climb down


انعطاف به خرج دادن، (در خواسته های خود و غیره) تخفیف دادن، از خر شیطان پایین آمدن، اعتراف به اشتباه، کاهش خواسته یا ادعا، تخفیف

جمله های نمونه

1. They began to climb down the mountain when it was dark.
[ترجمه ه] ه
|
[ترجمه 🌠MM93🌠] وقتی هوا تاریک بود، آنها شروع به پایین آمدن از کوه کردند.
|
[ترجمه گوگل]وقتی هوا تاریک شد شروع به بالا رفتن از کوه کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی هوا تاریک بود شروع به بالا رفتن از کوه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If Lafontaine is forced to climb down, he may wish to reconsider his position.
[ترجمه گوگل]اگر لافونتن مجبور به صعود شود، ممکن است بخواهد در موقعیت خود تجدید نظر کند
[ترجمه ترگمان]اگر Lafontaine مجبور به بالا رفتن شود، ممکن است بخواهد در موقعیت خود تجدید نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He said he would climb down and help them.
[ترجمه گوگل]او گفت که پایین می آید و به آنها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]او گفت که می خواهد بالا برود و به آن ها کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government has been forced to climb down over the issue of increased taxes.
[ترجمه گوگل]دولت مجبور شده است به خاطر موضوع افزایش مالیات ها پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]دولت به دلیل افزایش مالیات ها مجبور به بالا رفتن از مرز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The climb down the mountain took longer than the climb up.
[ترجمه گوگل]پایین آمدن از کوه بیشتر از بالا رفتن طول کشید
[ترجمه ترگمان]بالا رفتن از کوه بیشتر از بالا رفتن بالا رفتن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The government was forced to climb down last night over its handling of pensions.
[ترجمه گوگل]دولت دیشب مجبور شد به خاطر نحوه رسیدگی به حقوق بازنشستگی پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]دولت در شب گذشته مجبور به بالا رفتن از کار حقوق بازنشستگی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The president was forced to climb down and issue an apology.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور مجبور شد پایین بیاید و عذرخواهی کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور مجبور شد استعفا دهد و عذرخواهی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why do not you climb down and apologize?
[ترجمه گوگل]چرا پایین نمی آیی و عذرخواهی نمی کنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا بالا نمیری و معذرت خواهی نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I expect they'll climb down if you show them you are determined.
[ترجمه گوگل]من انتظار دارم اگر به آنها نشان دهی که مصمم هستی پایین می آیند
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اگر آن ها را به آن ها نشان بدهی بالا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So the wolf tried to climb down through the chimney.
[ترجمه گوگل]بنابراین گرگ سعی کرد از طریق دودکش پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]بنابراین گرگ سعی کرد از دودکش پایین بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Can you climb down?
[ترجمه گوگل]میتونی پایین بیای؟
[ترجمه ترگمان]میتونی بالا بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ropes got twisted, so I couldn't climb down again.
[ترجمه گوگل]طناب ها پیچ خوردند، بنابراین من نتوانستم دوباره پایین بیایم
[ترجمه ترگمان]طناب ها پیچ خوردند و من دیگر نمی توانستم بالا بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Then she started to climb down into the pool.
[ترجمه گوگل]سپس شروع به بالا رفتن از استخر کرد
[ترجمه ترگمان]سپس شروع به بالا رفتن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. European Court decisions have forced several employers to climb down and change their policy on women's pay.
[ترجمه گوگل]تصمیمات دادگاه اروپا چندین کارفرما را مجبور کرده است که سیاست خود را در مورد حقوق زنان تغییر دهند
[ترجمه ترگمان]تصمیمات دادگاه اروپا چندین تن از کارفرمایان را وادار به بالا رفتن و تغییر سیاست خود نسبت به حقوق زنان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bikers get more out of life, so climb down off your exercycle and get out and about for some fresh air.
[ترجمه گوگل]دوچرخه‌سواری‌ها بیشتر از زندگی بهره می‌برند، بنابراین از دوچرخه‌تان پایین بروید و بیرون بروید و هوای تازه بگیرید
[ترجمه ترگمان]bikers از زندگی خارج می شوند، پس از exercycle پایین بروید و هوای تازه را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The Chancellor was forced into a humiliating climbdown on his economic policies.
[ترجمه گوگل]صدراعظم مجبور شد سیاست های اقتصادی خود را تحقیرآمیز کند
[ترجمه ترگمان]صدراعظم مجبور شد که به سیاست های اقتصادی او تحمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Saying she was wrong was a difficult climbdown for Sarah.
[ترجمه گوگل]گفتن اینکه او اشتباه می‌کرد، برای سارا صعود سختی بود
[ترجمه ترگمان]می گفت اشتباه می کرده برای \"سارا\" کار سختی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Far from being overjoyed at the apparent climbdown protesters believe it's a plot to throw them off their guard.
[ترجمه گوگل]معترضان به دور از خوشحالی از این صعود آشکار معتقدند که این توطئه ای است برای دور انداختن آنها از گاردشان
[ترجمه ترگمان]معترضین به دور از این که از تظاهر کنندگان ظاهری خوشحال باشند، بر این باورند که این توطئه برای دور انداختن آن ها از گارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Either the Government performs a climbdown of epic humiliation scale or it publishes and risks being damned in the division lobbies.
