constrictor

/ˈboʊəkənstrɪktə//ˈbəʊəkənstrɪktə/

معنی: تنگ کننده، ماهیچه جمع کننده، انواع مارهای
معانی دیگر: (هرچه که تنگ یا همکشیده یا منقبض کند) تنگساز، هم کش، هم کشنده، قابض، عضله ی تنگ کننده، انواع مارهای gt;بوا lt;

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various snakes that coil around and crush their prey.

(2) تعریف: a muscle that constricts a cavity of the body or compresses an organ.

(3) تعریف: something that constricts.

جمله های نمونه

1. Boa constrictors bear live young but pythons don't; rattlesnakes and chameleons do, but cobras and iguanas don't.
[ترجمه گوگل]مارهای بوآ جوان زنده می‌مانند، اما مارهای پیتون نه مارهای زنگی و آفتاب پرست این کار را می کنند، اما کبرا و ایگوانا این کار را نمی کنند
[ترجمه ترگمان]مار بوآ، هنوز جوان زنده ای است که هنوز زنده است، اما مار rattlesnakes و chameleons این کار را می کنند، اما مار کبرا و iguanas این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. About as genuinely friendly as a boa constrictor, and a damned sight more dangerous.
[ترجمه گوگل]تقریباً به همان اندازه صمیمی و صمیمی مانند یک مار بوآ، و منظره ای لعنتی خطرناک تر
[ترجمه ترگمان]درست مثل مار بوآ، و دیدن این منظره خیلی خطرناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Look, it won't be a boa constrictor, will it?
[ترجمه گوگل]ببین، این یک مار بوآ نخواهد بود، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]نگاه کن، این یک مار بوآ نیست، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was a picture of a boa constrictor in the act of sw allowing an animal.
[ترجمه گوگل]این تصویری از یک مار بوآ بود که در حال حرکت به یک حیوان بود
[ترجمه ترگمان]عکس یک مار بوا بود که در عمل جنوب غربی به یک حیوان اجازه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A young boa constrictor bides its time on another bloom; the snake cares little for Ochroma nectar but wouldn't pass up a meal of hummingbird.
[ترجمه گوگل]یک بوآی جوان برای شکوفایی دیگر وقت خود را می گذراند مار به شهد اکروما اهمیت چندانی نمی‌دهد، اما غذای مرغ مگس خوار را از دست نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]مار بوآ به شکل دیگری در حال شکوفه دادن است؛ مار برای شهد Ochroma کمی اهمیت می دهد، اما غذای مرغ مگس خوار را کنار نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Daniel Balthazar, RioZoo's vet, said the boa constrictor would become a "celebrity" once it was put on display in the newly inaugurated snake and lizard section.
[ترجمه گوگل]دانیل بالتازار، دامپزشک RioZoo، گفت که مار بوآ پس از نمایش در بخش مار و مارمولک تازه افتتاح شده به یک "مشهور" تبدیل خواهد شد
[ترجمه ترگمان]\"دنیل Balthazar\" (RioZoo s)گفت که مار بوا شروع به \"شهرت\" کرد، زمانی که در بخش جدید مار و مارمولک به نمایش گذاشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The eye of the boa - constrictor, while fascinating its prey, is lovely.
[ترجمه گوگل]چشم بوآ - تنگ کننده در حالی که طعمه خود را مجذوب خود می کند، دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]چشم مار بوا که طعمه خود را جذاب می کند، دوست داشتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A boa constrictor squeezes its victims to death.
[ترجمه گوگل]یک مار بوآ قربانیان خود را فشار می دهد و می کشد
[ترجمه ترگمان]مار بوآ قربانی آن را به مرگ فشار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was that of the boa constrictor from the outside.
[ترجمه گوگل]از بیرون آن بوآ منقبض کننده بود
[ترجمه ترگمان]مار بوآ از بیرون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A bluish - green, harmless variety ( Coluber constrictor flaviventris ) of the blacksnake, found in the central United States.
[ترجمه گوگل]گونه ای سبز مایل به آبی و بی ضرر (Coluber constrictor flaviventris) از مار سیاه که در مرکز ایالات متحده یافت می شود
[ترجمه ترگمان]یک نوع سبز - سبز و بی ضرر (Coluber constrictor flaviventris)از blacksnake که در ایالات متحده یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a picture of a boa constrictor digesting an elephant.
[ترجمه گوگل]این تصویر یک مار بوآ در حال هضم یک فیل بود
[ترجمه ترگمان]تصویر یک مار بوآ بود که داشت یک فیل را هضم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Buccinator fibres enter from the buccal, and superior constrictor fibres enter from the lingual.
[ترجمه گوگل]فیبرهای Buccinator از باکال و الیاف منقبض کننده برتر از لینگوال وارد می شوند
[ترجمه ترگمان]فیبرهای عصبی از buccal وارد می شوند و فیبرهای کولار بالایی از زبان استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a picture of a boa constrictor of swallowing an animal.
[ترجمه گوگل]تصویری از یک بوآ در حال بلعیدن حیوان بود
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک مار بوآ بود که یک حیوان را قورت می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She started my reptile education at the boa constrictor cage.
[ترجمه گوگل]او آموزش خزندگان من را در قفس بوآ شروع کرد
[ترجمه ترگمان]او پرورش خزنده مرا در قفس مار بوآ شروع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تنگ کننده (اسم)
constrictor, tightener

ماهیچه جمع کننده (اسم)
constrictor

انواع مارهای (اسم)
constrictor

تخصصی

[نساجی] وسیله جمع کننده الیاف (در ماشین فلایر )
[پلیمر] فشار دهنده، متراکم کننده، تنگناساز

انگلیسی به انگلیسی

• someone or something which constricts; boa constrictor (snake which chokes its prey)

پیشنهاد کاربران

بپرس