clutter up

جمله های نمونه

1. I don't want all these files cluttering up my desk.
[ترجمه ماری] من نمیخواهم همه ی این فایل ها میز من را بهم ریخته کنند
|
[ترجمه گوگل]من نمی‌خواهم همه این فایل‌ها روی میز من شلوغ شود
[ترجمه ترگمان]نمی خوام همه این پرونده ها میزم رو بهم ریخته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm sick of all these books cluttering up my office.
[ترجمه گوگل]حالم به هم می خورد از این همه کتاب که دفترم را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]حالم از این کتاب ها به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't clutter up my desk I've just tidied it.
[ترجمه گوگل]میزم را شلوغ نکن من تازه مرتبش کردم
[ترجمه ترگمان]desk را درهم نکن من همین الان آن را مرتب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her belongings clutter up my bedroom.
[ترجمه گوگل]وسایل او اتاق خوابم را به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]وسایل او اتاق خواب من را درهم شکستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The vehicles cluttered up the car park.
[ترجمه گوگل]خودروها پارکینگ را به هم ریخته بودند
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه از پارکینگ ماشین ها به هم ریخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The room was cluttered up with old furniture.
[ترجمه گوگل]اتاق پر از وسایل قدیمی بود
[ترجمه ترگمان]اتاق با مبل های کهنه درهم ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What the hell are you doing anyway, cluttering up my office, wasting my time?
[ترجمه گوگل]به هر حال داری چه کار می کنی، دفتر من را به هم ریخته، وقت مرا تلف می کنی؟
[ترجمه ترگمان]به هر حال داری چه غلطی می کنی دفتر منو بهم ریخته، وقت منو تلف می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Besides, if I'd told the truth, Jett wouldn't have been cluttering up our answering machine all night.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اگر حقیقت را می گفتم، جت تمام شب دستگاه منشی تلفنی ما را به هم نمی ریخت
[ترجمه ترگمان]گذشته از این، اگر حقیقت را می گفتم، Jett تمام شب ماشین answering را از بین نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It can remove the deposits of pigment that clutter up old cells whether in tissue culture or in the brain.
[ترجمه گوگل]می‌تواند رسوبات رنگدانه‌ای را که سلول‌های قدیمی را چه در کشت بافت و چه در مغز به هم می‌ریزد، از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا می تواند رسوبات رنگی را از بین ببرد که سلول های قدیمی را در فرهنگ بافت و یا در مغز درهم و برهم می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Or are they so cluttered up that there isn't any real space to work on?
[ترجمه گوگل]یا آنقدر به هم ریخته اند که فضای واقعی برای کار کردن وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]یا آن قدر به هم ریخته که هیچ فضای واقعی برای کار کردن وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the other hand, don't let your working folder become cluttered up with papers you are not using.
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، اجازه ندهید پوشه کاری شما با کاغذهایی که استفاده نمی کنید پر شود
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر اجازه ندهید پوشه کارتان انباشته از مدارکی باشد که از آن استفاده نمی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No doubt it hadn't been sensible to clutter up his life that way.
[ترجمه گوگل]بدون شک، به هم ریختن زندگی او به این شکل معقول نبود
[ترجمه ترگمان]شکی نبود که به این ترتیب زندگی خودش را درهم و برهم جمع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Print cartridges are expensive and old ones clutter up the environment.
[ترجمه گوگل]کارتریج های چاپ گران هستند و کارتریج های قدیمی محیط را به هم می ریزند
[ترجمه ترگمان]چاپ کارتریج گران قیمت و قدیمی هستند که محیط را در بر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Don't clutter up your study.
[ترجمه گوگل]مطالعه خود را شلوغ نکنید
[ترجمه ترگمان]مطالعه خود را درهم نیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clutter, fill a space in a disorganized manner

پیشنهاد کاربران

چرا باید ذهنم رو با مسائل غیرضروری شلوغ کنم
Why should I clutter up my mind with unnecessary thoughts
نامرتب کردن
درهم و برهم کردن
شلوغ کردن محیط
به هم ریختن محل زندگی

بپرس