consistory

/kənˈsɪstəri//kənˈsɪstəri/

معنی: انجمن کاتوزیان، مجلس سنای پاپ ومطران ها
معانی دیگر: (در اصل) محل ملاقات (برای رایزنی یا دادرسی)، جلسه، جلسه ی شور و بررسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: consistories
مشتقات: consistorial (adj.), consistorian (adj.)
(1) تعریف: an assembly of a governing council, esp. of a church or religious sect.
مشابه: chapter

(2) تعریف: the place or meeting of such an assembly.

مترادف ها

انجمن کاتوزیان (اسم)
consistory

مجلس سنای پاپ و مطران ها (اسم)
consistory

انگلیسی به انگلیسی

• council of clergymen

پیشنهاد کاربران

بپرس