrench = آچار شلاقی
hammer = چکش 🔨
claw = میخ کشِ چکش
mallet = پتک
saw / handsaw = اره 🪚
chainsaw = اره برقی
circular saw = اره گرد، اره چرخی
hacksaw = اره آهن بُر
coping saw = اره مویی
two man saw = اره دو دست
ax / axe =تبر 🪓
wirecutter = سیم چین
pliers = انبردست
needle - nose pliers / long - nose pliers / snipe - nose pliers = دَم باریک
angle grinder = سنگ فرز
drill = درل
electric drill = دریل برقی
bit = مته
paint roller = غلطک رنگ زنی
utility knife = کاتر، تیغ موکت بری
file = سوهان
flashlight = چراغ قوه 🔦
plastering trowel = ماله گچ کاری، ماله کشته کشی
trowel = بیلچه
shovel = بیل
spade = بیل
❗️تفاوت بین spade و shovel را با یه سرچ ساده در گوگل می توانید مشاهده کنید
plane = رنده نجاری
spirit level = تراز، تراز سنج
vice ( British ) / vise ( American ) = گیره
❗️این گیره با گیره های معمولی که به طور روزمره از آنها استفاده می کنیم فرق دارد. عکس های آن را با سرچ در گوگل مشاهده کنید
tape measure = متر ( نواری )
rake = چنگک
wheelbarrow / barrow = فرغون

بپرس