conjunctiva

/ˌkɑːndʒəŋkˈtaɪvə//ˌkɑːndʒəŋkˈtaɪvə/

(کالبد شناسی) ملتحمه ی چشم، پرده ملتحمه ,ملتحمه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: conjunctivae, conjunctivas
مشتقات: conjunctival (adj.)
• : تعریف: the mucous membrane lining the inner surface of the eyelid and the surface of the eyeball.

جمله های نمونه

1. Several live worms were found in his conjunctiva sac.
[ترجمه گوگل]چند کرم زنده در کیسه ملتحمه او پیدا شد
[ترجمه ترگمان]چند تا کرم زنده تو کیسه his پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The conjunctiva often remains intact, but subconjunctival bleeding can produce circumferential bloody chemosis (shown).
[ترجمه گوگل]ملتحمه اغلب دست نخورده باقی می ماند، اما خونریزی زیر ملتحمه می تواند باعث کموز خونی محیطی شود (نشان داده شده است)
[ترجمه ترگمان]conjunctiva اغلب دست نخورده باقی می ماند، اما خونریزی subconjunctival می تواند محیطی محیطی و محیطی ایجاد کند (نشان داده شده)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bulbar conjunctiva was obtained by impression cytology, and the microstructure of conjunctiva was observed under the scanning electron microscopy.
[ترجمه گوگل]ملتحمه پیازی توسط سیتولوژی قالبی به دست آمد و ریزساختار ملتحمه در زیر میکروسکوپ الکترونی روبشی مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]The conjunctiva به وسیله cytology impression بدست آمد و ریزساختار of تحت میکروسکوپ الکترونی روبشی مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Incisions in sclera and bulbar conjunctiva were stitched up.
[ترجمه گوگل]برش های صلبیه و ملتحمه پیازی بخیه شد
[ترجمه ترگمان] incisions \"تو\" sclera \"و\" bulbar conjunctiva \"بخیه زده بودن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bulbar conjunctiva may act as a local lymph node of Mooren's ulcer.
[ترجمه گوگل]ملتحمه بلبار ممکن است به عنوان یک غدد لنفاوی موضعی زخم مورن عمل کند
[ترجمه ترگمان]Bulbar conjunctiva ممکن است به عنوان غدد لنفاوی محلی زخم Mooren عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inflammation of the conjunctiva, characterized by redness and a discharge.
[ترجمه گوگل]التهاب ملتحمه که با قرمزی و ترشح مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]التهاب مربوط به التهاب، که با قرمزی و تخلیه مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Excess scarring of the conjunctiva is the major cause to the failure of glaucoma filtering surgery.
[ترجمه گوگل]اسکار بیش از حد ملتحمه عامل اصلی شکست جراحی فیلتراسیون گلوکوم است
[ترجمه ترگمان]استفاده بیش از حد از conjunctiva علت اصلی شکست در جراحی فیلترینگ آب سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Extreme dryness and thickening of the conjunctiva, often resulting from a deficiency of vitamin A.
[ترجمه گوگل]خشکی شدید و ضخیم شدن ملتحمه که اغلب به دلیل کمبود ویتامین A ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]خشکی شدید و ضخیم شدن of اغلب ناشی از کمبود ویتامین A است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusions: AMT can effectively restore the epithelization of conjunctiva surface, inhibit scar formation and reduce complications after conjunctiva defect.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: AMT می تواند به طور موثر اپیتلیزه شدن سطح ملتحمه ملتحمه را بازیابی کند، از تشکیل اسکار جلوگیری کرده و عوارض پس از نقص ملتحمه را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: AMT می توانند به طور موثر the سطح conjunctiva، جلوگیری از تشکیل زخم و کاهش عوارض ناشی از نقص conjunctiva را به طور موثر احیا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Direct contact is most likely to lead to infection of the skin, conjunctiva or mucous membrane.
[ترجمه گوگل]تماس مستقیم به احتمال زیاد منجر به عفونت پوست، ملتحمه یا غشای مخاطی می شود
[ترجمه ترگمان]ارتباط مستقیم به احتمال زیاد منجر به عفونت پوست، conjunctiva یا غشا مخاطی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After the pterygium was excised, the bare sclera was covered by grafting auto conjunctiva.
[ترجمه گوگل]پس از برداشتن ناخنک، صلبیه برهنه با پیوند خودکار ملتحمه پوشانده شد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که pterygium excised بود، سفیدی چشم برهنه در اثر grafting auto بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To study the influence on the recurrence of pterygium treated by limbal stem cells and bulbar conjunctiva autograft transplantation.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه تاثیر بر عود ناخنک تحت درمان با سلول های بنیادی لیمبال و پیوند اتوگرافت ملتحمه پیازی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تاثیر روی عود of تیمار شده توسط سلول های بنیادی limbal و پیوند bulbar conjunctiva autograft
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results Initial evaluation revealed the presence of an area of scleral melt and epithelial defect with an underlying calcific plaque over the necrotic area in the nasal conjunctiva.
[ترجمه گوگل]ResultsInitial ارزیابی وجود یک منطقه از مذاب صلبیه و نقص اپیتلیال با پلاک کلسیفیک زمینه ای در منطقه نکروز در ملتحمه بینی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج ارزیابی اولیه نشان داد که حضور یک ناحیه of scleral و اپی تلیال با یک پلاک calcific در ناحیه necrotic بینی در the بینی نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Never let the Salbes mineral salt water into eyes as to avoid any damage to conjunctiva.
[ترجمه گوگل]هرگز اجازه ندهید آب نمک معدنی سالبز وارد چشم شود تا از آسیب به ملتحمه جلوگیری کنید
[ترجمه ترگمان]هرگز اجازه ندهید که آب معدنی دهان به دهان بگذارد تا از هرگونه آسیبی به conjunctiva جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The reason that was failure is scar of between sclera lamella and bulbe r conjunctiva.
[ترجمه گوگل]علت شکست اسکار بین لاملا صلبیه و ملتحمه پیاز است
[ترجمه ترگمان]دلیل شکست، جای زخم بین sclera lamella و bulbe r conjunctiva است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mucus membrane on the eyeball and eyelids

پیشنهاد کاربران

👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : 💎 تلفظ واژه: kon - junk - TĪ - va ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: ملتحمه چشم: غشاء مخاطی مسئول پوشاندن قسمت قدامی کره چشم و آستربندی پلک ها ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : conjuctiv/o
[پزشکی] ملتحمه چشم: غشاء مخاطی مسئول پوشاندن قسمت قدامی کره چشم و آستربندی پلک ها
conjunctiva ( پزشکی )
واژه مصوب: ملتحمه
تعریف: غشای مخاطی ظریفی که صلبیه را در جلوی چشم می‏پوشاند و درون پلک ها را آستر می‏کند
Pink eye
غشای مخاطی پشت پلک

بپرس