معنی: محرمانه، راز دار، دارای ماموریت محرمانهمعانی دیگر: خصوصی، سری، خودمانی، وابسته به اعتماد و اطمینان، وابسته به رازگویی و رازسپاری، خفیه، مخفی، مرموز، کسی که رازداری و امور محرمانه را به عهده دارد
• (1)تعریف: told or communicated only in privacy; secret. • مترادف: private, secret • مشابه: hush-hush, intimate, off the record, off-the-record, top-secret
- a confidential letter
[ترجمه مسعود منش] این یک نامه سرپوشیده و پنهان است
4. Revealing confidential information to a rival company could land you in serious trouble with your boss.
[ترجمه موسی] افشای اطلاعات محرمانه برای یک شرکت رقیب می تواند شما را با رئیس خود درگیر مشکلات جدی کند.
|
[ترجمه گوگل]افشای اطلاعات محرمانه برای یک شرکت رقیب می تواند شما را با رئیس خود دچار مشکل جدی کند [ترجمه ترگمان]کسب اطلاعات محرمانه برای یک شرکت رقیب می تواند شما را به دردسر جدی با رئیستان نشان دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. All information will be treated as strictly confidential.
[ترجمه گوگل]تمام اطلاعات کاملاً محرمانه تلقی خواهد شد [ترجمه ترگمان]همه اطلاعات به شدت محرمانه تلقی خواهند شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She accused them of leaking confidential information about her private life.
[ترجمه موسی] وی آنها را به درز اطلاعات محرمانه درباره زندگی خصوصی اش متهم کرد.
|
[ترجمه گوگل]او آنها را به افشای اطلاعات محرمانه در مورد زندگی خصوصی خود متهم کرد [ترجمه ترگمان]او آن ها را به افشای اطلاعات محرمانه در مورد زندگی خصوصی اش متهم کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]سوابق پزشکی شما کاملاً محرمانه است [ترجمه ترگمان]سوابق پزشکی تو کاملا محرمانه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A doctor who gives away confidential information about patients is not behaving professionally.
[ترجمه موسی] پزشکی که اطلاعات محرمانه ای در مورد بیماران می دهد ، به طور حرفه ای رفتار نمی کند.
|
[ترجمه گوگل]پزشکی که اطلاعات محرمانه در مورد بیماران را ارائه می دهد، حرفه ای رفتار نمی کند [ترجمه ترگمان]پزشکی که اطلاعات محرمانه درباره بیماران را کنار می گذارد، به طور حرفه ای رفتار نمی کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He locked the confidential documents in his filing cabinet.
[ترجمه گوگل]او اسناد محرمانه را در کابینه خود قفل کرد [ترجمه ترگمان]اسناد محرمانه را در کابینت filing قفل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The plan has to remain confidential at least until the local elections are out of the way.
[ترجمه گوگل]این طرح باید حداقل تا زمانی که انتخابات محلی به پایان نرسد، محرمانه بماند [ترجمه ترگمان]این برنامه حداقل تا زمانی که انتخابات محلی از مسیر خارج شود، باید محرمانه بماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She is a confidential secretary of Mr. Smith.
[ترجمه گوگل]او منشی محرمانه آقای اسمیت است [ترجمه ترگمان]او منشی محرمانه اقای اسمیت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He revealed who leaked a confidential police report.
[ترجمه رضا] او نشان دادکه چه کسی گزارش محرمانه پلیس را افشا کرده.
|
[ترجمه گوگل]او فاش کرد که چه کسی گزارش محرمانه پلیس را فاش کرده است [ترجمه ترگمان]اون فاش کرد که گزارش پلیس محرمانه رو لو داده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An anonymous tipster has leaked confidential government information to the press.
[ترجمه گوگل]یک خبرساز ناشناس اطلاعات محرمانه دولتی را در اختیار مطبوعات قرار داده است [ترجمه ترگمان]یک tipster ناشناس اطلاعات محرمانه دولت را به مطبوعات درز کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• secret, classified, strictly private information that is confidential is meant to be kept secret. if you talk to someone in a confidential way, you talk to them quietly because what you are saying is secret.
پیشنهاد کاربران
confidential 3 ( adj ) =trusted with private or secret information, e. g. a confidential secretary
confidential 2 ( adj ) =showing that what you're saying is private or secret, e. g. She spoke in a confidential tone, her voice low
confidential 1 ( adj ) ( kɑnfəˈdɛnʃl ) =meant to be kept secret and not told to or shared with other people, e. g. confidential documents. confidentially ( adv )
سایت. شاپرک آپ
Adjective : محرمانه سری خصوصی به عنوان نمونه : All information will be treated as strictly confidential
✅️ قید ( adverb ) : confidently / confidentially / confidingly ❗️دوستان با اینکه تمامی این کلمات از یک خانواده هستند اما در معنی خیلی تفاوت دارند مثلا confident به معنای مطمئن و دارای اعتماد به نفس هست اما confidential به معنای سرّی و محرمانه می باشد! لطفا معنای همه کلمات را سرچ کنید تا در استفاده اونها دچار اشتباه نشید 🤝
محرمانه
confidential ( adj ) = سری، محرمانه، خصوصی، مخفیانه معانی دیگر>>> راز دار Defintion = مخفیانه گفته یا نوشته شود / مخفیانه گفته شود یا بنویسد و قصد داشته باشد مخفی بماند/ مترادف: secret ... [مشاهده متن کامل]
a confidential government report = یک گزارش محرمانه دولتی مثال: 1 - We were told that the information is strictly confidential. به ما گفته شد که اطلاعات کاملاً محرمانه است. 2 - doctors are required to keep patient's records completely confidential. پزشکان موظفند سوابق بیمار را کاملاً محرمانه نگه دارند. 3 - the information will be regarded as a strictly confidential ( = completely confidential ) اطلاعات کاملاً محرمانه تلقی خواهد شد ( = کاملاً محرمانه )
گمنام
a confidential report leaked to the press
محرمانه به صورت محرمانه گفتن یا نوشتن:definition Synonym: secret
سری - محرمانه - خصوصی This Application is confidential این اپ محرمانه است ( کسی از چت شما با بقیه مطلع نخواهد شد و بویی نخواهد برد ) More confidental / most confidential Confidentially : قید بالائیه به معنی بطور محرمانه ( adv ) Confidentiality : محرمانگی ( n )