contempt of court

/kənˈtɛmpt ʌv kɔrt//kənˈtɛmpt ʌv kɔrt/

جمله های نمونه

1. The tobacco companies may be guilty of contempt of court for refusing to produce the documents.
[ترجمه گوگل]شرکت‌های دخانیات ممکن است به دلیل امتناع از ارائه اسناد، به دلیل اهانت به دادگاه مجرم باشند
[ترجمه ترگمان]شرکت های دخانیات ممکن است به خاطر امتناع از تولید این اسناد، به جرم توهین به دادگاه مجرم شناخته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a prima facie case that a contempt of court had been committed.
[ترجمه گوگل]یک مورد در ابتدا وجود داشت که اهانت به دادگاه مرتکب شده بود
[ترجمه ترگمان]در این مورد یک مورد خاص وجود داشت که تحقیری که در دادگاه مرتکب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He faced imprisonment for contempt of court.
[ترجمه گوگل]او به دلیل اهانت به دادگاه با زندان مواجه شد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر اهانت به دادگاه با زندان مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was charged with contempt of court after shouting at a witness.
[ترجمه گوگل]او پس از فریاد زدن بر سر شاهد به توهین به دادگاه متهم شد
[ترجمه ترگمان]او پس از فریاد زدن به یک شاهد متهم به شکایت از دادگاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was cited for contempt of court.
[ترجمه گوگل]او به دلیل اهانت به دادگاه مورد استناد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]او به جرم توهین به دادگاه ذکر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was jailed for 7 days for contempt of court .
[ترجمه گوگل]او به دلیل اهانت به دادگاه به 7 روز زندان محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۷ روز به جرم توهین به دادگاه زندانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Proceedings for contempt of court are the means by which obedience to orders of the court and adherence to undertakings are ensured.
[ترجمه گوگل]دادرسی اهانت به دادگاه وسیله ای است که از طریق آن اطاعت از دستورات دادگاه و پایبندی به تعهدات تضمین می شود
[ترجمه ترگمان]قانون توهین به دادگاه وسیله ای است که در آن اطاعت از دستورها دادگاه و پایبندی به تعهدات تضمین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The New York City officials were found in contempt of court for failing to find shelter quickly enough for needy families.
[ترجمه گوگل]مقامات شهر نیویورک به دلیل ناکامی در یافتن سرپناه سریع برای خانواده‌های نیازمند، در تحقیر دادگاه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]مقامات شهر نیویورک در تحقیر دادگاه برای عدم پیدا کردن پناه گاه کافی برای خانواده های نیازمند پیدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Contempt of Court Act 1991 spreads a wider net over everyone who reports or handles news.
[ترجمه گوگل]قانون اهانت به دادگاه 1991 شبکه گسترده تری را برای همه کسانی که اخبار را گزارش می دهند یا به آنها رسیدگی می کند، گسترش می دهد
[ترجمه ترگمان]قانون توهین به دادگاه در سال ۱۹۹۱، یک شبکه گسترده را بر همه کسانی که اخبار را گزارش یا رسیدگی می کنند منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Earlier this week, Sherrod pleaded no contest to contempt of court for fleeing Holley.
[ترجمه گوگل]در اوایل این هفته، شرود به دلیل فرار از هالی به دادگاه اعتراض نکرد
[ترجمه ترگمان]در اوایل این هفته، شرود از اهانت به دادگاه برای فرار از Holley خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fawehinmi's conviction on the contempt of court charge was quashed by the appeal court in July.
[ترجمه گوگل]محکومیت فاوهینمی در مورد اهانت به اتهام دادگاه توسط دادگاه تجدید نظر در ماه ژوئیه لغو شد
[ترجمه ترگمان]محکومیت اتهام به اتهام توهین به دادگاه در ماه ژوئیه توسط دادگاه استیناف سرکوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Non-cooperation is treated as contempt of court.
[ترجمه گوگل]عدم همکاری به عنوان اهانت به دادگاه تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]عدم هم کاری به عنوان تحقیر دادگاه تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nor can they be found to be in contempt of court in relation to words spoken in the course of proceedings in Parliament.
[ترجمه گوگل]همچنین نمی توان آنها را در رابطه با سخنانی که در جریان دادرسی در مجلس بیان می شود، به دادگاه تحقیر کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین نمی توان آن ها را در رابطه با کلماتی که در دوره دادرسی در پارلمان مورد بحث قرار گرفتند، در تحقیر دادگاه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Debs himself was arrested for contempt of court.
[ترجمه گوگل]خود دبس به دلیل اهانت به دادگاه دستگیر شد
[ترجمه ترگمان] دبز \"به خاطر توهین به دادگاه دستگیر شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A flagrant case of contempt of court.
[ترجمه گوگل]یک مورد فاحش اهانت به دادگاه
[ترجمه ترگمان] یه مورد آشکار نسبت به دادگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] اخلال در نظم دادگاه، توهین به دادگاه

انگلیسی به انگلیسی

• showing disrespect for the dignity of a court

پیشنهاد کاربران

سرپیچی از حکم دادگاه یا قانون، اهانت به دادگاه، اخلال در نظم دادگاه، توهین به مقررات دادگاه
توهین به دادگاه

بپرس