continuo


(به ویژه در موسیقی باروک) همنوازی با ابزار موسیقی بم (به ویژه ارگ)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: continuos
• : تعریف: a continuous bass accompaniment on a keyboard instrument, used esp. in baroque music.

جمله های نمونه

1. With the continuo us development of society, a number of ancient words have to adapt to the needs of the times, and their meaning have added to new contents.
[ترجمه گوگل]با پیشرفت مستمر جامعه، تعدادی از واژه های کهن ناگزیرند با نیازهای روزگار سازگار شوند و معنای آنها بر مطالب جدیدی افزوده شود
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت ما در توسعه جامعه، تعدادی از کلمات باستانی باید با نیازهای زمان سازگار شوند و معنای آن ها به محتوای جدید افزوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Basso continuo will be played here by the guitar.
[ترجمه گوگل]Basso continuo در اینجا توسط گیتار نواخته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]Basso continuo در اینجا با گیتار نواخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. a trio for two violins and continuo.
[ترجمه گوگل]سه گانه برای دو ویولن و پیوسته
[ترجمه ترگمان]یک نفر برای دو ویولون و continuo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Eppure continuo a non vedere l'ora che inizi la prossima, quella che devo ancora giocare.
[ترجمه گوگل]Eppure continuo a non vedere l'ora che inizi la prossima, quella che devo ancora giocare
[ترجمه ترگمان]Eppure continuo a l inizi prossima devo quella ancora ancora giocare
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We ( continuo ) continue our (Foreign) Students (serious) Series this week with a reporter on the International Student Handbook.
[ترجمه گوگل]ما (ادامه) مجموعه دانشجویان (خارجی) (جدی) خود را این هفته با یک خبرنگار در کتاب راهنمای دانشجویان بین المللی ادامه می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما (continuo)این هفته با یک خبرنگار در کتاب راهنمای دانش آموزان بین المللی به مجموعه دانشجویان (خارجی)خود ادامه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Schreier sets a brisk but effective tempo here and the horn and bassoons with continuo are first-rate.
[ترجمه گوگل]شرایر در اینجا یک سرعت تند اما موثر تنظیم می‌کند و بوق و باسون‌ها با Continuo درجه یک هستند
[ترجمه ترگمان]Schreier در اینجا با سرعت زیاد اما تاثیر گذار در اینجا و شاخ و شاخ و شاخ و برگ همراه با continuo درجه یک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Wind players are listed separately from string players, while those who play continuo instruments and accompany singers form yet another unit.
[ترجمه گوگل]نوازندگان بادی جدا از نوازندگان زهی فهرست شده اند، در حالی که آنهایی که سازهای پیوسته می نوازند و خوانندگان را همراهی می کنند واحد دیگری را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان بادی به طور جداگانه از بازیکنان رشته جدا شده اند، در حالی که آن هایی که ابزار continuo را بازی می کنند و خوانندگان را همراهی می کنند یک واحد دیگر را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Following further development of both domestic and foreign trade systems of south China, the need for container transportation is more and more urgent. Thus, to optimize and develop continuo. . .
[ترجمه گوگل]به دنبال توسعه بیشتر سیستم های تجارت داخلی و خارجی در جنوب چین، نیاز به حمل و نقل کانتینری بیش از پیش ضروری است بنابراین، برای بهینه سازی و توسعه مداوم
[ترجمه ترگمان]پس از توسعه بیشتر سیستم های تجاری داخلی و خارجی در جنوب چین، نیاز به حمل و نقل کانتینر بیش از پیش ضرورت دارد در نتیجه برای بهینه سازی و توسعه continuo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sonata in E minor from Antonio Vivaldi is originally composed for Cello and basso continuo in Baroque Style.
[ترجمه گوگل]سونات در ای مینور از آنتونیو ویوالدی در اصل برای ویولن سل و باسو پیوسته در سبک باروک ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]قطعه سوناتا در E از آنتونیو ویوالدی در اصل برای cello و basso continuo در سبک باروک ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of or being a kind of recitative in which the words are sung rapidly to minimal melody, usually with continuo.
[ترجمه گوگل]از یا نوعی تلاوت است که در آن کلمات به سرعت و با حداقل ملودی، معمولاً به صورت پیوسته خوانده می شوند
[ترجمه ترگمان]یا آن قطعه شعری است که در آن کلمات به سرعت به حداقل ملودی، معمولا با continuo، خوانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The study is a literature survey of the chamber cantatas for solo voice with the obbligato instruments and basso continuo during later 17th to early 18th centuries in Rome.
[ترجمه گوگل]این مطالعه یک بررسی ادبی از کانتاتاهای مجلسی برای صدای انفرادی با سازهای obbligato و basso continuo در اواخر قرن هفدهم تا اوایل قرن هجدهم در رم است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه کتابخانه ای است که برای آواز تکی به همراه ابزار obbligato و پوشیده ازبر جست و جو در طول قرن هفدهم تا اوایل قرن ۱۸ در رم، به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trio a due mandolini e Basso (Anonymous). 2 mandolins, basso continuo. Baroque.
[ترجمه گوگل]Trio a due mandolini e Basso (ناشناس) 2 ماندولین، باسو پیوسته باروک
[ترجمه ترگمان]سه نوازی به خاطر mandolini (ناشناس) ۲ mandolins، پوشیده ازبر جست و جو باروک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jan Dismas Zelenka, six trio sonatas for two oboes, bassoon and basso continuo.
[ترجمه گوگل]یان دیسماس زلنکا، شش سونات سه گانه برای دو ابوا، باسون و باسو کنتینیو
[ترجمه ترگمان]یان Dismas Zelenka، شش سونات برای دو oboes، باسون و ازبر جست و جو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her performances as a collaborative artist, concerto soloist, and basso- continuo player have also earned high praise.
[ترجمه گوگل]اجراهای او به عنوان یک هنرمند مشترک، سولیست کنسرتو و نوازنده باسو-پیوسته نیز مورد تحسین قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]نوازندگی او به عنوان یک هنرمند مشترک، کنسرتو soloist و نوازنده گیتار باس نیز تحسین بالایی را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

continuo ( موسیقی )
واژه مصوب: باس ممتد
تعریف: بخش باسی که در طول قطعه ادامه می یابد و براساس آن هارمونی ها، بر روی یک ساز شستی دار یا هر ساز دیگری با قابلیت اجرای آکورد، به صورت فی البداهه اجرا می شوند

بپرس