clerisy


تحصیل کرده ها، طبقه ی تحصیل کرده، روشنفکران، طبقه تحصیل کرده

جمله های نمونه

1. Clerisy: Educated people considered as a group; the literati.
[ترجمه گوگل]Clerisy: افراد تحصیل کرده به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند; باسوادها
[ترجمه ترگمان]Clerisy: افراد تحصیل کرده به عنوان یک گروه در نظر گرفته می شوند؛ the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a clerisy of Wa, I deeply felt that we must shoulder our fate which is carrying, inheriting, and developing Wa Culture.
[ترجمه گوگل]به عنوان روحانی وا، عمیقاً احساس کردم که باید سرنوشت خود را که حامل، وارث و توسعه فرهنگ وا است، به دوش بکشیم
[ترجمه ترگمان]به عنوان a و Wa، عمیقا احساس کردم باید سرنوشت مان را که حامل، وارث، و پرورش و پرورش و پرورش و پرورش است، به دوش بکشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clerisy is a part of of working-class which is comparatively more knowledgable. It plays an important part in the economic reform and construction of modern society.
[ترجمه گوگل]Clerisy بخشی از طبقه کارگر است که نسبتاً آگاه تر است نقش مهمی در اصلاحات اقتصادی و ساخت جامعه مدرن دارد
[ترجمه ترگمان]Clerisy بخشی از طبقه کارگر است که نسبتا more است آن نقش مهمی در اصلاحات اقتصادی و ساخت جامعه مدرن ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This story tell of two clerisy, Juansheng and Zijun's, whom was awaked by their love. they ever pursued enthusiastically bardian release and marital freedom.
[ترجمه گوگل]این داستان حکایت از دو روحانی به نام‌های جوآن‌شنگ و زیجون دارد که با عشقشان بیدار شده‌اند آنها همیشه با شور و اشتیاق به دنبال آزادی و آزادی زناشویی بودند
[ترجمه ترگمان]این داستان از دو خانواده clerisy، Juansheng و Zijun حکایت دارد که از عشق آن ها بیدار شده بود آن ها تا به حال مشتاقانه خواستار آزادی و آزادی زناشویی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a building_upon and repellent thinking space between state power system and elite clerisy in the modernistic wore.
[ترجمه گوگل]بین سیستم قدرت دولتی و روحانیون نخبگان در لباس مدرنیستی فضای فکری بر پایه و دافعه ای وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ساختمانی بود که بین سیستم قدرت ایالتی و clerisy نخبه در the به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Zhongguancun is the most important science park in china, which the favorable conditions of developing knowledge-based commerce, serving knowledge production and clerisy.
[ترجمه گوگل]Zhongguancun مهم ترین پارک علمی در چین است که شرایط مطلوب توسعه تجارت مبتنی بر دانش، خدمت به تولید دانش و روحانیون را دارد
[ترجمه ترگمان]Zhongguancun مهم ترین پارک علمی در چین است که شرایط مطلوب توسعه تجارت مبتنی بر دانش، خدمت به تولید دانش و clerisy است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chapter three expatiate the pathos experience of modern Chinese clerisy by depicting their life stories such as scarred memory, marginalized status and extravagated life.
[ترجمه گوگل]فصل سوم تجربه رقت انگیز روحانیون مدرن چینی را با به تصویر کشیدن داستان های زندگی آنها مانند خاطره زخمی، وضعیت به حاشیه رانده شده و زندگی پر از ولخرجی بیان می کند
[ترجمه ترگمان]فصل سوم به خاطر نشان دادن داستان های زندگی آن ها از قبیل خاطرات scarred، وضعیت به حاشیه رانده و زندگی extravagated، در فصل سه به تفصیل بیان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Analyzing the Jiangsu Education College represented the thoughts and actions when the clerisy faced the county crisis, who worked in the same type education organ.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل کالج آموزشی جیانگ سو بیانگر افکار و اقدامات زمانی بود که روحانیون با بحران منطقه مواجه شدند که در همان نوع ارگان آموزشی کار می کردند
[ترجمه ترگمان]تحلیل کالج تحصیلات Jiangsu نشان دهنده افکار و اقدامات زمانی بود که clerisy با بحران استان مواجه شد که در همان ارگان آموزشی کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the main body of the Chinese students studying in Japan, the youth clerisy played a vital role at the crucial momento f history.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه بدنه اصلی دانشجویان چینی در ژاپن تحصیل می کنند، روحانیون جوانان نقشی حیاتی در لحظه حیاتی تاریخ ایفا کردند
[ترجمه ترگمان]در حالی که پیکر اصلی دانشجویان چینی که در ژاپن درس می خوانند، clerisy جوان نقش حیاتی در تاریخ حیاتی momento ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Compared to other groups, university men are a special group, who are both youth and clerisy . Their political cognizance is accordingly special, too.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سایر گروه ها، مردان دانشگاهی گروه خاصی هستند که هم جوانان هستند و هم روحانی بر این اساس، شناخت سیاسی آنها نیز ویژه است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با سایر گروه ها، افراد دانشگاه یک گروه ویژه هستند که هم جوان و هم جوان هستند توجه سیاسی آن ها نیز به همین منوال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That was mainly because of the impact of the old feudal tradition and additionally of superficial propaganda of democracy by the bourgeois clerisy. Rome was not built in a day.
[ترجمه گوگل]این عمدتاً به دلیل تأثیر سنت فئودالی قدیمی و همچنین تبلیغات سطحی دموکراسی توسط روحانیون بورژوازی بود رم یک روزه ساخته نشد
[ترجمه ترگمان]این امر عمدتا به خاطر تاثیر سنت فئودالی قدیمی و علاوه بر تبلیغات سطحی دموکراسی به وسیله طبقه بورژوا بود رم در یک روز ساخته نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Based on above analysis, we make a summarization to the image of the clerisy of Wei-Jin.
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل فوق، ما خلاصه ای از تصویر روحانیون وی جین می کنیم
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز فوق، ما یک خلاصه سازی را در تصویر of وی - جین می سازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• status of intellectuals and highly educated people

پیشنهاد کاربران

بپرس