committed to

انگلیسی به انگلیسی

• obligated to-, dedicated to-

پیشنهاد کاربران

Committed to yo
متعهد به چیزی بودن، مقید به کاری بودن
تخصیص دادن به، کنارگذاشتن برای، منظورکردن،
اختصاص یافتن به، در نظر گرفته شدن برای، کنارگذاشتن به منظور.

بپرس