concentration camp

/ˌkɑːnsənˈtreɪʃn̩ˈkæmp//ˌkɒnsənˈtreɪʃn̩kæmp/

بازداشتگاه (به ویژه برای مخالفان سیاسی و عقیدتی)، اردوگاه کار اجباری، بازداشتگاه زندانیان سیاسی یا اسرای جنگی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a prison camp in which large numbers of political prisoners, aliens, or those considered undesirable are confined and sometimes executed.

جمله های نمونه

1. The Auschwitz concentration camp always remind the world of the holocaust.
[ترجمه گوگل]اردوگاه کار اجباری آشویتس همیشه جهان را به یاد هولوکاست می اندازد
[ترجمه ترگمان]کمپ تراکم آشویتز همواره به مردم جهان هولوکاست را یادآوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They liberated all war prisoners from the concentration camp.
[ترجمه گوگل]آنها همه اسیران جنگی را از اردوگاه کار اجباری آزاد کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه زندانی های جنگی را از کمپ تمرکز آزاد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anybody who was in a concentration camp as a guard could use that argument.
[ترجمه گوگل]هر کسی که در اردوگاه کار اجباری به عنوان نگهبان بود می توانست از این استدلال استفاده کند
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در اردوگاه تمرکز داشت می توانست از آن بحث استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I felt like a guard in a concentration camp.
[ترجمه گوگل]احساس می کردم مثل یک نگهبان در اردوگاه کار اجباری هستم
[ترجمه ترگمان]احساس کردم یک نگهبان در اردوگاه کار اجباری هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dilapidated buildings were used as a concentration camp during the dictatorship of the Colonels between 1967 and 197
[ترجمه گوگل]ساختمان های فرسوده به عنوان اردوگاه کار اجباری در دوران دیکتاتوری سرهنگ ها بین سال های 1967 و 197 استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]ساختمان های ویران شده به عنوان یک اردوگاه تمرکز در طول دیکتاتوری the بین سال های ۱۹۶۷ و ۱۹۷ مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's not like a concentration camp.
[ترجمه گوگل]مثل اردوگاه کار اجباری نیست
[ترجمه ترگمان]مثل یک اردوگاه کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To join or be sent to a concentration camp.
[ترجمه گوگل]برای پیوستن یا فرستادن به اردوگاه کار اجباری
[ترجمه ترگمان]برای ملحق شدن یا اعزام به اردوگاه تمرکز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You look as if you've been in a concentration camp you do! and that's the truth.
[ترجمه گوگل]انگار در اردوگاه کار اجباری بوده اید! و این حقیقت است
[ترجمه ترگمان]مثل این که توی یه اردوگاه کار تمرکز داشته باشی! و حقیقت اینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I see him being led handcuffed into a concentration camp.
[ترجمه گوگل]می بینم که او را با دستبند به اردوگاه کار اجباری می برند
[ترجمه ترگمان]او را در حالی دیدم که دست بند به دست داشت و به اردوگاه تمرکز می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had arrived at the concentration camp of Belsen a week after it was liberated, and was stationed in Berlin for eight months after the war ended.
[ترجمه گوگل]او یک هفته پس از آزادسازی به اردوگاه کار اجباری بلسن رسیده بود و پس از پایان جنگ به مدت هشت ماه در برلین مستقر بود
[ترجمه ترگمان]او یک هفته پس از آزادی به اردوگاه concentration of رسیده بود و هشت ماه پس از پایان جنگ در برلین مستقر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nazi closes those war criminals inside their concentration camp.
[ترجمه گوگل]نازی جنایتکاران جنگی را در اردوگاه کار اجباری خود می بندد
[ترجمه ترگمان]نازی این جنایتکاران جنگی را در اردوگاه تمرکز خود بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Nazi concentration camp and Kafka s penal colony bears a striking resemblance.
[ترجمه گوگل]اردوگاه کار اجباری نازی ها و مستعمره کیفری کافکا شباهت زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]اردوگاه concentration نازی و کلونی جزایی کافکا شباهت چشمگیری به خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In Germany Obama toured the Buchenwald concentration camp with German Chancellor Angela Merkel and Nobel laureate Elie Wiesel, who survived internment in the camp.
[ترجمه گوگل]در آلمان، اوباما با صدراعظم آلمان، آنگلا مرکل، و برنده جایزه نوبل، الی ویزل، که از بازداشت در اردوگاه جان سالم به در برد، از اردوگاه کار اجباری بوخنوالد بازدید کرد
[ترجمه ترگمان]در آلمان، اوباما با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و الی Wiesel برنده جایزه نوبل، که از حبس در اردوگاه جان سالم بدر برد، دیدار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The prisoners of war were led in to the concentration camp.
[ترجمه گوگل]اسیران جنگی به اردوگاه کار اجباری هدایت شدند
[ترجمه ترگمان]اسیران جنگی به اردوگاه تمرکز هدایت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• internment camp in which people are imprisoned and often tortured; any of a number of camps set up by the german nazis during world war ii for holding jews and other peoples before killing them
a concentration camp is a prison for political prisoners, especially in germany during the second world war.

