conservator

/kənˈsɜːrvətər//kənˈsɜːvətə/

معنی: نگهدارنده، نگهبان
معانی دیگر: متولی، سرپرست، (مسئول نگهداری)، نگهدار، قیم، سرایدار، محافظ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who guards or preserves from harm or decay; custodian.
مشابه: custodian

(2) تعریف: in law, one designated to care for the person and property of someone declared incompetent to do so.

جمله های نمونه

1. Sold to the museum by the New York conservator Mario Modestini, its early history is completely unknown.
[ترجمه گوگل]تاریخچه اولیه آن کاملاً ناشناخته است که توسط محافظ نیویورکی ماریو مدستینی به موزه فروخته شد
[ترجمه ترگمان]شهر نیویورک ماریو Modestini نام دارد که تاریخ اولیه آن کاملا ناشناخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objectors say the Conservators must be brought to heel and made more responsive to public opinion.
[ترجمه گوگل]مخالفان می گویند محافظه کاران باید به عقب کشیده شوند و بیشتر به افکار عمومی پاسخ دهند
[ترجمه ترگمان]objectors می گوید که conservators باید به پاشنه کشیده شوند و نسبت به افکار عمومی واکنش بیشتری نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Curators, art dealers, conservators, art donors and prospective donors seek his attention.
[ترجمه گوگل]کیوریتورها، دلالان آثار هنری، محافظان، اهداکنندگان هنر و اهداکنندگان بالقوه به دنبال توجه او هستند
[ترجمه ترگمان]curators، فروشندگان هنری، conservators، اهدا کنندگان هنری و اهدا کنندگان بالقوه به دنبال جلب توجه او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It's a honor that I can serve as conservator here and as one of those who engaged in distributing culture of jade.
[ترجمه گوگل]باعث افتخار است که می توانم به عنوان محافظ در اینجا و به عنوان یکی از کسانی که در توزیع فرهنگ یشم فعالیت می کنند، خدمت کنم
[ترجمه ترگمان]این افتخاری است که من می توانم به عنوان conservator اینجا خدمت کنم و به عنوان یکی از کسانی که مشغول توزیع فرهنگ یشم سبز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Amateur or professional conservator of the site, in charge of the discussion of one or many subjects.
[ترجمه گوگل]محافظ آماتور یا حرفه ای سایت، مسئول بحث در مورد یک یا چند موضوع
[ترجمه ترگمان]غیرحرفه ای یا حرفه ای سایت، مسئول بحث یکی یا چند مورد از موضوعات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The conservator will remark that the RH variation is still extreme, compared with the variation allowed by museum standards.
[ترجمه گوگل]نگهبان خاطرنشان می کند که تغییرات RH در مقایسه با تغییرات مجاز توسط استانداردهای موزه هنوز هم بسیار زیاد است
[ترجمه ترگمان]The اظهار خواهد کرد که تغییر RH هنوز بی نهایت است، در مقایسه با تغییرات اعمال شده توسط استانداردهای موزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Header between oil conservator and transformer oil tank should be smooth.
[ترجمه گوگل]هدر بین محافظ روغن و مخزن روغن ترانسفورماتور باید صاف باشد
[ترجمه ترگمان]سرصفحه بین مخازن نفت و مخزن نفت ترانسفورماتور باید صاف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The improved structure of support in transformer oil conservator is presented. The mechanical strength of improved support is verified.
[ترجمه گوگل]ساختار بهبود یافته پشتیبانی در محافظ روغن ترانسفورماتور ارائه شده است استحکام مکانیکی پشتیبانی بهبودیافته تأیید شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار بهبود یافته پشتیبان در conservator های نفت ترانسفورماتور ارائه شده است مقاومت مکانیکی پشتیبان بهبود یافته تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conservator Claire Dekle and the Capitol building are reflected in the glass encasement for the map that first used the name "America" at the Library of Congress in Washington December 2007 .
