conference

/ˈkɑːnfərəns//ˈkɒnfərəns/

معنی: گفتگو، محاوره، مذاکره، مشاوره، کنگاش، همرایزنی، مفاوضه
معانی دیگر: کنفرانس، همایش، گردهمایی، مجمع، رایزنگان، همنشست، رایزنی، صلاحدید (رسمی)، مشاوره(ی رسمی)، کنکاش، همگویی، اعطا، اهدا، دادن (چیزهای افتخاری)، (امریکا) لیگ ورزشی (مرکب از چند دانشگاه که در زمینه های گوناگون به طور آزگار با هم مسابقه می دهند)، پیمانگان (conferrence هم می نویسند)، (امریکا) همایش گروهی از نمایندگان مجلس سنا به منظور برطرف سازی اختلاف نظر مجلسین در مورد لایحه یا امر بخصوصی، (اغلب c بزرگ) شورای رهبری کلیسای متدیست امریکا، (در برخی از کلیساهای پروتستان) گروه مرشدان، حوزه ی تحت نظر گروه مرشدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an organized meeting of persons with common interests, esp. professional interests, for the purpose of sharing information and opinions.
مترادف: meeting
مشابه: caucus, consultation, convention, forum, powwow, proceeding, round table, seminar, symposium, talk, workshop

(2) تعریف: a meeting to discuss a specific matter.
مترادف: meeting
مشابه: consultation, powwow, proceeding, talk

(3) تعریف: an organized grouping of athletic teams; association.
مترادف: circuit, league
مشابه: association, division

جمله های نمونه

1. a conference on world peace
همایشی درباره ی صلح جهانی

2. his conference with his advisors lasted two hours
رایزنی او با مشاورانش دو ساعت طول کشید.

3. the conference of an honorary doctorate
اعطای دکترای افتخاری

4. this conference is a follow-up to an earlier one in shiraz
این گردهمایی دنباله ی کنفرانس پیشین شیراز است.

5. a biennial conference
گردهمایی دو سالانه

6. an afro-asian conference
کنفرانس افریقا و آسیا

7. to terminate a conference
کنفرانس را به پایان رساندن

8. one of the delegates to the nineth world conference on health
یکی از نمایندگان نهمین همایش بهداشت جهانی

9. the prime minister was not forthcoming during his press conference
نخست وزیر در مصاحبه ی مطبوعاتی خود حقایق را نگفت.

10. they too are going to take part in the conference
آنها هم در همایش شرکت خواهند کرد.

11. Nearly all the members attended the conference.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه اعضا در این کنفرانس شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه اعضا در این کنفرانس شرکت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The conference was very well organized.
[ترجمه گوگل]کنفرانس بسیار خوب برگزار شد
[ترجمه ترگمان]کنفرانس به خوبی سازمان دهی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The conference was hailed as a great success.
[ترجمه گوگل]این کنفرانس به عنوان یک موفقیت بزرگ مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس به عنوان یک موفقیت بزرگ مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The conference gave its official sanction to the change of policy.
[ترجمه گوگل]کنفرانس تصویب رسمی خود را به تغییر سیاست داد
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس اجازه رسمی خود را به تغییر سیاست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The conference degenerated into a complete fiasco.
[ترجمه گوگل]کنفرانس به یک شکست کامل تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس به یک شکست کامل تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The minister held a press conference in order to pre-empt criticism in the newspapers.
[ترجمه گوگل]وزیر برای جلوگیری از انتقاد در روزنامه ها نشست خبری برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]وزیر یک کنفرانس مطبوعاتی به منظور پیش گیری از انتقادات در روزنامه ها برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The conference approved a proposal for a referendum.
[ترجمه گوگل]کنفرانس پیشنهادی برای همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس یک پیشنهاد برای یک همه پرسی را تصویب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گفتگو (اسم)
talk, discussion, converse, parley, chit-chat, conversation, dialogue, dialog, conference, colloquy, parlance, tractate

محاوره (اسم)
conversation, dialogue, colloquium, conference, interlocution, colloquy, duologue

مذاکره (اسم)
talk, consultation, debate, discussion, parley, conference, colloquy, negotiation, interview

مشاوره (اسم)
consultation, council, conference

کنگاش (اسم)
conference

همرایزنی (اسم)
conference

مفاوضه (اسم)
conference

تخصصی

[حقوق] جلسه، مشاوره، کنفرانس، اعطاء
[ریاضیات] جلسه، مشاوره، مجمع، کنفرانس

انگلیسی به انگلیسی

• discussion; meeting; convention
a conference is a meeting, often lasting several days, where people discuss a particular subject or a shared interest.
if someone is in conference, they are having a formal meeting.
see also press conference.

پیشنهاد کاربران

مجمع عمومی
جلسه
Police chief said a news conference Saturday about the incident
پلیس روز شنبه در نشست خبری در مورد این حادثه گفت
نشست
conference ( عمومی )
واژه مصوب: اجلاس 1
تعریف: جلسه‏ای رسمی، با تعداد شرکت‏کنندگان محدود، که در آن یک یا چند نفر سخنرانی می‏کنند و پس از بحث و مذاکره تصمیماتی اتخاذ و گاه قطعنامه‏ای صادر می‏شود
کنفرانس همایش گرد همایی مجمع
کنفرانس
کنفرانس = همایش
کنفرانس ، مجمع

اجلاس - فراهمایی

بپرس