[ترجمه گوگل]یا دولت در مقیاس حماسی تحقیر فرود می‌آید یا در لابی‌های تقسیم‌بندی منتشر می‌کند و خطر لعنت شدن را دارد
[ترجمه ترگمان]یا دولت یک climbdown از مقیاس تحقیر حماسی انجام می دهد یا آن را منتشر می کند و خطراتی که در لابی تقسیم وجود دارد را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. It is a humiliating climbdown for a country that, until a few months ago, imported Polish workers to do its grimy jobs.
[ترجمه گوگل]این یک صعود تحقیرآمیز برای کشوری است که تا چند ماه پیش کارگران لهستانی را برای انجام کارهای زشت خود وارد می کرد
[ترجمه ترگمان]این a برای کشوری است که تا چند ماه پیش کارگران لهستانی را برای انجام کاره ای کثیف خود وارد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. In a partial climbdown, the European Commission said it would not sue France for racial discrimination over its expulsion of Romanies.
[ترجمه گوگل]در یک کاهش جزئی، کمیسیون اروپا اعلام کرد که از فرانسه به دلیل تبعیض نژادی به دلیل اخراج رومانی ها شکایت نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کمیسیون اروپا در یک نظرسنجی جزیی گفت که از فرانسه برای تبعیض نژادی در مورد اخراج its شکایت نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The site was forced into a partial climbdown over changes to privacy settings which many claimed made too much public.
[ترجمه گوگل]این سایت به دلیل تغییرات در تنظیمات حریم خصوصی که بسیاری ادعا می کردند بیش از حد عمومی شده است، مجبور به کاهش جزئی شد
[ترجمه ترگمان]این سایت به دلیل تغییرات در تنظیمات حریم خصوصی که بسیاری از مردم آن را بسیار عمومی کرده بودند، مجبور به تغییر جزئی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It was only a partial climbdown, however, as the film board insisted that the scenes in question were "nothing other than straightforward urination masquerading as ejaculation".
[ترجمه گوگل]با این حال، این فقط یک صعود جزئی بود، زیرا هیئت فیلم اصرار داشت که صحنه‌های مورد بحث «هیچ چیز دیگری جز ادرار کردن مستقیم به عنوان انزال» نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، این فیلم فقط یک climbdown جزئی بود، با این حال، هیات فیلم اصرار داشت که صحنه های مورد بحث \"چیز دیگری غیر از ادرار کردن بی پرده و ejaculation as\" نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. In a last-minute climbdown, the Chinese government announced today that it will delay the launch of censorship software that was supposed to have been sold in every computer from tomorrow.
[ترجمه گوگل]در آخرین لحظه، دولت چین امروز اعلام کرد که راه اندازی نرم افزار سانسوری را که قرار بود در هر رایانه فروخته می شد از فردا به تعویق بیاندازد
[ترجمه ترگمان]در یک دقیقه آخر، دولت چین امروز اعلام کرد که راه اندازی نرم افزار سانسور که قرار بود در هر کامپیوتری از فردا فروخته شود را به تعویق خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The move is likely to be seen as another climbdown by the government in its treatment of banks that are preparing to pay their staff millions of pounds in bonuses on the back of booming markets.
[ترجمه گوگل]این اقدام احتمالاً به عنوان یک سقوط دیگر از سوی دولت در برخورد با بانک هایی تلقی می شود که در حال آماده شدن برای پرداخت میلیون ها پوند پاداش به کارکنان خود در پشت بازارهای پررونق هستند
[ترجمه ترگمان]این حرکت به احتمال زیاد توسط دولت در رفتار خود با بانک هایی که در حال آماده شدن برای پرداخت میلیون ها پوند به کارکنان خود هستند، دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The exposure of the company files has contributed to Trafigura's climbdown after three years of bitterly contested legal battles.
[ترجمه گوگل]افشای پرونده‌های شرکت به سقوط ترافیگورا پس از سه سال رقابت‌های حقوقی شدید کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن فایل های شرکت پس از سه سال نبرده ای قانونی بحث برانگیز به climbdown Trafigura کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The new head of FASB may have to oversee a delicate climbdown from full fair value.
[ترجمه گوگل]رئیس جدید FASB ممکن است مجبور باشد بر یک سقوط ظریف از ارزش منصفانه کامل نظارت کند
[ترجمه ترگمان]رئیس جدید of می تواند به یک climbdown ظریف با ارزش کامل نظارت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The Nelson Mandela Foundation has been forced into an embarrassing climbdown over its allegation that an African leader concocted a bogus endorsement by the anti-apartheid hero.
[ترجمه گوگل]بنیاد نلسون ماندلا به دلیل ادعای خود مبنی بر اینکه یک رهبر آفریقایی تاییدی جعلی توسط قهرمان ضد آپارتاید ساخته است، مجبور به سقوط شرم آور شده است
[ترجمه ترگمان]بنیاد نلسون ماندلا به دلیل این ادعا که یک رهبر آفریقایی برای حمایت از یک قهرمان ضد آپارتاید یک حامی آفریقایی را به دست آورده است، مجبور به ایجاد یک رسوایی شرم آور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• go down, come down, step gradually down
a climb-down in an argument or dispute is the act of admitting that you are wrong or of agreeing to reduce the demands or conditions that you were previously insisting on.
backdown, change of opinion, withdrawal from a previously held position; act of admitting one was wrong

پیشنهاد کاربران

عقب نشینی ، کوتاه آمدن در موضوعی
پایین آمدن و برعکس climb up است.
کوتاه آمدن درمورد یک بحث
پایین رفتن
اقرار به اشتباه کردن
عقب نشینی در موضوعی ، جا زدن
پایین آمدن

از خر شیطون آمدن پایین

بپرس