[ترجمه گوگل]محافظ کلر دکل و ساختمان کاپیتول در محفظه شیشه ای نقشه ای که برای اولین بار از نام "آمریکا" در کتابخانه کنگره در واشنگتن در دسامبر 2007 استفاده شد، منعکس شده است
[ترجمه ترگمان]\"کلیر Claire Dekle\" (Conservator Claire)و ساختمان کنگره در شیشه glass برای نقشه ای که اولین بار نام \"آمریکا\" را در کتابخانه کنگره در دسامبر ۲۰۰۷ به کار برد منعکس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Specialist ceramic conservator Penny Bendall has worked hard to restore the vases, and one is now completed.
[ترجمه گوگل]محافظ سرامیک متخصص پنی بندل برای بازسازی گلدان ها سخت کار کرده است و اکنون یکی از آنها تکمیل شده است
[ترجمه ترگمان]conservator پنی Bendall متخصص سرامیک سخت تلاش کرده است که گلدان را احیا کند و اکنون یکی از آن ها تکمیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Veerbhan Singh Tanwar, a state forest conservator who heads the CDM project, told SciDev. Net that the trees are expected to absorb 000 tonnes of carbon dioxide over the next 20 years.
[ترجمه گوگل]Veerbhan Singh Tanwar، محافظ جنگل ایالتی که پروژه CDM را رهبری می کند، به SciDev گفت انتظار می رود که درختان طی 20 سال آینده 000 تن دی اکسید کربن را جذب کنند
[ترجمه ترگمان]Veerbhan سینگ tanwar، یک conservator دولتی که ریاست پروژه CDM را بر عهده دارد، به SciDev گفت خالص است که انتظار می رود درختان در طی ۲۰ سال آینده ۰۰۰ تن دی اکسید کربن جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Anything written with biro on cheap paper will quickly rot away creating yet more work for the conservators.
[ترجمه گوگل]هر چیزی که با بیرو روی کاغذ ارزان نوشته شود به سرعت پوسیده می شود و کار بیشتری برای محافظان ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که با biro بر روی کاغذ ارزان قیمت نوشته شده، به سرعت ایجاد خواهد شد و کار بیشتری برای the ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Illustrated lectures, gallery discussions and practical demonstrations will be held by Helen Glanville, conservator.
[ترجمه گوگل]سخنرانی های مصور، بحث های گالری و نمایش های عملی توسط هلن گلنویل، محافظ برگزار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی های Illustrated، بحث ها در گالری و تظاهرات عملی توسط هلن Glanville، conservator برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Old-fashioned amateurs used to admire colours with a golden glow, which conservators have demonstrated were the effect of discoloured varnish.
[ترجمه گوگل]آماتورهای قدیمی رنگ هایی با درخشش طلایی را تحسین می کردند، که محافظان نشان داده اند که اثر لاک تغییر رنگ است
[ترجمه ترگمان]آماتورها از سبک قدیم، رنگ ها را با درخششی طلایی تحسین می کردند، که conservators آن را رنگ و لعاب بی رنگ نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نگهدارنده (اسم)
conservator

نگهبان (اسم)
guardian, warden, ward, keeper, watchman, guard, curator, sentinel, conservator, custodian, lifeguard, sentry, guardsman, watchdog

تخصصی

[حقوق] قیم، امین

انگلیسی به انگلیسی

• protector, guardian, custodian; person who restores and maintains antiquities and works of art

پیشنهاد کاربران

If she's deemed too unfit , maybe i can and i will , convince a judge to be her conservator
اگر او بیش از حد نامناسب تشخیص داده شود، شاید بتوانم و اینکار را می کنم که ، یک قاضی را متقاعد کنم که قیم و سرپرست او باشم
Conservatorship : سرپرستی - قیمومیت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : conserve
✅️ اسم ( noun ) : conservation / conservancy / conserve / conservatory / conservator / conservative / conservatism / conservationist
✅️ صفت ( adjective ) : conservative
✅️ قید ( adverb ) : conservatively
مرمتگر
ترمیم کننده
conserve. حفظ کردن ، نگه داشتن
coservation. حفظ ، نگه داری
conservator. محافظ، نگهبان
conservatory. هنرستان ، گلخانه ( بریتیش )
conservatoire. هنرستان ( ریشه فرانسوی دارد )

محافظه کار

بپرس