collectivization


بازرگانى : اشتراکى کردن

جمله های نمونه

1. In October 1956 collectivization began, with the establishment of collective farms.
[ترجمه گوگل]در اکتبر 1956، جمع آوری با ایجاد مزارع جمعی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]در اکتبر ۱۹۵۶ collectivization با تاسیس مزارع اشتراکی شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The value of collectivization lies in achieving quasi-order form training based on united industry centre and promote system development of modern higher education.
[ترجمه گوگل]ارزش جمع‌سازی در دستیابی به آموزش‌های شبه نظمی مبتنی بر مرکز صنعتی واحد و ارتقای سیستم آموزش عالی مدرن است
[ترجمه ترگمان]ارزش of در دست یابی به آموزش شبه نظم براساس مرکز صنعت متحد و ترویج توسعه سیستم آموزش عالی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Attorney the profession development is rapid, presents the collectivization and the specialized tendency and so on.
[ترجمه گوگل]توسعه حرفه ای وکیل سریع است، گرایش جمعی و تخصصی و غیره را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]توسعه حرفه به سرعت رشد می کند و collectivization و گرایش تخصصی و غیره را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Resulted in the reform of the economic system, collectivization in the media industry meets the demands of the development of the society.
[ترجمه گوگل]در نتیجه اصلاح نظام اقتصادی، جمع‌سازی در صنعت رسانه پاسخگوی نیازهای توسعه جامعه است
[ترجمه ترگمان]Resulted در اصلاح سیستم اقتصادی، collectivization در صنعت رسانه نیازهای توسعه جامعه را برآورده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Currently restructure of hospital and development of hospital collectivization are the tendency of urban hospital reform.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تجدید ساختار بیمارستان و توسعه جمع آوری بیمارستان از گرایش اصلاح بیمارستان شهری است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بازسازی بیمارستان و توسعه بیمارستان بیمارستان ها، گرایش اصلاح بیمارستان شهری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the literature of collectivization and purchase and sale together, Writers created many image of farmers with draggle thinking and demoralization.
[ترجمه گوگل]در ادبیات جمع‌سازی و خرید و فروش با هم، نویسندگان با تفکر کششی و تضعیف روحیه بسیاری از کشاورزان را خلق کردند
[ترجمه ترگمان]در ادبیات of و خرید و فروش با هم، نویسندگان تصویر بسیاری از کشاورزان را با تفکر draggle و تضعیف روحیه خلق کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They resisted strongly against collectivization of their holdings.
[ترجمه گوگل]آنها به شدت در برابر جمعی شدن دارایی های خود مقاومت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با مقاومت شدید در برابر collectivization دارایی های خود مقاومت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After that we can talk of collectivization.
[ترجمه گوگل]پس از آن می توان از جمعی سازی صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن می توانیم از collectivization صحبت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Collectivization should be followed by mechanization.
[ترجمه گوگل]جمع آوری باید به دنبال مکانیزه باشد
[ترجمه ترگمان]collectivization کردن باید by کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Confronted with various challenges, collectivization or strategic alliance is a feasible approach to our single hotels.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با چالش‌های مختلف، جمع‌سازی یا اتحاد استراتژیک یک رویکرد عملی برای هتل‌های مجرد ما است
[ترجمه ترگمان]مواجهه با چالش های مختلف، collectivization یا اتحاد استراتژیک یک رویکرد عملی برای هتل های مجرد ما محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Collectivization is the inevitab le tendency of tourism development.
[ترجمه گوگل]جمعی شدن گرایش اجتناب ناپذیر توسعه گردشگری است
[ترجمه ترگمان]collectivization گرایش به توسعه گردشگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In U. S. S . R collectivization was imposed 1930 by draconian Methods: Which met bitter peasants'resistance.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده آمریکا جمع‌سازی R در سال 1930 توسط روش‌های دراکونیایی تحمیل شد: که با مقاومت شدید دهقانان روبرو شد
[ترجمه ترگمان]در U اس اس اقدامات خشونت آمیز در سال ۱۹۳۰ توسط روش های سختگیرانه انجام شد: که با مقاومت شدید کشاورزان مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Whole villages were compelled, by force of arms, to accept the collectivization of their holdings.
[ترجمه گوگل]تمام روستاها به زور اسلحه مجبور به پذیرش جمعی شدن دارایی های خود شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دهات را مجبور می کردند که با زور اسلحه بپذیرند و the را بپذیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There were always some farmers who refused and ostracized the movement in the period of collectivization.
[ترجمه گوگل]همیشه برخی از کشاورزان بودند که در دوره جمع‌سازی جنبش را نپذیرفتند و طرد کردند
[ترجمه ترگمان]همیشه کسانی بودند که این جنبش را در دوره of رد کرده و آن را طرد می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We need to observe and analyze the development of world hotel collectivization in the global perspective.
[ترجمه گوگل]ما نیاز به مشاهده و تجزیه و تحلیل توسعه جمع آوری هتل های جهان در چشم انداز جهانی داریم
[ترجمه ترگمان]ما نیاز به مشاهده و تجزیه و تحلیل توسعه of های هتل جهان در چشم انداز جهانی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] هم آرایی

انگلیسی به انگلیسی

• nationalization; communal settlement; implementation of collectivism (also collectivisation)

پیشنهاد کاربران

اقتصاد دولتی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : collect / collectivize
اسم ( noun ) : collectable / collection / collective / collectivism / collectivization / collector
...
[مشاهده متن کامل]

صفت ( adjective ) : collect /collectable / collected / collective / collectivist
قید ( adverb ) : collect / collectively

جمعی سازی
اشتراکی سازی، مالکیت اشتراکی، اشتراکی شدن

بپرس