circumstantiality

/sɜːrkəmˌˌstænʃiːˈælɪtiː//ˈsɜːkəmˌstænʃɪˈælɪtɪ/

معنی: کیفیات، حالت و کیفیت، جزئیات
معانی دیگر: ضمنی بودن، وابستگی به وضعیت و شرایط، حالت و کیفیات، (جمع) جزییات، ویژگی(ها)

مترادف ها

کیفیات (اسم)
circumstantiality

حالت و کیفیت (اسم)
circumstantiality

جزئیات (اسم)
detail, minutiae, circumstantiality, elaboration, particularity

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being dependent on circumstances, fullness of detail

پیشنهاد کاربران

حاشیه پردازی
حاشیه پردازی | circumstantiality
تفکر و تکلم غیرمستقیم و توام با تاخیر در رسیدن به هدف. بیمار شروع به توصیف جزئیات غیرضروری و ملال آور نموده و اگر توسط مصاحبه کننده کلامش قطع نشود همین طور ادامه می دهد. ولی بالاخره به هدف می رسد. حاشیه پردازی در اختلال شخصیت وسواسی و حتی در مردان عادی نیز دیده می شود
...
[مشاهده متن کامل]

حاشبه پردازی یا ذکر کردن جزییات بی اهمیت هنگام صحبت کردن

بپرس