come to light


آشکار شدن، افشا شدن، نمایان شدن

جمله های نمونه

1. It has come to light that he was lying.
[ترجمه Mr. ghorbani] آشکار شد ( افشا شد ) که او داشت دروغ میگفت
|
[ترجمه گوگل]معلوم شد که او دروغ گفته است
[ترجمه ترگمان]روشن است که او دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fresh evidence has recently come to light which suggests that he didn't in fact commit the murder.
[ترجمه گوگل]اخیراً شواهد جدیدی به دست آمده است که نشان می دهد او در واقع قتل را مرتکب نشده است
[ترجمه ترگمان]مدارک تازه به تازگی روشن شده اند که نشان می دهد در حقیقت مرتکب قتل نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. New evidence has recently come to light.
[ترجمه گوگل]اخیراً شواهد جدیدی آشکار شده است
[ترجمه ترگمان]شواهد جدید به تازگی روشن شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This evidence did not come to light until after the trial.
[ترجمه گوگل]این شواهد تا پس از محاکمه آشکار نشد
[ترجمه ترگمان]این مدرک تا پس از محاکمه به آنجا نیامده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But as Judge Priore's investigation continues, more mysteries come to light.
[ترجمه گوگل]اما با ادامه تحقیقات قاضی پریور، رازهای بیشتری آشکار می شود
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که تحقیقات قاضی Priore ادامه دارد، اسرار بیشتری به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The matter had come to light when the consignees in New York reported to London that the diamonds were overdue.
[ترجمه گوگل]این موضوع زمانی آشکار شد که دریافت کنندگان کالا در نیویورک به لندن گزارش دادند که الماس ها به تاخیر افتاده است
[ترجمه ترگمان]این مساله زمانی به پایان رسید که the در نیویورک به لندن گزارش داد که diamonds رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The swop did not come to light until Arlena, who suffered from a congenital heart defect, had to undergo surgery.
[ترجمه گوگل]این مبادله آشکار نشد تا اینکه آرلنا که از نقص مادرزادی قلب رنج می برد مجبور شد تحت عمل جراحی قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]The تا هنگامی که Arlena، که از یک نقص مادرزادی قلبی رنج می برد، نمی توانست جراحی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But other artists have come to light through less likely channels, such as the pages of colour supplements.
[ترجمه گوگل]اما هنرمندان دیگر از طریق کانال‌های کمتر محتمل‌تری مانند صفحات مکمل‌های رنگی به چشم می‌خورند
[ترجمه ترگمان]اما هنرمندان دیگر از طریق کانال های کم تر محتمل، مانند صفحات مکمل های رنگی، به زیر نور می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The predictions have come to light again after a well-preserved copy of the historic edition was found by John and Joyce Jenkins among a pile of magazines in a wardrobe at their home in Plymouth.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی‌ها پس از اینکه نسخه‌ای از نسخه تاریخی به خوبی حفظ شده توسط جان و جویس جنکینز در میان انبوهی از مجلات در کمد لباس خانه‌شان در پلیموث پیدا شد، دوباره آشکار شدند
[ترجمه ترگمان]این پیش بینی ها پس از یک نسخه از نسخه های تاریخی که توسط جان و جویس Jenkins در بین انبوهی از مجلات در خانه شان در پلیموت کشف شده دوباره روشن شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A political scandal has recently come to light.
[ترجمه گوگل]اخیراً یک رسوایی سیاسی فاش شده است
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک رسوایی سیاسی مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was pardoned after fresh evidence had come to light.
[ترجمه گوگل]او پس از افشای شواهد تازه مورد عفو قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بعد از این که مدارک تازه روشن شد عفو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some important evidence has come to light about the murder.
[ترجمه گوگل]شواهد مهمی در مورد این قتل به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]برخی شواهد مهم در مورد این قتل روشن شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These come to light especially where languages of the same family diverge.
[ترجمه گوگل]اینها به ویژه در جایی که زبان های یک خانواده از هم جدا می شوند آشکار می شوند
[ترجمه ترگمان]اینها به سمت نور می آیند، به خصوص جایی که زبان ها از یک خانواده از هم دور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some inconsistencies in the present guidelines come to light only after scientists started doing research.
[ترجمه گوگل]برخی از تناقضات در دستورالعمل های حاضر تنها پس از شروع تحقیقات دانشمندان آشکار می شود
[ترجمه ترگمان]برخی از تناقضات موجود در دستورالعمل های فعلی تنها پس از شروع تحقیقات توسط دانشمندان به دست می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. New facts about the ancient Egypt have recently come to light.
[ترجمه گوگل]حقایق جدیدی در مورد مصر باستان اخیراً آشکار شده است
[ترجمه ترگمان]واقعیت های جدیدی در مورد مصر باستان به تازگی روشن شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be discovered, be revealed, become known

پیشنهاد کاربران

عیان شدن، جور شدن، فراهم شدن.
هویدا بودن
پرده برداری/روشن سازی شدن
( اصطلاح ) : افشا یا بی حفاظ شدن.
https://idioms. thefreedictionary. com/came to light

بپرس