collective bargaining

/kəˈlektɪvˈbɑːrɡənɪŋ//kəˈlektɪvˈbɑːɡɪnɪŋ/

(در مذاکرات بین کارگران و کارفرمایان) معامله ی گروهی، توافق جمعی، مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the bargaining process that occurs between organized workers and their employer to reach an agreement on wages, benefits, hours, and working conditions.

جمله های نمونه

1. Collective bargaining was viewed as the alpha and omega of trade unionism.
[ترجمه گوگل]چانه زنی جمعی به عنوان آلفا و امگا اتحادیه گرایی تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]داد و ستد جمعی به عنوان آلفا و امگا of تجاری تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The smaller states' efforts to exercise their collective bargaining power against multinationals have failed.
[ترجمه گوگل]تلاش های کشورهای کوچکتر برای اعمال قدرت چانه زنی جمعی خود علیه شرکت های چندملیتی شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]دولت های کوچک تر می کوشند تا قدرت چانه زنی جمعی خود را علیه شرکت های چندملیتی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This principle of collective bargaining has been a mainstay in labor relations in this country.
[ترجمه گوگل]این اصل چانه زنی دسته جمعی یکی از پایه های اصلی در روابط کار در این کشور بوده است
[ترجمه ترگمان]این اصل مذاکرات جمعی تکیه اصلی در روابط کاری در این کشور بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their efforts to exercise collective bargaining power against multinational companies have failed.
[ترجمه گوگل]تلاش های آنها برای اعمال قدرت چانه زنی جمعی علیه شرکت های چند ملیتی شکست خورده است
[ترجمه ترگمان]تلاش های آن ها برای اعمال قدرت چانه زنی جمعی در برابر شرکت های چند ملیتی، شکست خورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Unions were insistent on the right to collective bargaining.
[ترجمه گوگل]اتحادیه ها بر حق چانه زنی دسته جمعی اصرار داشتند
[ترجمه ترگمان]واحد اصرار داره که یک معامله گروهی انجام بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The current machinery broadly follows the framework of collective bargaining laid down in the 1980 Workers' Statute.
[ترجمه گوگل]ماشین آلات فعلی به طور گسترده از چارچوب چانه زنی جمعی که در اساسنامه کارگران 1980 تعیین شده است پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]ماشین آلات کنونی به طور گسترده از چارچوب مذاکرات جمعی که در اساسنامه کارگران ۱۹۸۰ به کار گرفته شد، پیروی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Only Mississippi, North Carolina, and Texas specifically prohibit collective bargaining for public school employees.
[ترجمه گوگل]فقط می سی سی پی، کارولینای شمالی و تگزاس به طور خاص چانه زنی جمعی را برای کارمندان مدارس دولتی ممنوع می کنند
[ترجمه ترگمان]تنها می سی سی پی، کارولینای شمالی، و تگزاس به طور خاص چانه زنی جمعی برای کارمندان مدارس دولتی را ممنوع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In both countries collective bargaining had emerged in a form strongly influenced by product market considerations.
[ترجمه گوگل]در هر دو کشور، چانه زنی جمعی به شکلی تحت تأثیر ملاحظات بازار محصول ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]در هر دو کشور مذاکرات جمعی به شکلی به شدت تحت تاثیر ملاحظات بازار محصول ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During 198 the company decided to end its collective bargaining agreement with the chapels of the National Union of Journalists.
[ترجمه گوگل]در طول سال 198، شرکت تصمیم گرفت به قرارداد جمعی خود با نمازخانه اتحادیه ملی روزنامه نگاران پایان دهد
[ترجمه ترگمان]در طی ۱۹۸ شرکت تصمیم گرفت به توافق جمعی خود با نمازخانه های اتحادیه ملی روزنامه نگاران پایان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a result, the scope of autonomous collective bargaining was restricted.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، دامنه مذاکره جمعی خودمختار محدود شد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، دامنه مذاکرات جمعی مستقل محدود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This usually took the form of institutionalized collective bargaining between trade unions and employers.
[ترجمه گوگل]این معمولاً به شکل چانه زنی دسته جمعی نهادینه شده بین اتحادیه های کارگری و کارفرمایان بود
[ترجمه ترگمان]این امر معمولا شکل چانه زنی جمعی رسمی بین اتحادیه های تجاری و کارفرمایان را به خود اختصاص می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Free collective bargaining was its watchword.
[ترجمه گوگل]چانه زنی جمعی آزاد کلیدواژه آن بود
[ترجمه ترگمان]داد و ستد جمعی مجانی همین شعار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Collective bargaining and joint consultation processes were found to have no influence on the attitude or performance of staff.
[ترجمه گوگل]مشخص شد که فرآیندهای مذاکره جمعی و مشاوره مشترک هیچ تأثیری بر نگرش یا عملکرد کارکنان ندارد
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که مذاکرات جمعی و فرایندهای مشاوره مشترک تاثیری بر نگرش یا عملکرد کارکنان نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They argue for the primacy of collective bargaining at the level of the individual company.
[ترجمه گوگل]آنها برای اولویت چانه زنی جمعی در سطح شرکت فردی استدلال می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها برای اولویت دادن به چانه زنی جمعی در سطح شرکت، بحث می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Thereafter, a formal machinery of collective bargaining was gradually set up.
[ترجمه گوگل]پس از آن، به تدریج یک دستگاه رسمی چانه زنی جمعی راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]پس از آن، یک دستگاه رسمی از چانه زدن جمعی به تدریج برقرار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] قرارداد دسته جمعی

انگلیسی به انگلیسی

• negotiations between an employer and labor union representatives concerning an improvement of work conditions or wages
collective bargaining is the talks that a trade union has with an employer which are intended to settle what the workers' pay or conditions should be.

پیشنهاد کاربران

بپرس