پیشنهاد کاربران

A concentration camp is a place where large numbers of people, especially political prisoners or members of persecuted minorities, are deliberately imprisoned in a relatively small area with inadequate facilities, sometimes to provide forced labor or to await mass execution
...
[مشاهده متن کامل]

اردوگاهی که در آن تعداد زیادی از افراد، بویژه زندانیان سیاسی، اقلیت های مذهبی، قومی و غیره عمداً در یک ناحیه کوچکی با حداقل امکانات زیستی در آن نگهداری می شوند. در مواردی، در این اردوگاه ها، کار اجباری و اعدام های گروهی اعمال می شود.
Kara - Murza is far more reminiscent of Soviet dissidents, who remained strong and continued their struggle even in concentration camps

⬛ LABOR CAMP ⬛
اردوگاه کار ( انگلیسی: Labor camp ) یا اردوگاه کار اجباری، به بازداشتگاه هایی اطلاق می گردد که در آن زندانیان مجبور به کار اجباری و بیگاری به عنوان یک نوع مجازات تحت قانون جنایی هستند. اردوگاه های کار اجباری با بردگی و زندان ها متفاوت هستند. شرایط زندانیان و نوع کاری که انجام می دهند، در اردوگاه های کار به طور گسترده ای بستگی به گردانندگان این اردوگاه ها دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

Type of prison
A labor camp ( or labour camp, see spelling differences ) or work camp is a detention facility where inmates are forced to engage in penal labor as a form of punishment. Labor camps have many common aspects with slavery and with prisons ( especially prison farms ) . Conditions at labor camps vary widely depending on the operators. Convention no. 105 of the United Nations International Labour Organization ( ILO ) , adopted internationally on 27 June 1957, abolished camps of forced labor
⬛ Nazi concentration camps ⬛
اردوگاه های کار اجباری ( به آلمانی: Konzentrationslager ) ( معنی لغوی: �اردوگاه تمرکز� ) در دوران حکومت آلمان نازی و در راستای اجرای پروژه �راه حل نهایی� در رایش آلمان و سرزمین های اشغال شده تأسیس شدند. این اردوگاه ها برای کار اجباری برخی اقلیت ها، مانند یهودیان، کولی ها، هم جنس گرایان و حتی معلولان ذهنی و هم چنین مخالفان داخلی ضد رژیم نازی از جمله ماسون ها، شاهدان یهوه و کمونیست ها طراحی و ایجاد شده بودند.
Concentration camps operated by Nazi Germany
From 1933 to 1945, Nazi Germany operated more than a thousand concentration camps on its own territory and in parts of German - occupied Europe
⬛ Internment ⬛
توقیف ( به انگلیسی: Internment ) زندانی کردن یا حبس گروهی از مردم است که معمولاً در گروه های بزرگ و بدون محاکمه انجام می شود. این اصطلاح به ویژه در مورد حبس کردن �شهروندان دشمن در زمان جنگ یا مظنونان تروریسم� استفاده می شود. در حالی که مفهوم آن به سادگی به معنی حبس نمودن است هدف آن بیشتر محدود کردن و پیشگیری جرم و جنایت به جای حبس پس از محکومیت به آن است. استفاده از این واژه در بحث های سیاسی حساسیت زا است.
Imprisonment or confinement of groups of people without trial
Internment is the imprisonment of people, commonly in large groups, without charges or intent to file charges. The term is especially used for the confinement "of enemy citizens in wartime or of terrorism suspects". Thus, while it can simply mean imprisonment, it tends to refer to preventive confinement rather than confinement after having been convicted of some crime. Use of these terms is subject to debate and political sensitivities. The word internment is also occasionally used to describe a neutral country's practice of detaining belligerent armed forces and equipment on its territory during times of war, under the Hague Convention of 1907.

میدانم در گوگل ترنسلیت و به تبعیت از آن در بسیاری از دیکشنری های فارسی - انگلیسی این اصطلاح را اردوگاه کار اجباری معنی کرده اند اما اشتباه است. اولا اردوگاه کار اجباری مربوط به شوروی سابق است نه آلمان
...
[مشاهده متن کامل]
نازی. در آلمان نازی این اردوگاه ها فقط جهت کنترل و محدود کردن اقلیت های دینی و سیاسی مانند یهودیان بوده است. بنابراین نظر این دوستمان افشین درست است که گفته �اردوگاه اقامت اجباری�. در واقع نوعی زندان است اما با جمعیت بسیار زیاد و مخلوط و به سیستم زندان اداره نمی شود زیرا زندانیان هم حقوقی دارند اما ساکنین این اردوگاه ها خقی نداشته اند.

اردوگاه اقامت اجباری
هو
اردوگاه کار اجباری.
اردوگاه کار اجباری

بپرس