continental

/ˌkɑːntəˈnentl̩//ˌkɒntɪˈnentl̩/

معنی: قارهای، اقلیمی
معانی دیگر: کشخری، قاره مانند، (گاهی c بزرگ) اروپایی (ولی نه انگلیسی - به ویژه در مورد مردم و کشورهای اروپای مرکزی و جنوبی به کار می رود)، (c بزرگ) وابسته به ایالت های امریکا در طول جنگ های استقلال و کمی پس از آن، (c بزرگ - در جنگ های استقلال امریکا) سرباز امریکایی، (در جنگ های استقلال امریکا) اسکناس (که ارزش کمی داشت)، (هواشناسی) وابسته به آب و هوای اقلیمی (آب و هوای نسبتا خشک)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a continent.

- The railroad made continental travel far less difficult and time-consuming.
[ترجمه گوگل] راه‌آهن سفر قاره‌ای را بسیار دشوارتر و زمان‌برتر کرد
[ترجمه ترگمان] این راه اهن سفره ای قاره ای را بسیار کم تر از زمان می برد و زمان بر هم می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (usu. cap.) of, related to, or similar to the mainland European culture, customs, or the like.

(3) تعریف: (cap.) of or related to the thirteen American colonies in or about the time of the Revolutionary War.
اسم ( noun )
مشتقات: continentally (adv.)
(1) تعریف: (usu. cap.) a resident of the European mainland.

(2) تعریف: (cap.) a soldier in the American Revolutionary forces.

(3) تعریف: a piece of paper money issued by the Continental Congress.

جمله های نمونه

1. continental shelf
فلات قاره،دریا شیب

2. continental slope
(زمین شناسی) دامنه ی دشتاب،دامنه ی خشکی (سطح شیب دار دشتاب که به جاهای ژرف تر دریا منتهی می شود)

3. not worth a continental
(امریکا) ارزش یک پول سیاه را نداشتن،یک غاز نیرزیدن

4. china's population and australia's continental size
جمعیت چین و وسعت قاره مانند استرالیا

5. trade between britain and continental europe
تجارت بین انگلستان و (بقیه ی) اروپا

6. not care (or give) a continental
(امریکا) اصلا اهمیت ندادن،خم به ابرو نیاوردن

7. The climate here is typically continental.
[ترجمه گوگل]آب و هوای اینجا معمولاً قاره ای است
[ترجمه ترگمان]آب و هوای اینجا معمولا قاره ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She preferred the continental way of life.
[ترجمه گوگل]او شیوه زندگی قاره ای را ترجیح می داد
[ترجمه ترگمان] اون زندگی قاره ای رو ترجیح می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most ancient parts of the continental crust are 4000 million years old.
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین قسمت های پوسته قاره ای 4000 میلیون سال قدمت دارند
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین بخش های این قاره، ۴۰۰۰ میلیون سال قدمت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lowered sea levels exposed the shallow continental shelf beneath the Bering Sea.
[ترجمه گوگل]کاهش سطح دریا، فلات قاره کم عمق را در زیر دریای برینگ نمایان کرد
[ترجمه ترگمان]پایین آوردن سطح دریا، سطح کم عمق قاره ای را در زیر دریای برینگ در معرض دید قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Continental lithosphere stands higher than oceanic lithosphere because continental crust is both of greater thickness and lower density than oceanic crust.
[ترجمه گوگل]لیتوسفر قاره ای بالاتر از لیتوسفر اقیانوسی قرار دارد زیرا پوسته قاره ای هم ضخامت بیشتر و هم چگالی کمتری نسبت به پوسته اقیانوسی دارد
[ترجمه ترگمان]lithosphere اروپایی بلندتر از lithosphere اقیانوسی است، زیرا پوسته قاره ای هر دو دارای ضخامت بیشتر و چگالی پایین تری نسبت به پوسته اقیانوسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But you will find it easier using the Continental metric system of measures.
[ترجمه گوگل]اما با استفاده از سیستم اندازه گیری متریک قاره ای آسان تر خواهید بود
[ترجمه ترگمان]اما با استفاده از سیستم متریک در قاره اروپا می توانید آن را ساده تر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus Britain was isolated from Continental thought and evolved national characteristics in architecture as in other fields.
[ترجمه گوگل]بنابراین بریتانیا از تفکر قاره‌ای منزوی شد و ویژگی‌های ملی در معماری مانند سایر زمینه‌ها تکامل یافت
[ترجمه ترگمان]بنابراین بریتانیا از تفکر اروپایی جدا شد و ویژگی های ملی را در معماری به مانند سایر زمینه ها تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Yet a walk into any delicatessen or a continental charcuterie will prove the enormous potential of this vastly underrated animal.
[ترجمه گوگل]با این حال، قدم زدن در هر غذاخوری یا غذاخوری قاره ای پتانسیل عظیم این حیوان بسیار دست کم گرفته شده را ثابت می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، راه رفتن به هر delicatessen یا a، پتانسیل عظیم این حیوان بسیار دست کم گرفته را اثبات خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The hardy pioneers were prospectors, crossing the rugged Continental Divide in their search for gold.
[ترجمه گوگل]پیشگامان سرسخت جستجوگرانی بودند که در جستجوی طلا از شکاف ناهموار قاره عبور می کردند
[ترجمه ترگمان]پیشگامان آن جویندگان الماس بودند که از قسمت های ناهموار قاره اروپا به دنبال طلا می گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. But the deepening recession in most continental countries is hitting sales across the Channel.
[ترجمه گوگل]اما عمیق تر شدن رکود در اکثر کشورهای قاره ای به فروش در سراسر کانال ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]اما رکود اقتصادی فزاینده در بسیاری از کشورهای قاره اروپا، به فروش در سرتاسر کانال می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قاره ای (صفت)
continental

اقلیمی (صفت)
continental

تخصصی

[زمین شناسی] اقلیمی، قاره ای
[آب و خاک] قاره ای

انگلیسی به انگلیسی

• resident of europe, native european; soldier in the continental army (during the american revolution)
of or pertaining to europe or europeans; of the 13 original american colonies (during the time of the american revolution)
of or pertaining to a continent
continental is used to refer to something that belongs to or relates to a continent.
in britain, continental is used to refer to things situated on or relating to the mainland of europe, especially central and southern europe.
in britain, people sometimes refer to people who come from the mainland of europe, especially from central or southern europe, as continentals; an informal use.
in the united states, continental is used to refer to things situated in or relating to the mainland of north america.

پیشنهاد کاربران

آدم اهل اروپا به جز بریتانیا
به اروپای قاره ای که شامل بریتانیا نمی شود، اطلاق می کنند.
قاره ای

بپرس