compulsory insurance

جمله های نمونه

1. Does microbus pay together much money of compulsory insurance in upper family of Taiyuan?
[ترجمه گوگل]آیا میکروبوس با هم پول زیادی از بیمه اجباری در خانواده بالای تایوان پرداخت می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا microbus مبلغ زیادی از بیمه اجباری را در خانواده بالای of پرداخت می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The compulsory insurance system of motor vehicle traffic accident has significant systematic value.
[ترجمه گوگل]سیستم بیمه اجباری حوادث رانندگی وسایل نقلیه موتوری دارای ارزش سیستماتیک قابل توجهی است
[ترجمه ترگمان]سیستم بیمه اجباری تصادف رانندگی خودرو دارای ارزش سیستماتیک قابل توجهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why should execute compulsory insurance of liability of motor vehicle a third party?
[ترجمه گوگل]چرا باید بیمه اجباری مسئولیت وسایل نقلیه موتوری را شخص ثالث اجرا کرد؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید بیمه اجباری وسیله نقلیه موتوری طرف ثالث را به اجرا درآورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the implementation of Traffic Liability Compulsory Insurance, motor vehicle insurance has developed rapidly.
[ترجمه گوگل]با اجرای بیمه نامه اجباری مسئولیت رانندگی، بیمه وسایل نقلیه موتوری به سرعت توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]با اجرای مسیولیت حمل و نقل اجباری، بیمه وسیله نقلیه موتوری به سرعت توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. MHRSS suspending minimum wage increases, lowering compulsory insurance premium, to help struggling manufacturing sector.
[ترجمه گوگل]MHRSS افزایش حداقل دستمزد را تعلیق می کند و حق بیمه اجباری را کاهش می دهد تا به بخش تولیدی کمک کند
[ترجمه ترگمان]کاهش حداقل حقوق، کاهش حق بیمه اجباری، کمک به مبارزه با بخش تولید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The impunity what compulsory insurance sets does not include escapement.
[ترجمه گوگل]معافیت هایی که بیمه اجباری تعیین می کند شامل فرار نمی شود
[ترجمه ترگمان]معافیت از این که دستگاه های بیمه اجباری شامل escapement نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Railway passenger car ticket is evidence also joined the Railway Passenger Accident passengers compulsory insurance certificate.
[ترجمه گوگل]بلیط اتومبیل مسافری راه آهن نیز مدرکی است که به گواهینامه بیمه اجباری مسافران تصادف مسافر راه آهن پیوست
[ترجمه ترگمان]بلیط اتوبوس مسافربری راه آهن نیز در گواهی بیمه اجباری مسافران راه آهن به مسافران راه آهن ملحق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you ride a motorcycle or drive a car, you have to buy compulsory insurance.
[ترجمه گوگل]اگر موتورسیکلت می‌زنید یا ماشین می‌رانید، باید بیمه اجباری بخرید
[ترجمه ترگمان]اگر بر روی یک موتور سیکلت سوار شوید یا اتومبیل برانید، باید بیمه اجباری بخرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] بیمه ی اجباری

انگلیسی به انگلیسی

• required insurance, obligatory insurance

پیشنهاد کاربران

بپرس