concreteness

جمله های نمونه

1. They possess the concreteness of imaginative, spiritual experience rather than the concreteness of quotidian reality.
[ترجمه گوگل]آنها دارای انضمام تجربه تخیلی و معنوی هستند تا عینیت واقعیت روز
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای concreteness تجربه ذهنی و معنوی به جای the واقعیت quotidian هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the one hand, Envisioned Future conveys concreteness -- something visible, vivid, and real.
[ترجمه گوگل]از یک طرف، آینده متصور، عینیت را منتقل می کند - چیزی قابل مشاهده، واضح و واقعی
[ترجمه ترگمان]از یک طرف، آینده envisioned - - چیزی قابل مشاهده، زنده و واقعی را منتقل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When written claims are made, the concreteness and technical quality of many statements can mask limitations and inconsistencies, thus posing potential legal and ethical problems.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ادعاهای کتبی مطرح می شود، ملموس بودن و کیفیت فنی بسیاری از اظهارات می تواند محدودیت ها و ناسازگاری ها را بپوشاند و در نتیجه مشکلات قانونی و اخلاقی بالقوه را ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ادعاهای کتبی مطرح می شوند، کیفیت فنی و فنی بسیاری از بیانیه ها می تواند محدودیت ها و ناهماهنگی را پوشش دهد، در نتیجه به مشکلات قانونی و اخلاقی بالقوه دست می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fourth, learners'psychological proximity differentiates with reference to the concreteness of target word of learning.
[ترجمه گوگل]چهارم، نزدیکی روانشناختی فراگیران با توجه به ملموس بودن کلمه هدف یادگیری متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]چهارم، نزدیکی روان شناختی آموزان با ارجاع به the کلمه هدف یادگیری تمایز قائل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Decisions regarding trade-offs between the concreteness of learning experiences and time constraints have to be made continually by the instructor .
[ترجمه گوگل]تصمیمات مربوط به مبادله بین واقعی بودن تجربیات یادگیری و محدودیت های زمانی باید به طور مداوم توسط مربی گرفته شود
[ترجمه ترگمان]تصمیمات مربوط به موازنه بین تجارب یادگیری و محدودیت های زمانی باید پیوسته توسط مربی صورت گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now by concreteness of contents it is meant that we must know the objects of consciousness as intrinsically determinate and as the unity of distinct characteristics.
[ترجمه گوگل]حال منظور از انضمام مطالب این است که ما باید ابژه های آگاهی را به صورت ذاتاً معین و به عنوان وحدت ویژگی های متمایز بدانیم
[ترجمه ترگمان]اکنون با concreteness از محتویات آن، این بدان معنی است که ما باید اشیا آگاهی را به طور ذاتی و به عنوان وحدت ویژگی های متمایز بدانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective To explore the concreteness effect of conscious and unconscious memory in the word encoding condition by PDP.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر عینی بودن حافظه خودآگاه و ناخودآگاه در شرایط رمزگذاری کلمه توسط PDP
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثر concreteness حافظه آگاهانه و ناخودآگاه در شرایط رمزگذاری کلمه توسط PDP
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even a verb's tense can affect its perceived concreteness.
[ترجمه گوگل]حتی زمان یک فعل می تواند بر ملموس بودن درک شده آن تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]حتی یک فعل فعل هم می تواند بر ادراک درک شده آن تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Science does not deal with its objects of study in their full concreteness.
[ترجمه گوگل]علم به موضوعات مورد مطالعه خود در عینیت کامل آنها نمی پردازد
[ترجمه ترگمان]علم با اهداف مطالعه در دنیای کامل خود سروکار ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The beauty of mould manifests the creativity of the main body, the vividness and concreteness of the images.
[ترجمه گوگل]زیبایی قالب، خلاقیت بدنه اصلی، زنده بودن و ملموس بودن تصاویر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]زیبایی قالب، خلاقیت جسم اصلی، شفافیت و concreteness تصویر را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This study is intended to provide a considerable measure of objectivity and concreteness to the quest for quality in translation as, well as some clues for translation quality assessment.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به منظور ارائه معیار قابل توجهی از عینیت و ملموس بودن تلاش برای کیفیت در ترجمه و همچنین برخی سرنخ‌ها برای ارزیابی کیفیت ترجمه است
[ترجمه ترگمان]هدف از این مطالعه، ارائه یک مقیاس قابل توجه از بی طرفی و concreteness به تلاش برای کیفیت در ترجمه و نیز برخی از نشانه های ارزیابی کیفیت ترجمه می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Experiment 4 explored the effects of whether or not Yifu is inconsistent with action organs on the cognition of action organ's meaning of action verbs which were different in concreteness.
[ترجمه گوگل]آزمایش 4 اثرات ناسازگاری یا عدم تطابق ییفو با اندام های کنش را بر شناخت معنای اندام کنشی از افعال کنشی که از نظر انضمامی متفاوت بودند، بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]آزمایش ۴ اثرات این مساله را بررسی کرد که آیا Yifu با اندام های اکشن روی شناخت مفهوم عملکرد ارگان عمل، که در concreteness متفاوت بودند، ناسازگار است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The method of dialectical thinking is the foundation of harmonious aesthetics, which consists of two principles: from the elevation of abstraction to concreteness, unity of history and logic.
[ترجمه گوگل]روش تفکر دیالکتیکی شالوده زیبایی شناسی هماهنگ است که از دو اصل تشکیل شده است: از اعتلای انتزاع به عینیت، وحدت تاریخ و منطق
[ترجمه ترگمان]روش تفکر دیالکتیکی، اساس زیبایی شناسی سازگاری است، که از دو اصل تشکیل شده است: از ارتقا انتزاع به concreteness، وحدت تاریخ و منطق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even the term 'biodiversity' suffers from this weakness, lacking the concreteness of concepts such as sea level rise.
[ترجمه گوگل]حتی اصطلاح «تنوع زیستی» نیز از این ضعف رنج می‌برد و مفاهیمی مانند بالا آمدن سطح آب دریاها مشخص نیست
[ترجمه ترگمان]حتی واژه تنوع زیستی هم از این ضعف رنج می برد، فقدان مفاهیم اساسی مانند افزایش سطح دریا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If we exaggerate the absoluteness one - sidedly, ignore the concreteness and relativeity, polarization thinking is formed.
[ترجمه گوگل]اگر مطلق بودن را یک طرفه اغراق کنیم، عینیت و نسبی بودن را نادیده بگیریم، تفکر قطبی شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]اگر ما absoluteness را مورد اغراق قرار دهیم، the و relativeity را نادیده بگیریم، تفکر قطبش شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tangibility, palpability, substantiality

پیشنهاد کاربران

استحکام/عینیت و ثبات مفهومی
مشخص و واضح بودن
عینیت شفافیت ودقت
عینیت
کانل
سادگی

بپرس