condensed milk

/kənˈdenstˈmɪlk//kənˈdenstmɪlk/

شیر غلیظ (که مقداری از آب آن گرفته شده و کمی شکر به آن زده اند)، شیرچگال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: whole milk thickened by evaporating some of the water and generally sweetened by adding sugar.

جمله های نمونه

1. He stove the condensed milk from a hole on the tin.
[ترجمه گوگل]شیر تغلیظ شده را از سوراخی روی قلع پخت
[ترجمه ترگمان]شیر عسلی را از سوراخ روی قوطی باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A tin of condensed milk and half a pound of sugar got stirred in.
[ترجمه گوگل]یک قوطی شیر تغلیظ شده و نیم پوند شکر هم زده شد
[ترجمه ترگمان]یک قوطی شیر عسلی و نیم کیلو شکر در آن جا به جا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He poured an inch of condensed milk into the mug plus four spoons of sugar and stirred the coffee before straining it.
[ترجمه گوگل]او یک اینچ شیر تغلیظ شده را داخل لیوان به اضافه چهار قاشق شکر ریخت و قهوه را قبل از صاف کردن آن هم زد
[ترجمه ترگمان]یک اینچ شیر عسلی به اضافه چهار قاشق شکر ریخت و قهوه را قبل از آن که آن را فشار دهد به هم زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The state of this condensed milk was that it is packed in tins bearing labels.
[ترجمه گوگل]حالت این شیر تغلیظ شده این بود که در قوطی های دارای برچسب بسته بندی می شد
[ترجمه ترگمان]حالت این شیر متراکم این بود که در قوطی ها و برچسب ها انباشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Condensed milk is produced by removing about 50% of the water content of whole milk.
[ترجمه گوگل]شیر تغلیظ شده با حذف حدود 50 درصد از محتوای آب شیر کامل تولید می شود
[ترجمه ترگمان]شیر Condensed با حذف حدود ۵۰ % مقدار آب کل شیر تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Add condensed milk, whipped topping and lemon juice; mix gently but thoroughly.
[ترجمه گوگل]شیر تغلیظ شده، رویه زده شده و آب لیمو را اضافه کنید به آرامی اما کاملاً مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]شیر عسلی را اضافه کنید، topping پر شده و عصاره لیمو را اضافه کنید؛ به آرامی اما به طور کامل مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Evaporated or condensed milk, imitation cream.
[ترجمه گوگل]شیر تبخیر شده یا تغلیظ شده، خامه بدلی
[ترجمه ترگمان]شیر خشک یا شیر عسلی، کرم تقلید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She does not drink water but likes condensed milk.
[ترجمه گوگل]او آب نمی خورد اما شیر تغلیظ شده را دوست دارد
[ترجمه ترگمان]او آب نمی زند، بلکه شیر عسلی را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Buy: Sweetened condensed milk, Liquid milk, Milk powder, Tomato ketchup, Lollipops.
[ترجمه گوگل]خرید: شیر تغلیظ شده شیرین، شیر مایع، پودر شیر، سس گوجه فرنگی، آب نبات چوبی
[ترجمه ترگمان]Buy: شیر عسلی متراکم، شیر مایع، پودر شیر، سس کچاپ، سس کچاپ و سس کچاپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I would like red beans, peanuts, mango, and condensed milk.
[ترجمه گوگل]من لوبیا قرمز، بادام زمینی، انبه و شیر تغلیظ شده می خواهم
[ترجمه ترگمان]لوبیا قرمز، انبه و انبه و شیر عسلی دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sweetened condensed milk is the magical ingredient in many delicious desserts a spring in your step.
[ترجمه گوگل]شیر تغلیظ شده شیرین، ماده جادویی بسیاری از دسرهای خوشمزه است که یک بهار در قدم شماست
[ترجمه ترگمان]شیر متراکم یک جز جادویی در بسیاری از دسرهای خوش مزه است که در قدم شما بهاری قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We can share a can of condensed milk.
[ترجمه گوگل]می توانیم یک قوطی شیر تغلیظ شده را به اشتراک بگذاریم
[ترجمه ترگمان]می توانیم یک قوطی شیر عسلی را به اشتراک بگذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Stone walls are made of condensed milk pictographic animals, plants and household utensils.
[ترجمه گوگل]دیوارهای سنگی از شیر تغلیظ شده حیوانات، گیاهان و ظروف خانگی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]دیواره ای سنگی از شیر متراکم، حیوانات، گیاهان و لوازم خانگی ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Various brands of condensed milk and cream are on the market in tin cans, hermetically sealed.
[ترجمه گوگل]برندهای مختلف شیر تغلیظ شده و خامه در قوطی های حلبی با مهر و موم هرمتیک در بازار موجود است
[ترجمه ترگمان]برنده ای مختلفی از شیر و خامه فشرده شده در بازار در قوطی های حلبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• milk which has had most of the water removed
condensed milk is milk that has been thickened by removing some of the water in it and that has sugar added to it.

پیشنهاد کاربران

condensed milk ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: شیر چگال
تعریف: شیری که با تبخیر نسبی غلیظ شده باشد
شیر غلیظ که آب کمتری دارد
He still keeps the condensed milk on the top shelf
او هنوز شیر غلیظ را طبقه بالا میگذارد

شیرعسل
خارجیا به شیرعسل میگن condensed milk

بپرس